از زمان جنگ ویتنام تا جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران که حضور گسترده جنگندههای نسل سوم و استفاده از موشکها و بمبهای هدایت لیزری، رنگ و بوی مدرنتری به قدرت هوایی داد، عامل پدافند هوایی دشمن نیز به سبب پیشرفتهای نسبی همواره سبب تلفات هواپیماهای مهاجم بوده است، از این رو کشورهای پیشرو در صنعت دفاعی در آن دوران به فکر گسترش تسلیحات هدایتشونده و دقیق بودند. بمبهای هدایت لیزری با وجود دقت بسیار بالا، مشکل نیاز به نگهداشتن پرتو لیزر تا زمان اصابت بمب به هدف را داشتند. ساخت بمبهای هدایت اپتیکی راهکاری برای این موضوع بود، اما افزودن هدایت جدید ماهوارهای به بمبهای سقوط آزاد موجود که پرکاربردترین سلاح هواپیماها در عملیات تهاجمی بودند، ایده جذابتری بود که در دهه ۱۹۹۰ مطرح شد. در نتیجه بمبهای هدایتشونده ماهوارهای مشهور به JDAM توسعه یافت و از حدود سال ۱۹۹۷ عملیاتی شد. در این بمب یک کیت هدایت ماهوارهای به همراه مجموعه کنترل، عملگرها و بالک آیرودینامیکی به انتهای آن افزوده میشود و دقت اصابت بمب به هدف را تا حد دقت GPS (سامانه مکانیابی جهانی) نظامی بالا میبرد. این دقت میتواند حتی بهتر از ۵/۱ متر نیز باشد.
استفاده از مهمات نقطهزن مزیتهای روشنی دارد، از جمله امکان مصرف کردن تنها یک بمب یا موشک برای انهدام یک هدف که حتی شعار مشهور طرفداران این نوع تسلیحات هم بوده و در جنگهای مختلف در عمل نیز به اثبات رسیده است. به این ترتیب سایر بمبهای حملشونده توسط هواپیما، صرف اهداف بیشتری میشود. به عنوان مثال یک جنگنده اف-۴ فانتوم که برای انهدام یک هدف مشخص اقدام به حمل شش بمب ۵۰۰ پوندی یا ۲۲۵کیلوگرمی سقوط آزاد میکرد، با استفاده از بمبهای هدایتشونده میتواند با همان چینش مهمات به شش هدف مختلف حمله کند. به علاوه بمبهای هدایتشونده به سبب برخورداری از سامانه خلبان خودکار و بالکهای آیرودینامیکی، امکان انتخاب مسیر بهینهتر از سقوط آزاد و مقداری افزایش برد را نیز دارند. به عنوان مثال بمبهای JDAM امریکایی در صورت رهایی از ارتفاع بالا با همان دقت نقطهزنی به برد حدود ۲۷کیلومتری دست مییابند. در حالی که یک بمب سقوط آزاد با رهایی از ارتفاع بالا، معمولاً با خطای جانبی قابل توجهی نسبت به موقعیت هدف به زمین اصابت میکند. همین مسئله سبب استفاده از تعداد زیادی بمب و به تبع آن تعداد زیادی جنگنده برای اجرای یک مأموریت یکسان با تسلیحات غیرهدایتشونده میشود، از این رو استفاده از مهمات هدایتشونده هر چند قیمت تمامشده هر بمب را بالاتر میبرد، اما در تراز کلی مأموریت، به سبب استفاده از تعداد بمب کمتر و تعداد جنگنده کمتر، ارزش اقتصادی نیز دارد.
