پلیس‌های قلابی که متهم هستند تاجر سرشناس را به بهانه شرکت در اغتشاشات فریب داده و از وی اخاذی میلیاردی کرده‌اند، بازداشت شدند.
چند روز قبل مرد صرافی در یکی از خیابان‌های شمالی تهران با اداره پلیس تماس گرفت و گفت به دو مردی که برای خرید دلار به مغازه صرافی‌اش آمده‌اند، مشکوک است.
وی گفت: «مرد جوانی همراه مرد میانسالی در مغازه‌ام هستند و درخواست خرید معادل ۲ میلیارد تومان دلار را دارند. احتمال می‌دهم مرد میانسال در دام آدم‌ربایان گرفتار شده و مرد جوان، او را با تهدید به مرگ برای خرید دلار به مغازه‌ام آورده است، چون دست و پایش به شدت می‌لرزد و رنگ و رویش هم پریده است و حتی هنگام حرف زدن لکنت زبان می‌گیرد و مرد جوان هم به او چسبیده است. من به آن‌ها مشکوک هستم، به همین خاطر به بهانه برداشتن دلار از گاوصندوق به اتاق پشتی مغازه‌ام آمده‌ام تا آن‌ها صدای مرا نشنوند. آن‌ها را دست به سر کرده‌ام تا مأموران پلیس برای بررسی موضوع از راه برسند.»
همزمان با آموزش به مرد صراف، مأموران پلیس به مغازه صرافی اعزام شدند.
آدم‌ربایان مأمورنما
وقتی مأموران پلیس وارد مغازه صرافی شدند، مرد میانسال که تا دقایقی قبل دست و پایش می‌لرزید و آرام و قرار نداشت، جانی تازه گرفت و با فریاد بلندی از مأموران پلیس درخواست کمک کرد و گفت از سوی مرد جوان و همدستانش ربوده شده است. مرد جوان هم که با دیدن مأموران پلیس شوکه و رنگ و رویش مثل گچ سفیده شده بود به بهانه‌ای قصد فرار داشت، اما در کمتر از ثانیه‌ای دستبند به دستانش زده شد.
مرد میانسال به مأموران پلیس گفت: «من تاجر سرشناسی هستم و خانه‌ام در یکی از خیابان‌های شمال تهران است. هر روز صبح تا محل کارم پیاده‌روی می‌کنم. سه ساعت قبل از خانه‌ام بیرون آمدم و وقتی به خیابان خلوتی رسیدم، یک خودروی پژو با چند سرنشین راهم را سد کرد. یکی از سرنشینان در‌حالی‌که برگه‌ای در دست داشت از خودرو پیاده شد و به طرف من آمد. او خودش را مأمور پلیس معرفی کرد و گفت حکم بازداشت مرا دارد. وقتی سؤال کردم به چه جرمی، گفت که من در اغتشاشات اخیر شرکت کرده‌ام و باید برای توضیحاتی همراه آن‌ها به اداره پلیس بروم. هر چقدر اصرار کردم مرا با فرد دیگری اشتباه گرفته‌اید، او حرفم را قبل نکرد و در نهایت هم به زور سوار خودرو شدم.»
اخاذی میلیاردی
وی ادامه داد: «آن‌ها همان ابتدا کارت‌های عابرم را گرفتند و پیامک‌های تلفن همراهم را چک کردند تا بفهمند چقدر در حساب‌هایم پول دارم. متوجه شدم در دام آدم‌ربایان مأمورنما گرفتار شده‌ام. آدم‌ربایان تهدید کردند اگر با آن‌ها همکاری نکنم، اعضای خانواده‌ام را می‌کشند. آن‌ها گفتند همدستانشان در نزدیکی خانه‌ام کمین کرده‌اند و به محض اینکه دستور بدهند به خانواده‌ام آسیب می‌رسانند و من هم از ترس جان خانواده‌ام به دستورات آن‌ها عمل کردم. آدم‌ربایان از یکی از حساب‌هایم معادل ۱/۵ میلیارد تومان ارز دیجیتالی خریدند، اما این پایان آدم‌ربایی نبود. فکر کردم مرا رها می‌کنند، ولی دوباره من و خانواده‌ام را تهدید به مرگ کردند تا اینکه بعد از سه ساعت گروگانگیری یکی از آن‌ها مرا برای خرید معادل ۲ میلیارد تومان دلار به مغازه صرافی برد، اما زیرکی صاحب مغازه یکی از متهمان را به دام انداخت و مرا نجات داد.»
کارمند اخراجی
مأموران پلیس در ادامه یکی دیگر از متهمان را دستگیر کردند، اما دریافتند سه نفر از همدستانش فرار کرده‌اند.
سردسته باند با اعتراف به آدم‌ربایی گفت: «خواهرم در شرکت شاکی کار می‌کرد و من خبر داشتم وی وضع مالی خوبی دارد و معامله‌های میلیاردی انجام می‌دهد. مدتی قبل خواهرم به دلیلی از محل کارش اخراج شد و از سوی دیگر من هم با مشکلات مالی زیادی روبه‌رو شدم. چند روز قبل در جمع دوستانم که پنج نفر بودیم نقشه آدم‌ربایی مرد تاجر را طراحی کردیم. من و دو نفر از دوستانم نقش پلیس را بازی کردیم و دو نفر دیگر هم ما را اسکورت می‌کردند که اگر اتفاقی برایمان رخ داد به کمک ما بیایند. قسمت اول نقشه به خوبی اجرا شد و ما ۱/۵ میلیارد تومان با کارت شاکی ارز دیجیتالی خریدیم، اما در مرحله دوم که برای خرید ۲ میلیارد تومان دلار به مغازه صرافی رفتیم، زیرکی و کارآگاه‌بازی مرد صراف، ما را به دام پلیس انداخت.»
دو متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس جنایی در اختیار مأموران پلیس قرار گرفتند. تلاش برای دستگیری همدستان متهمان ادامه دارد.
