جوان آنلاین: ماه عسل ترامپ و پوتین بالاخره به اتمام رسید. ترامپ هرچند دیر اما از توهم خود مبنی بر اینکه میتواند خیلی زود به جنگ اوکراین پایان دهد، دست برداشت. او با بیان اینکه از پوتین ناامید شده است، به نظر میرسد بناست استراتژی خود را در قبال جنگ اوکراین تغییر دهد؛ تغییری که سیاست دولت ترامپ را بیش از پیش به دولت بایدن نزدیک میکند. البته فایل صوتیای که سیانان ۲ سال پیش، از گفتوگوی ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری وی منتشر کرده بود، نشان میداد ترامپ از ابتدا هم چندان متفاوت از بایدن فکر نمیکرد.
در این فایل صوتی ترامپ، پوتین و رئیسجمهور چین را تهدید کرده بود در صورت حمله به اوکراین و تایوان، مسکو و پکن را بمباران میکند! چیزی که نشان میداد ترامپ از ابتدا هم آماده تقابل نظامی با مسکو بود. به نظر میرسد موعد این تقابل نظامی هرچند غیرمستقیم فرارسیده است.
اما چرا ترامپ در طول ماههای اخیر موضع متفاوتی اتخاذ میکرد؟ برای دولتمردان آمریکایی هیچ چیز به اندازه مهار چین اهمیت ندارد. در نتیجه ترامپ به دنبال آن بود با پایان جنگ در اوکراین، بر چین متمرکز شود.
چین اما اعلام کرده اجازه نمیدهد روسیه در اوکراین شکست بخورد؛ حالا ترامپ مهار روسیه در اوکراین را هم نیز بخشی از پروژه بزرگ مهار چین میبیند. روسیه به عنوان متحد مهم چین باید شکست بخورد تا مسیر برای مهار چین فراهم شود.
ترامپ در ماههای ابتدایی دوره دوم ریاستجمهوری خود، با وعدههای انتخاباتی مبنی بر پایان سریع جنگ اوکراین، تصویری از یک میانجی قاطع را ترسیم کرده بود. او در کارزار انتخاباتیاش بارها ادعا کرده بود میتواند «در یک روز» به جنگ اوکراین پایان دهد؛ عبارتی که به سرعت به یکی از شعارهای کلیدی او تبدیل شد.
این ادعا ریشه در دیدگاه او داشت که با مذاکره مستقیم با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه میتواند به توافقی سریع دست یابد اما شواهد اخیر نشان میدهد خوشبینی اولیه جای خود را به واقعیتی تلخ داده است.
گفتوگوی تلفنی اخیر ترامپ با پوتین در سوم ژوئیه ۲۰۲۵ که خود او آن را «بد» توصیف کرد، نقطه عطفی در این تغییر رویکرد بود. به گفته منابع آگاه، پوتین در این گفتوگو هیچ نشانهای از تمایل به مذاکره برای آتشبس نشان نداده و بر مواضع سرسختانه خود پافشاری کرده است.
این امر ترامپ را به این نتیجه رسانده پوتین نهتنها آماده کوتاه آمدن نیست، بلکه خواستههای عمیق و بهزعم خود مشروعی در قبال اوکراین دارد که ریشه در نگرانیهای امنیتی و ژئوپلیتیک روسیه دارد.
ترامپ که ابتدا امیدوار بود با حل سریع مساله اوکراین یا حتی اجرای طرح کیسینجر معکوس برای نزدیکی به روسیه، تمرکز خود را بر مهار چین، به عنوان اولویت اصلی سیاست خارجی آمریکا معطوف کند، اکنون به این درک رسیده که شکست روسیه در اوکراین پیشنیازی برای تضعیف اتحاد استراتژیک مسکو-پکن است.
چین به عنوان شریک کلیدی روسیه، بارها اعلام کرده اجازه نخواهد داد روسیه در این جنگ شکست بخورد. به گزارش «والاستریت ژورنال»، ژوئن ۲۰۲۵، شی جینپینگ، رئیسجمهور چین در دیدار با رهبران اروپایی تأکید کرد «ثبات استراتژیک روسیه برای منافع بلندمدت چین حیاتی است».
