جوان آنلاین: چهاردهمین جشنواره فیلم مردمی عمار که چند روز پیش در سینما فلسطین کارش را آغاز کرد، محملی برای نمایش و اکران برخی آثار مستندی است که از سوی فیلمسازان جوان و کمتر شناخته شده کشورمان تولید شدهاند. محتوا و درونمایه برخی از این آثار از جمله مستندهای «ایزو ۱۳۶۱» و «آلترناتیو» به دلیل نور تاباندن به برخی زوایای تاریک یا کمتر پرداخته شده حوادث تاریخ معاصر کشورمان و پاسخگویی به برخی شبهات و ابهامات، با اقبال مخاطبان مواجه شدهاند.
مستند «آلترناتیو» یکی از آثار حاضر در جشنواره عمار است که نگاهی به اقدامات آیتالله شریعتمداری و اتفاقات پیرامون وی در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب براساس اسناد لانه جاسوسی دارد.
سوژهای از دل اسناد لانه جاسوسی
محمدصالح نیکنام، کارگردان دهه هفتادی این مستند سیاسی- تاریخی که سابقه کارگردانی مجموعه مستند «تارکد» را نیز در کارنامه دارد، در رابطه با علت انتخاب این سوژه میگوید: از ابتدا آیتالله شریعتمداری جزو برنامه ما به عنوان یک سوژه نبود، اما موقعی که روی اسناد لانه جاسوسی کار میکردیم، دیدیم که از ایشان بسیار نام برده شده است یا اسناد مستقیماً به ایشان مربوط میشد یا اینکه به وقایعی که بخشی از آن با آیتالله شریعتمداری در ارتباط بود، اشاره میکرد. وقتی به دنبال این پژوهش به اخبار بینالمللی، اخبار ایران و حاشیههای آن دوران مراجعه کردیم، متوجه شدیم که ایشان در برههای، شخصیتی مهم و تأثیرگذار بودند. از سوی دیگر، فضای کلی و شناخت جامعه از ایشان به عنوان مرجع تقلیدی که مقابل امام (ره) ایستاده بود، این سوژه را جذاب میکرد. نیکنام با اشاره به اینکه به غیر از جایگاه تاریخی آیتالله شریعتمداری، بازخوانی پرونده ایشان و بررسی ادعاهایی که امروز مطرح است، دارای اهمیت زیادی است، میافزاید: این فرد، چون شخصیت بسیار مهمی بوده، اگر ما به سمت ارائه مستند در مورد ایشان نرویم، دیگران حتماً به سراغ آن میروند. به عنوان نمونه، من در یکی از شبکههای ماهوارهای دیدم که در حاشیه مستندهای دیگر، یکی از سوژههای فرعی که به آن پرداخته بودند، مسئله آقای شریعتمداری بود و روایتی هم که معمولاً در مورد ایشان ارائه میشود، این است که آقای شریعتمداری حضرت امام (ره) را از اعدام نجات داد و از آن طرف، جمهوری اسلامی زمانی که قدرتی کسب کرد دیگر به اصطلاح «تاریخ مصرف» ایشان به پایان رسید. در صورتی که اسناد زیادی در مورد این قضیه وجود دارد و خود مدارک مستقیم در مورد حقیقت این قضیه، صحبت میکنند. البته آقای شریعتمداری، سوژه بسیار مهمی است و تنها یک مستند «آلترناتیو» برای پرداختن به آن کافی نیست و باید به آن در مدیومهای مختلف، پرداخته شود.
عقب افتادن از روایت تاریخ انقلاب
این مستندساز دهه هفتادی اظهار میدارد: ما در «آلترناتیو» از زاویه امریکاییها و اسناد لانه جاسوسی به سوژه آیتالله شریعتمداری پرداختهایم. همچنین این مستند رخدادهای پیرامون ایشان در حدود بازه سال ۴۲ تا ۵۸ را روایت میکند. این دوره در حقیقت، اوج اثرگذاری سیاسی آقای شریعتمداری را شامل میشود و ما تلاش داشتیم روی این بازه و نسبت ایشان با پهلوی و نسبت ایشان با امام (ره)، انقلاب و امریکا تمرکز داشته باشیم. به نظر خودم فارغ از خوبی یا بدی مستند «آلترناتیو»، این اثر افراد را ترغیب به مطالعه اسناد لانه جاسوسی خواهد کرد.
