برهنه کردن زنان مقابل دوربین برای کشاندن مردان به سینما چیزی نیست که شرح آن را طرفداران انقلاب اسلامی گفته باشند، نوشافرین خواننده لسآنجلسی در یک گفتوگوی ویدئویی به وضوح وضعیت زن سینماگر پیش از انقلاب را توصیف کرده است. برخی از چهرهها از سینمای فیلمفارسی پیش از انقلاب نیز در برهههای مختلف به شرح تعفن سینما پیش از انقلاب اسلامی پرداختهاند. سینمای ایران در واقع از دل چنین گندابی به سوی انقلاب اسلامی چنگ انداخت و خود را بیرون کشید.
سعید کنگرانی ستاره سینمای دهه ۵۰ وضعیت سینما پیش از انقلاب را اینگونه توصیف کرده است: «وقتی سیستمی میخواهد فسادی را طبق دستور یا دکترینی وارد فرهنگ سرزمینش کند، سینمای آن هم فیلم چشمه «آربی آوانسیان» میشود که در آن یک بازیگر زن را عریان میکند؛ کاری که در سینمای ما سابقه نداشت و برایش خیلی زود بود. تمام فیلمهایی که خانم «شهناز تهرانی» یا خانم مرجان، همسر آقای «علی محمدی» از گویندگان درجه یک رادیو بازی میکردند، از این جنس بود. دقیقاً دستهایی در کار بود که مثلاً دخترهای فراری را که قبلاً وارد سیستم روسپیگری میشدند، وارد سینما کنند. یکی دو تا هم نبودند. کمپانیهای موسیقی، استودیوهای مختلف با هم grant میگذاشتند و دستور از بالا میرسید. مثلاً آقای هویدا وقتی به سندیکای بازیگران یا تهیهکنندگان میرفت، اینها برای اظهار غلامی و نوکری شاه، نقششان را زمین میزدند، چون میدانستند امریهای آمده که این دکترین باید اجرا شود. یک سرمایهدار صاحب مرغداریهای عظیم، کسی مثل «هژبر یزدانی» که فقط در کار تجارت و تولید نبود، بلکه پس پرده با سه نفر دیگر، مثلاً خرم - صاحب پارک خرم - در استودیویی سرمایهگذاری میکردند و همان زنانی را که اشاره کردم، در سراسر ایران نشان میکردند، به خیابان ارباب جمشید میآوردند و فلان تهیهکننده از فقر و ضعف مالی آن دختر خانم استفاده میکرد. همانجا از پدر بدبختش دستخط میگرفتند که دخترش باکره نیست تا بعد از عقد قرارداد با او هر بلایی که سرش میآید، پدر حق اعتراض نداشته باشد. فیلم «رضاموتوری» در آریانا فیلم آقای شباویز تهیه شد. من آنجا شاهد بودم که یک پدر بسیار فقیر، دخترش را که شاید بیش از ۱۵، ۱۶ سال نداشت و باکره بود، آورد. قرار گذاشتند دختر نقشی را بازی کند و تبدیل به ستاره شود. کل پولی که آقای شباویز بابت قرارداد و دستخطی که از پدر دختر گرفت مبنی بر اینکه باکره نیست به او داد، ۷ هزار تومان بود. این نمونهای است که خودم دیدم.»
آری سینمای انقلاب اسلامی از دل چنین منجلابی بسترساز یک جریان تازه شد تا زن در سینما امنیت و احساس اعتبار و شخصیت پیدا کند و نقش خود را نه صرفاًً مقابل دوربین و با نشان دادن جذابیتهای جنسی بلکه در مشاغل حرفهای پشت دوربین، چون فیلمسازی ایفا کند. در چنین وضعیتی سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی صاحب بیشترین فیلمسازان زن در میان همه کشورهای صاحب سینما در جهان است.