موضع چین که به معنای حمایت غیرمستقیم از روسیه در برابر فشارهای غرب است، باعث شده ترامپ جنگ اوکراین را نهتنها به عنوان یک بحران منطقهای، بلکه به عنوان بخشی از رقابت جهانی با چین ببیند. در نتیجه، او استراتژی خود را به سمت تقابل غیرمستقیم با روسیه سوق داده تا با افزایش فشار بر مسکو، پوتین را به عقبنشینی وادارد.
یکی از نشانههای بارز این تغییر استراتژی، گفتوگوی تلفنی ترامپ با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین در چهارم ژوئیه ۲۰۲۵ بود. به گزارش فایننشال تایمز، در این تماس، ترامپ مستقیماً از زلنسکی پرسید: «ولودیمیر! آیا میتوانی مسکو را هدف قرار دهی؟... سنپترزبورگ چطور؟» این سؤال که با پاسخ قاطع زلنسکی همراه شد – «قطعاً! اگر شما سلاحها را بدهید» – نشاندهنده چرخشی آشکار در رویکرد ترامپ است. او که پیشتر از مداخله مستقیم نظامی آمریکا در مناقشات خارجی اجتناب میکرد، به نظر میرسد اکنون آماده است با تأمین تسلیحات دوربرد برای اوکراین، به طور غیرمستقیم به روسیه ضربه بزند. این استراتژی که به گفته منابع آگاه با هدف «ایجاد درد» برای روسها و وادار کردن کرملین به مذاکره طراحی شده، شباهت زیادی به سیاستهای دولت بایدن در حمایت از اوکراین دارد.
در واقع، این تغییر رویکرد تنها به اظهارات تند محدود نمیشود. بر اساس گزارشها، در هفتههای اخیر، لیستی از تسلیحات دوربرد بالقوه، از جمله سیستمهای موشکی تاکتیکی ارتش، در مذاکرات بین مقامات آمریکایی و اوکراینی مطرح شده است.
این سلاحها که قادر به هدف قرار دادن اهدافی در عمق خاک روسیه هستند، میتوانند به اوکراین امکان دهند فشار نظامی را بر مسکو افزایش دهد. با این حال، نگرانیهایی درباره عدم خویشتنداری اوکراین در استفاده از این تسلیحات وجود دارد. به گفته یک مقام آگاه، دولتهای بایدن و ترامپ هر ۲ نسبت به این موضوع محتاط بودهاند اما به نظر میرسد محدودیتهای قبلی در حال کاهش است.
به عنوان مثال، اوکراین نوامبر ۲۰۲۴ با استفاده از موشکهای سامانههای دفاع موشکی آمریکایی که برد آنها تا ۳۰۰ کیلومتر است، اهدافی در خاک روسیه را مورد حمله قرار داد اما این موشکها برای رسیدن به مسکو یا سنپترزبورگ کافی نیستند. درخواست اوکراین برای دریافت موشکهای تاماهاوک، با برد ۱۶۰۰ کیلومتر، نشاندهنده تمایل کییف به تشدید حملات است اما این درخواست با تردیدهایی از سوی آمریکا مواجه شده است.
این تغییر استراتژیک در حالی رخ میدهد که روسیه نیز واکنشهای تندی به اقدامات غرب نشان داده است. پس از حملات اوکراین با موشکهای سامانه دفاع موشکی در نوامبر ۲۰۲۴، پوتین اعلام کرد این جنگ «ابعاد جهانی» پیدا کرده و به آزمایش موشک میانبرد اورشنیک در شهر دنیپروی اوکراین پاسخ داد.
او همچنین تأکید کرد روسیه حق دارد به تأسیسات نظامی کشورهایی که تسلیحاتشان علیه روسیه استفاده میشود، حمله کند. به گزارش گاردین در دسامبر ۲۰۲۴، روسیه دکترین هستهای خود را بهروز کرد و آستانه استفاده از تسلیحات هستهای را کاهش داد که میتواند شامل پاسخ به حملات اوکراین با تسلیحات غربی مانند سامانه دفاع موشکی یا موشکهای «استورم شدو» باشد. این تحولات نشاندهنده تشدید تنشها و خطر بالقوه یک درگیری گستردهتر است.
