به گزارش خبرنگار ما، چند روز قبل پسر جواني به اداره پليس رفت و از زن و شوهر جواني به اتهام آدم‌ربايي و اخاذي شكايت كرد.
شاكي در توضيح ماجرا گفت: من مكانيك هستم و مغازه‌ام در يكي از خيابان‌هاي غربي تهران است. مدتي قبل زن جواني خودرواش را براي تعمير به مغازه من آورد. چند ساعت بعد از طريق شماره تلفن همراهي كه به من داده بود به او خبر دادم خودرواش آماده است و زن جوان هم به مغازه مكانيكي من مراجعه كرد و خودرواش را تحويل گرفت. چند روز بعد از آن زن جوان به بهانه گرفتن اطلاعات فني درباره خودرواش با شماره من تماس گرفت و از آن روز به بعد او هر چند وقت يك بار به من پيامك مي‌داد و گاهي هم تماس مي‌گرفت تا اينكه دوباره خودرواش را براي تعميرات به مغازه مكانيكي من آورد. او با چرب‌زباني خودش را به من نزديك كرد و مدعي شد از شوهرش طلاق گرفته و در تهران تنها زندگي مي‌كند.
او مرا با حرف‌هايش فريب داد به طوري كه از روي سادگي حرف‌هايش را باور كردم و به زن جوان ابراز علاقه كردم. پس از اين به خيال اينكه با زن تنهايي دوست شده‌ام ارتباط خودم را ادامه دادم تا اينكه فهميدم او شوهر دارد و به همين دليل ارتباطم را قطع كردم اما اين زن دست‌بردار نبود و هر روز به بهانه‌اي از من اخاذي مي‌كرد.
او خودرواش را براي تعميرات به مغازه من مي‌آورد و علاوه بر دستمزدم، پول خريد قطعات يدكي هم به من نمي‌داد و هر وقت اعتراض مي‌كردم مرا تهديد مي‌كرد. او هر روز سراغم مي‌آمد و درخواست 4 ميليون تومان پول مي‌كرد، به همين خاطر تصميم گرفتم مغازه‌ام را عوض كنم تا اين زن به سراغم نيايد تا اينكه امروز به بهانه‌اي با من قرار ملاقات گذاشت و وقتي سر قرار رفتم او و شوهرش مرا به زور به داخل خودروي‌شان كشاندند. آنها مرا به محل خلوتي بردند و به شدت كتك زدند و حتي با پيچ گوشتي بدنم را زخمي كردند و بعد هم با تهديد 4 ميليون چك از من گرفتند.
با طرح اين شكايت پرونده به دستور قاضي آرش سيفي بازپرس شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران براي رسيدگي در اختيار تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
مأموران همزمان با ادامه تحقيقات درباره اين حادثه زن و شوهر جوان را براي بازجويي به اداره پليس احضار كردند. دو متهم در بازجويي‌ها مدعي شدند كه از مرد مكانيك مبلغ 4 ميليون تومان طلبكار هستند و روز حادثه شاكي با پاي خودش به محل قرار آمده و 4 ميليون چك به خاطر بدهي‌اش به آنها داده است.
شوهر زن جوان در ادعايي گفت: مدتي قبل همسرم خودرواش را براي تعميرات به مكانيكي شاكي برد و همين موضوع باعث آشنايي ما شد. ما با هم ارتباط داشتيم و حتي به خانه يكديگر هم رفت و آمد داشتيم تا اينكه مدتي قبل او 4 ميليون تومان لواشك به صورت نسيه از من خريد و قرار بود بعد از فروش پول مرا پس دهد. مدتي گذشت تا اينكه متوجه شدم همه لواشك‌ها را فروخته است. پس از آن سراغش رفتم و خواستم طلبم را پس دهد اما او هر روز بهانه‌اي مي‌آورد تا اينكه روز حادثه من و همسرم با او قرار گذاشتيم تا در مورد طلبم حرف بزنيم. وقتي سوار خودروي ما شد به خاطر همين موضوع با هم درگير شديم اما در پايان او 4 ميليون چك به خاطر بدهكاري‌اش به ما داد و رفت. زن جوان هم در بازجويي‌ها حرف‌هاي شوهرش را تأييد كرد.
دو متهم در ادامه براي تحقيقات بيشتر به دستور قاضي سيفي بازداشت و روانه زندان شدند.