یک مثال روشن در این زمینه گلولههای هدایتشونده توپخانه است. این گلولهها مانند کراسنوپل روسی و اکسکالیبر امریکایی قیمتی بین ۲۰ تا ۳۰ برابر گلوله معمولی ۱۵۵میلیمتری توپخانه دارند، اما ارزش عملیاتی آنها بین ۴۰ تا ۵۰ برابر بیشتر است، یعنی مثلاً برای انهدام یک هدف مشخص اگر به ۴۰ تا ۵۰ گلوله معمولی نیاز بود، با شلیک گلوله هدایتشونده تنها به یک گلوله نیاز است و این یعنی صرفهجویی قیمت ۲۰ تا ۳۰ گلوله معمولی برای انهدام آن هدف. اما با وجود تأمین دقت نقطهزنی، یک مورد دیگر نیز مورد علاقه فرماندهان عملیاتهای هوایی بود؛ خارج شدن هواپیماهای مهاجم از برد پدافند هوایی دشمن. برای این نیازمندی نیز راهکاری ارائه شد و آن افزودن کیت افزایش برد به بمبهای هدایتشونده بود. در واقع بمبهای سقوط آزاد با کیت هدایت، نقطهزن و با کیت افزایش برد، دورایستا شدند. بمب JDAM- ER که دو حرف آخر از کلمات Extended Range به معنی «برد افزوده» برداشته شده، نمونهای از این نوع تسلیحات است.
این برد دورایستایی برای بمبها با وجود اینکه فاقد پیشران هستند، در نمونههای مختلف توسعهیافته در دنیا شامل امریکا، اروپا، چین و حتی ترکیه از ۵۰ تا بیش از ۱۰۰کیلومتر بوده است. در دهه ۲۰۰۰ پروژههای مختلفی برای طراحی بمبهای هدایتشونده و دورایستا تعریف شد. همچنین بمبهایی با طراحی کاملاً جدید مانند GBU- ۳۹ معروف به SDB- ۱ و GBU- ۵۳ یا SDB-۲ نیز با لحاظ کردن مفاهیم جدیدی در موارد فوق توسعه یافتند.
«یاسین ۹۰» اولین بمب دورایستای مدرن ایرانی
بمب یاسین که اولین تصاویر از آن بدون ذکر اسم و مشخصات در ویدئوکلیپ دستاوردهای وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در ۳۱ مرداد سال ۱۳۹۴ مشاهده شد، نمونهای از رهیافت افزودن کیتهای دقتافزایی و افزایش برد به بمبهای موجود است.
بمبهای ۵۰۰پوندی یا ۲۲۵کیلوگرمی MK-۸۲ که توسط جنگندههای اف-۴ و اف-۵ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نهاجا) به طور گستردهای در جنگ تحمیلی استفاده شد، به عنوان بخش سرجنگی در بمب یاسین مورد استفاده قرار گرفته است. نام بمب یاسین برای اولین بار در رزمایش فدائیان حریم ولایت-۷ که حدود نیمه آبان ۱۳۹۶ و در اصفهان برگزار شد، مطرح شد. هر چند تصویری از آن منتشر نشد، اما اعلام شد این بمب با برد بیش از ۶۰کیلومتر با موفقیت توسط جنگنده اف-۷ آزمایش شده است، سپس در مراسم تحویل ۱۰ فروند جنگنده تهاجمی سوخو-۲۲ به نیروی هوافضای سپاه در روزهای ابتدایی مرداد ۱۳۹۷، در کنار بمبهای سقوط آزاد، راکتها و موشکهای هدایت لیزری بینا، بمب یاسین معرفی شد. مقایسه با تصاویر سال ۱۳۹۴ نشان میداد این همان بمب زیر بدنه پهپاد کرار است که پس از گذراندن مراحل آزمایشهای سختگیرانه در ارتش و سپاه به سمت عملیاتی شدن پیش میرود. چند ماه بعد و در هشتمین رزمایش هوایی فدائیان حریم ولایت در ۲۰ دی ۱۳۹۷ تصاویری از جنگنده اف-۷ مجهز به بمب یاسین مشاهده شد، سپس این بمب در نمایشگاه برگزارشده در دهه فجر در بهمن ماه همان سال به همراه سوخو-۲۲ در بخش نمایش ثابت در معرض دید عموم قرار گرفت و جزئیات بیشتری از آن نمایان شد. این نمونه از بمب یاسین دارای جرم نهایی ۳۰۰کیلوگرم معرفی شد.
