کد خبر: 1307089
تاریخ انتشار: ۲۲ تير ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
دریا دست زاینده‌رود را گرفت حالا نوبت سیاست‌گذاری عمیق‌تر است پس از سال‌ها خشکسالی، فرونشست زمین و سکوت زاینده‌رود، جریان آب در بستر خشک‌شده این رود، نفس تازه‌ای به شهر داد؛ حالا صدای شرشر آب در قلب اصفهان نه فقط روز‌های روشن گذشته را یادآوری می‌کند، که نشانی از امید تازه است و شور و نشاط را به چهره شهر بازگردانده‌است
مهسا گربندی

جوان آنلاین: پس از سال‌ها خشکسالی، فرونشست زمین و سکوت زاینده‌رود، جریان آب در بستر خشک‌شده این رود، نفس تازه‌ای به شهر داد؛ حالا صدای شرشر آب در قلب اصفهان نه فقط روز‌های روشن گذشته را یادآوری می‌کند، که نشانی از امید تازه است و شور و نشاط را به چهره شهر بازگردانده‌است. البته این قدم اول است. پروژه انتقال آب از دریای عمان به اصفهان، نقطه شروعی مهم در مقابله با بحران آب به حساب می‌آید، در قدم بعدی لازم است تا برای ماندگاری و پایداری این سرزندگی، سیاست‌گذاری درست و مشارکت جمعی وجود داشته‌باشد. 

کارشناسان معتقدند برای آنکه این جریان آبی، به جای تکرار چرخه‌های ناپایدار، زمینه‌ساز زیستی نو در فلات مرکزی شود، چند اصل حیاتی باید در دستور کار قرار گیرد؛ اول، صنایع بزرگ از این فرصت استفاده کرده و به سمت تأمین مستقل آب و برق خود حرکت کنند؛ یعنی بازچرخانی پساب، بهره‌گیری از انرژی تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به منابع عمومی را اجرایی کنند؛ و دوم خط قرمزی روشن در برابر توسعه‌صنایع جدید در کویر ترسیم شود؛ اینکه صنایعی که قرار است در آینده شکل بگیرند، باید یا در کنار منابع آبی پایدار مانند دریا مستقر شوند، یا از ابتدا، فکر استفاده از منابع آبی رودخانه را از سرشان بیرون کنند. اینها نه توصیه، بلکه ضرورتی برای تضمین پایداری سرزمینی و محیط‌زیستی است. 
بدون شک اگر امروز زاینده‌رود دوباره جاری شده، تنها نشانه‌ای از آغاز راه است؛ راهی که در ادامه آن، باید تعادل بین توسعه، طبیعت و مردم برقرار شود، تا آب، برای همیشه جاری بماند و آینده بهتری را رقم بزند. 

 انتقالی در دل طبیعت
مهرماه ۱۴۰۱ بود که عملیات یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های آبرسانی کشور آغاز شد: انتقال آب از دریای عمان به استان اصفهان که هدفش کاهش وابستگی صنایع به زاینده‌رود بود. اکنون با تکمیل فاز اول، به گفته استاندار اصفهان، نخستین اقدام عملی برای تأمین مستقل آب صنایع به نتیجه رسیده‌است. 
مهدی جمالی‌نژاد در این‌باره توضیح داده‌است: «در این مرحله، امکان انتقال ۷۰ میلیون مترمکعب آب نمک‌زدایی‌شده دریا (معادل کل مصرف صنایع بزرگ استان) به اصفهان فراهم شده است.» این آب، از طریق حدود ۸۰۰ کیلومتر خط انتقال، مخازن، ایستگاه‌های پمپاژ، شیرآلات و زیرساخت‌های مکمل، به مجموعه‌های صنعتی شمال و جنوب استان خواهد رسید. نخست پالایشگاه اصفهان و سپس فولاد مبارکه در روز‌های آینده به این منبع جدید دسترسی پیدا خواهند کرد. 
عملیات اجرایی فاز دوم این طرح نیز در مهرماه ۱۴۰۲ با حضور رئیس‌جمهور شهید آغاز شد و قرار بود ظرفیت انتقال آب را به ۴۰۰ میلیون مترمکعب در سال برساند. در صورت تکمیل این مرحله، علاوه بر تأمین کامل آب صنایع موجود، فرصت مناسبی برای کاهش فشار از سفره‌های زیرزمینی و احیای تدریجی زاینده‌رود نیز فراهم خواهد شد. 
استاندار اصفهان به این موضوع نیز اشاره کرده‌است: «احیای کامل زاینده‌رود، نیازمند مدیریت چندوجهی و اجرای سایر طرح‌های آبی استان از جمله پروژه‌های ماندگان و کوهرنگ۳ است.»