نیکنام در مورد اهمیت فیلمسازی پیرامون موضوعات مربوط به انقلاب اسلامی خاطرنشان میکند: در دورهای تلاش خوبی در زمینه فیلمسازی برای انقلاب صورت گرفت. از حدود سال ۷۸ به بعد، تلاش شد تاریخ انقلاب به صورت جدی روایت شود و تا اوایل دهه ۹۰ هم مشهود بود. بعد از آن، هم در آثار داستانی و هم مستند به صورت کلی به سوی فضای اجتماعی حرکت کردیم و به نظرم از فضای انقلاب، غفلت شد. اگر ما در مورد انقلاب و دفاع مقدس حرف نزنیم، دیگران به صحبتهای خود ادامه میدهند و صحبت آنها غیرمستند است و فکر نسل جدید را شکل میدهد. مسائل روز با تاریخ، دارای یک اتصال جدی است؛ نوع نگاه ما به تجارب گذشته است که انتخاب امروز ما را میسازد.
ناگفتههای عملیات مهندسی منافقین
مستند «ایزو ۱۳۶۱» به کارگردانی محمدرضا میراضی یکی دیگر از آثار حاضر در چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار است که مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. این مستند به ماجرای شهادت «طالب طاهری»، نوجوان ۱۷ساله پاسدار کمیته انقلاب اسلامی بهدست گروهک جنایتکار منافقین میپردازد. میراضی با بیان اینکه ما در این کار با حفظ فاصله داستان شهید طالب را روایت کردیم، میگوید: سازمان تروریستی منافقین ماجرای به شهادت رساندن شهید طالب طاهری و دو شهید همراهش (محسن میرجلیلی و شاهرخ طهماسبی) را با عنوان عملیات مهندسی ثبت کرده است. شاید عمق این فاجعه در دهه ۶۰ با توجه به شرایط جنگ و ظرفیتهای محدود رسانهای آن زمان مطرح و بازگو نشده است، اما هماکنون که چهار دهه از آن زمان سپری شده، ابعاد خاص واقعه سرنخ اصلی روشنگری مکتب انقلاب اسلامی برای اقشار بالاخص جوانان میتواند باشد.
این مستندساز با بیان اینکه «ایزو ۱۳۶۱» چند خط روایی را با ملاحظات هنری و تکنیکال به صورت همزمان دنبال میکند، میافزاید: از یکسو به دریچهای قدم گذاشتیم که ما را به سرزمین خلوت ناگفتههای پدر و مادری با صبر اسطورهای رهنمون میسازد. از سوی دیگر پردهای سیاه و دهشتناک روایت میشود که بنا به گفته امام خمینی (ره) این جماعت روی ابن ملجم را هم سفید کردهاند، همین تفسیر ما را به کنه لجنزار نفاق و منافقین، متوجه میسازد.
وی با اشاره به اینکه حدود پنج مرتبه مستند را بازتدوین کردهایم، اظهار میدارد: برخی از سکانسهایی که در مستند هست، راشهای ارزشمند همان مقطع است که به سختی و با مکافات فراوان توانستیم آنها را پیدا کنیم.
دستهای نامرئی
کارگردان مستند «ایزو ۱۳۶۱» پیرامون چالشهای ساخت این مستند میگوید: جریانهایی اصرار به حاشیه راندن این اثر داشتند تا آنجا که من حتی به جشنواره عمار هم امیدی نداشتم که خوشبختانه این روند در عمار تکرار نشد. در یکی از سکانسهای مستند نشان میدهیم، منافقین دهان طالب را بسته بودند تا داد و بیدادهایش حین شکنجه بیرون نرود، این رفتار نفاق و منافق است. من بعد از ۴۰ سال متوجه شدم امروز هم دستهای نامرئی نفاق اصرار دارد، پیام شهید و مکتب توحید مخابره نشود. منظور از پیام شهید پیام شخصی این شهید نیست، بلکه دکترین و مکتب شهداست. میراضی در خصوص وجه تسمیه این مستند خاطرنشان میکند: در پرده سوم یکی از کاراکترها آقای فریبرز حاجاسماعیلی که او را در بازار فرش تهران میبینیم، میگوید اگر بخواهیم با نگاه تجاری و اقتصادی اسمی روی این جنایت بگذاریم باید بگویم این ایزو ۱۳۶۱ است. ایشان این را بداهه گفت، ما دیدیم هم تعلیق زیبایی است هم جنایتی که اتفاق افتاده بود به نوعی استاندارد خباثت در دهه ۶۰ بود، از این جهت نام این کار را ایزو ۱۳۶۱ گذاشتیم.