ترامپ با آگاهی از این خطرات، ظاهراً به دنبال راههایی برای افزایش فشار بر روسیه بدون ورود مستقیم آمریکا به جنگ است. یکی از این راهها، استفاده از کشورهای سوم برای انتقال تسلیحات به اوکراین است. به گزارش فایننشال تایمز، در دیدار اخیر زلنسکی با مقامات دفاعی آمریکا و واسطههای ناتو در رم، لیستی از سیستمهای تسلیحاتی دوربرد ارائه شد که میتوانند از طریق متحدان اروپایی به اوکراین منتقل شوند.
این رویکرد به ترامپ امکان میدهد محدودیتهای کنگره درباره کمک نظامی مستقیم به اوکراین را دور بزند. علاوه بر این، اعلام اخیر او در دیدار با مارک روته، دبیرکل ناتو مبنی بر ارائه سیستمهای دفاع هوایی پاتریوت به اوکراین، نشاندهنده تعهد او به تقویت توان دفاعی کییف است، هرچند او هنوز از اعلام ارسال تسلیحات تهاجمی دیگر خودداری کرده است.
این تحولات در حالی رخ میدهد که روسیه نسبت به تهدیدات ترامپ بیتفاوت یا دستکم، کمتوجه به نظر میرسد. دیمیتری مدودف، معاون شورای امنیت روسیه در واکنش به اظهارات اخیر ترامپ در پلتفرم ایکس نوشت: «ترامپ یک اولتیماتوم نمایشی به کرملین داد... روسیه اهمیتی نداد».
این پاسخ نشاندهنده اطمینان مسکو به توانایی خود برای مقاومت در برابر فشارهای غرب است؛ بویژه با حمایت چین. در واقع، اتحاد استراتژیک روسیه و چین که در سالهای اخیر تقویت شده، یکی از موانع اصلی در برابر استراتژی ترامپ برای مهار مسکو است.
چین نهتنها از نظر اقتصادی و سیاسی از روسیه حمایت میکند، بلکه با افزایش همکاریهای نظامی، مانند رزمایشهای مشترک در دریای ژاپن در اکتبر ۲۰۲۴، پیام روشنی به غرب ارسال کرده است.
از سوی دیگر، اوکراین نیز با استفاده از توانمندیهای داخلی خود مانند پهپادهای دوربرد، به حملات علیه اهداف استراتژیک روسیه ادامه داده است. به گزارش فایننشال تایمز، در ژوئن ۲۰۲۵، سرویس امنیتی اوکراین با عملیات «تار عنکبوت» توانست با استفاده از پهپادهای مخفیشده در خانههای پیشساخته، ناوگان بمبافکنهای استراتژیک روسیه را هدف قرار دهد و دستکم ۱۲ هواپیما را نابود کند یا به آنها بشدت آسیب برساند.
این حملات نشاندهنده توانایی اوکراین در وارد کردن ضربههای غیرمنتظره به روسیه است اما بدون حمایت تسلیحاتی گستردهتر غرب، کییف نمیتواند این فشار را به سطحی برساند که کرملین را به عقبنشینی وادار کند.
در نهایت، تغییر استراتژی ترامپ از مذاکره به تقابل غیرمستقیم با روسیه، نشاندهنده پذیرش این واقعیت است که پوتین حاضر به کوتاه آمدن نیست در نتیجه جنگ اوکراین هم بسادگی قابل حل نیست. این تغییر که با هدف تضعیف روسیه به عنوان متحد چین انجام میشود، خطراتی را نیز به همراه دارد. تشدید حمایت تسلیحاتی از اوکراین میتواند به پاسخهای غیرقابل پیشبینی روسیه منجر شود؛ بویژه با توجه به تهدیدات هستهای مسکو.
با این حال، برای ترامپ که مهار چین را اولویت اصلی خود میداند، شکست روسیه در اوکراین گامی ضروری برای تضعیف محور مسکو - پکن است. این استراتژی، هرچند مخاطرهآمیز، نشاندهنده بازگشت به سیاست تهاجمیتر آمریکا در برابر رقبای جهانی است؛ سیاستی که شباهتهای غیرمنتظرهای با رویکرد دولت بایدن دارد.