بمب یاسین دارای بالهای بازشونده از نوع پیکانی است. این بالها پیش از رهایی بمب از هواپیما، به صورت جمعشده رو به عقب قرار گرفتهاند. بالکهای کنترلی این بمب در انتهای کیت هدایت و ناوبری قرار گرفته و دارای ساختار بعلاوه یا پلاس هستند. یکی از نکات قابل توجه در مورد بمب یاسین، بهکارگیری سطوح متحرک روی بال آن است؛ امری که در مورد کیتهای افزایش برد برای پرهیز از پیچیدگی مشاهده نمیشود، اما وجود آن سبب انعطافپذیری عملیاتی بالاتری از نظر برد و خصوصیات پروازی میشود. با رونمایی رسمی از بمب یاسین در ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، این بمب به فهرست تسلیحات عملیاتی جنگنده بمبافکنهای ارتش و سپاه افزوده شد. هواپیماهای اف-۴ ئی فانتوم نهاجا قابلیت حمل ۲۴ بمب سقوط آزاد ۵۰۰پوندی را در جایگاههای زیر بال و بدنه دارند. در صورت فرض جرم ۳۰۰کیلوگرمی برای بمب یاسین و اصلاح جزئی در جایگاههای نصب بمب، این جنگنده توانایی حمل نزدیک به همان تعداد بمب یاسین را نیز دارد. برای نشان دادن ارزش عملیاتی سلاحی همچون یاسین باید توجه داشت که ابعاد منطقه قابل درگیری توسط یک هواپیما با فرض سرعت و ارتفاع کافی، دایرهای به قطر ۱۲۰کیلومتر خواهد بود. این به معنای آن است که تنها با هفت فروند جنگنده، تمام نوار مرزی درگیر در جنگ تحمیلی هشت ساله قابل پوشش است، ضمن اینکه این هفت جنگنده به صورت تخمینی امکان حمل ۱۶۸ بمب یاسین را دارند، یعنی میتوانند ۱۶۸ هدف مجزا تا عمق ۶۰کیلومتری جلوتر را نیز هدف قرار دهند. رسیدن به چنین توانی، به معنی نیاز به جنگنده کمتر برای انهدام تعداد هدف بیشتر با دقت بالاست.
یاسین ۴۰۰
در سال ۱۴۰۰ و در نمایشگاه دستاوردهای سازمان صنایع دفاع، چند گونه جدید از بمبهای هواپرتاب دارای بال بازشونده رونمایی شد. یکی از آنها یاسین ۴۰۰ بود که نمونهای مشابه بمب ۵۰۰پوندی یاسین ۹۰، اما مجهز به موتور میکروجت بود. به واسطه این موتور بمب یاسین ۴۰۰ به برد بیش از ۱۵۰کیلومتر دست پیدا میکند. ایده تجهیز بمبهای موجود به یک موتور کوچک برای افزایش برد بسیار بیشتر نسبت به حالت پرواز سرشی (گلاید) روی نمونههای مشابه خارجی هم در حال دنبال شدن است. این امر سبب میشود با هزینهای بسیار کم، بمبهای سقوط آزاد موجود هم به قابلیت نقطهزنی برسند و هم به یک سلاح دورایستا تبدیل شوند. در حاشیه همین نمایشگاه و در گزارش خبری پخش شده از رسانه ملی، برد نمونهای از بمبهای دورایستای پرتابشونده از هواپیماهای جنگنده بیش از ۲۰۰کیلومتر اعلام شد. در نمایشگاه محصولات وزارت دفاع در سال ۱۴۰۱ هم انواعی از بمبهای رده ۵۰۰ تا ۲۰۰۰پوندی که به بالهای بازشونده و سامانه هدایت و کنترل و ناوبری مجهز شدهاند، در معرض دید مسئولان قرار گرفت.
بمب بالابان
بمب بالابان برای پاسخ به نیاز مهماتی سبکتر برای انهدام اهدافی با مقاومت کمتر مانند ساختمان معمولی ساخته شده است. به نظر میرسد بالابان با نگاهی به بمب امریکایی GBU-۵۳ که توسط شرکت مشهور ریتئون امریکا ساخته شده، طراحی شده است. این بمب در زمینه افزایش برد، از پیکربندی مشابه با بمب یاسین یعنی بالهای بازشونده بهره میبرد. شکل دماغه بالابان که به صورت مدور ساخته شده، متناسب با نیازمندی جستوجوگرهای اپتیکی است، از این رو ممکن است در آینده نزدیک، نمونههای بعدی بالابان به جستوجوگرهای اپتیکی نیز مجهز شوند. لازم به ذکر است هر روش هدایتی شامل GPS، اپتیک، لیزر و رادار، مزایا و معایب خاص خود را دارد و این نیازمندیهای عملیاتی است که نوع جستوجوگر بهتر برای آن عملیات را مشخص میسازد.
