از بعضی از سخنران‌های گروهی از اهل سنت در شرق کشور نقل شده که گفته‌اند اینجا به حقوق شهروندان اهل سنت توجه نمی‌شود، حق این بخش از جامعه گرفته‌شده و به صاحبان حق داده نشده‌است. واقعیت این است که شیعه در رابطه با اهل سنت کمال محبت را دارد و الزامات هموطن بودن و حقوق شهروندی را کاملاً رعایت می‌کند.
از نظر معاملات در شهر‌هایی که سنی و شیعه هستند، مانند گنبدکاووس، مغازه‌های هر دو گروه وجود دارد و کسی هم سؤال نمی‌کند، این فرد سنی است یا شیعه است؛ بلکه بدون توجه به این مسائل معاملات انجام می‌شود. در خود بازار تهران که محور اقتصاد کشور است، ایرانیان غیرشیعه نیز حضور دارند و به راحتی معاملات خود را انجام می‌دهند. در خیلی از شهر‌ها از جمله اصفهان افرادی حتی غیرمسلم نیز داریم. پس اینکه گفته شود حقوق شهروندی به اهل سنت داده نمی‌شود، یک ادعای بی اساس است و به نحوی حق کشی است.
موضوع دیگری که باید عرض کنم، این است که در کتب اهل سنت نسبت‌هایی به شیعه داده شده که شیعه هیچ تندخویی در این زمینه انجام نمی‌دهد و بی احترامی هم به آن‌ها نمی‌کند و نه فقط به تشیع، به اعتقادات تشیع و حتی به اعتقادات اصل نبوت و رسالت که آن‌ها نیز باید معتقد باشند، اینگونه مسائل وجود دارد. مثلاً شما ببینید در «صحیح بخاری» که مهم‌ترین کتاب اهل سنت است، رسماً می‌گوید پیامبر (ص) گفت که کاغذ و قلم بدهید تا برای شما چیزی بنویسم که بعد از من گمراه نشوید؛ می‌خواستند در مورد ولایت حضرت امیر چیزی بنویسند، ولی خلیفه دوم این موضوع را متوجه شد و به اطرافیان دستور داد که نیاورید، ایشان حالش خوب نیست و هذیان می‌گوید، «ان الرجل لیحجر». بعد این موارد را نادیده می‌گیرند و می‌گویند حقوق شهروندی رعایت شود، آیا حقوق شهروندی این است؟ با کسی بر سر این مسائل دعوا نمی‌کنیم. گاهی مواقع تاریخ گفته می‌شود ولی از صد نفر یک نفر هم نمی‌گویند به معتقدات شیعه توهین می‌شود، در عین حال می‌گویند رفیق باشیم، وحدت حفظ شود، چون در برابر دشمن مشترک قرار داریم. باز می‌گویند حقوق شهروندی به این افراد داده نمی‌شود!
پولی که از کشور‌های خارجی برای بعضی از بزرگان اهل سنت می‌آید و بعد این‌ها تقسیم می‌کنند، به شکل مرتبط مدارسی ساخته می‌شود، بچه‌ها را از سنین پایین تحت پوشش قرار می‌دهند و تعلیمات خودشان را از سنین طفولیت انجام می‌دهند، به هیچ‌وجه جلوی این‌ها را نمی‌گیرند؛ در حالی که می‌توانند این کار را انجام دهند ولی چنین کاری نمی‌کنند و می‌گویند، چون به نیت شما داده‌شده متعلق به شماست. در حالی که پول خمس در عربستان سعودی وقتی به وکیل آقای خویی داده شده‌بود، عربستان سعودی این پول را مصادره کرد و گفته بود خمس نداریم و زکات هم اگر بوده متعلق به حکومت است و گرفتند و بردند و رفتار‌هایی از این قبیل انجام می‌شود.
حالا ما شهروندی را رعایت نمی‌کنیم و شما رعایت می‌کنید؟! مقداری فکر کنید! حرف بی مدرک و بی مبنا زدن خوب نیست. به اعتقادات ما توهین می‌شود ما صبر می‌کنیم. حالا به غیر از حادثه کربلا یا شهادت رئیس ولایت حضرت امیرالمؤمنین (ع)، بعضی از افراد در شیعیان می‌گویند به معاویه نیز لعن نکنید برای اینکه وحدت به هم نخورد و در این شرایط می‌گویند حقوق شهروندی رعایت نمی‌شود! قبل از انقلاب چه کسی از این افراد جرئت داشت، خودنمایی کند؟
مردوخ کتابی نوشت در فضائل عمر؛ آمد پیش شاه جایزه بگیرد، شاه به شدت او را طرد و با او برخورد کرد، اما اینجا الی ماشاءالله هر کتابی که می‌خواهند می‌نویسند و هر سخنی که می‌گویند انجام می‌دهند. در خبرگان از همان اول بابت حرف اهل تسنن احترام قائل شدند و کلمه حقه را که مذهب شیعه حقه بود، به اصرار شما برداشتند، بعد حقوق شهروندی رعایت نشده‌است؟! ان‌شاءالله امیدواریم بیشتر فکر کنید.
چند نکته هم درباره رعایت حقوق شهروندی بهائیت عرض کنم. بهائیت اولاً یک دین ساختگی است. نه پیامبری دارند و نه امیر و ولی. سید باب که یک طلبه عادی بود، ادعای نیابت امام زمان و بعد ادعای امامت کرد و بعد ادعای رسالت. بعد ادعای خدایی کرد و در نهایت ادعا کرد من خداساز هستم و خدا درست می‌کنم! در کتب سید باب دقت کنید و جا‌های مختلف آن را ملاحظه کنید. انجمن حجتیه در این زمینه کتاب‌ها را بررسی می‌کرد که ما خلاصه‌ای از آن را گفته‌ایم. در عین حال در کشور بهائیت نیز هستند، ولی نه کسی این افراد را منع کرده از زندگی و نه به دلیل بهائیت اعدام یا زندان شده‌اند. چطور اثبات می‌کنید که حقوق شهروندی این‌ها رعایت نشده‌است؟ اگر چه اساساً این‌ها نمی‌توانند صاحب حقی باشند، چراکه با تشیع واقعی مقابله می‌کنند.