در بمب GBU-۵۳ سه نوع جستوجوگر نصب شده است که به تناسب نیاز استفاده میشود. نکته مهم گفتهشده در مورد بمب بالابان استفاده از روش هدایت و ناوبری تلفیقی GPS و INS است. به طور کلی برای هدایت در میانه مسیر تا نزدیکی هدف از سامانههای ناوبری اینرسی استفاده میشود. این سامانهها که بر مبنای ژیروسکوپ کار میکنند، با گذشت زمان از شروع پرتاب دچار خطا میشوند. در گذشته یک سامانه هدایت در فاز نهایی کار رساندن موشک را به نقطه مدنظر با دقت مناسب انجام میداد، اما پس از مطرح شدن سامانه GPS سامانههای ناوبری تلفیقی GPS و INS توسعه یافتند که طی مسیر، خطای سامانه ناوبری توسط سامانه مکانیابی جهانی صفر میشود. در فاز نهایی هم GPS و هم سایر روشهای هدایت گفتهشده مانند اپتیکی میتوانند دقت نقطهزنی را تأمین کنند.
ساختار بال بازشونده بمب بالابان مشابه یاسین است و این بالها در حال نصب روی هواپیما یا پهپاد حامل، به سمت عقب جمع شدهاند. بالکهای کنترلی بالابان نیز در انتهای بدنه قرار دارد ولی برخلاف یاسین از پیکربندی ضربدری یا کراس در آنها استفاده شده است. این پیکربندی نیازمند تمهیدات کنترلی پیچیدهتری است، زیرا کانالهای کنترلی زوایای دوران پیرامون محورهای افقی و عمودی در این ساختار به یکدیگر مرتبط میشوند.
بمب بالابان با وزن ۱۲۵کیلوگرم و قطر بدنه ۱۵۳میلیمتر برای پرتاب از پهپادهایی مانند کرار، کمان ۲۲ و فطرس مناسب است. در رونمایی از شهر پهپادی زیرزمینی ارتش در سال جاری، تعدادی از پهپادهای کرار مجهز به بمب بالابان مشاهده شدند. طبق اطلاعات منتشرشده، این بمب با پرتاب از پهپاد به برد ۲۵کیلومتری دست پیدا میکند.
دستواره ۶
در نمایشگاه خرداد ۱۴۰۰ دستاوردهای چهارساله سازمان صنایع دفاع، برای اولین بار بمب دستواره ۶ مشاهده شد. این بمب از نظر ظاهری و ابعاد بسیار نزدیک به بمب بالابان است، اما جزئیات متفاوتی دارد. دستواره ۶ به جای چهار بالک کنترلی به سه بالک مجهز است که نسبت به هم زاویه ۱۲۰ درجه دارند و یکی از آنها به صورت عمودی زیر بدنه نصب شده است. هر چند این چینش بالکهای کنترلی دشواری علمی و فنی بالاتری دارد، اما حذف یک بالک و عملگر مکانیکی آن سبب کاهش وزن و حجم اشغالی در انتهای بدنه میشود. تفاوت دیگر دستواره ۶ با بمب بالابان، نحوه جمع شدن بالهاست که به جای قرارگیری در کنار هم، روی هم جمع میشوند. در نتیجه امکان جایدهی بالهایی بزرگتر در عرض بدنه ممکن میشود. بالهای بزرگتر هم به معنی برد دورایستایی بیشتر است. احتمال داده میشود دستواره ۶ برای پرتاب از هواپیماهای جنگنده هم در نظر گرفته شود.
امید میرود با گسترش هر چه بیشتر مهمات دورایستا و نقطهزن، خصوصاً ایجاد امکان حمل پرتعداد بمبهای سبک از این نوع توسط هواپیمای جنگنده، گام بزرگی در جهت افزایش کارایی توان تهاجمی ناوگان هوایی رزمی متناسب با شرایط نبردهای روز دنیا برداشته شود.