 لزوم خودکفایی صنایع در بحران 
در رابطه با انتقال پروژه انتقال آب از دریای عمان به اصفهان، صرفاً نباید به حجم انتقال یا خطوط لوله فکر کرد. این پروژه بزرگ مقیاس، در دل خود مسائلی دارد که می‌تواند محیط‌زیست کشور را تحت‌تأثیر قرار دهد. پدرام جدی، پژوهشگر محیط‌زیست، پروژه انتقال آب از دریای عمان به اصفهان را در سه بعد کلیدی بررسی می‌کند؛ مبدأ، مسیر و مقصد. او به «جوان» می‌گوید: «در مبدأ یعنی ساحل دریای عمان، فرآیند شیرین‌سازی آب با بازگرداندن املاح زیاد، از جمله سدیم، به دریا همراه است. گرچه دریای عمان تبادل جریان فعالی دارد، اما اگر میزان نمک از آستانه طبیعی عبور کند، می‌تواند چرخه‌زیست‌دریایی را مختل کند؛ از فیتوپلانکتون‌ها گرفته تا ماهی‌ها و موجودات ریز دریایی که پایه اکوسیستم هستند.»
در مسیر انتقال، با گودبرداری‌های وسیع و عبور لوله‌ها از اراضی دشتی، مرتعی و کوهستانی، تهدیداتی متوجه خاک، پوشش طبیعی و تعادل اکولوژیک شده که این پژوهشگر حوزه محیط‌زیست خواستار نظارت سختگیرانه بر عملکرد پیمانکاران است. 
اما شاید مهم‌ترین هشدار، مربوط به مقصد پروژه باشد؛ جایی که اگر سیاست‌گذاری صحیح نباشد، تأمین آب می‌تواند به جای احیای زاینده‌رود، مشوق توسعه بیشتر صنایع در کویر شود. جدی در این رابطه صراحتاً می‌گوید: «تأمین آب صنایع نباید چراغ سبز جدیدی برای توسعه‌بی‌رویه باشد. این چرخه معیوب باعث افزایش تنش‌های اجتماعی و بحران‌های محیط‌زیستی تازه خواهد شد.»
نکته مهم در تحلیل این پروژه، تفکیک آب شرب و صنعتی است. آب منتقل‌شده از دریای عمان از نظر کیفیت، مناسب صنایع است و نیازمند تصفیه بیشتری برای مصرف انسانی. کارشناسان مانند جدی بر این تفاوت تأکید می‌کنند تا شبهاتی درباره انتقال آب از زاینده‌رود به یزد رفع شود: «آب منتقل‌شده از دریای عمان به اصفهان، مناسب صنایع است، نه شرب، چراکه برای مصرف شرب نیاز است تا این آب به میزان بیشتری تصفیه شود که خوب قاعدتاً هزینه‌های بیشتری را هم می‌طلبد.»
در عین حال، تجربه‌جنگ ۱۲ روزه، ناترازی و حتی خشکسالی نشان داده که صنایع باید به سمت تأمین مستقل منابع حرکت کنند؛ موضوعی که این پژوهشگر محیط‌زیست بدان اشاره می‌کند: «نباید در بزنگاه‌های بحرانی، صنایع چشم به دولت داشته باشند. باید با استفاده از بازچرخانی آب، بهره‌گیری از پساب شهری و صنعتی، فناوری‌های کم‌مصرف، و تأمین انرژی از منابع تجدیدپذیر مثل خورشید، خودکفا و پایدار شوند. اینها رفتار‌هایی است که هم دوستداران محیط‌زیست بر آن تأکید دارند و هم تضمین‌کننده حیات و پایداری در بزنگاه‌هاست که ما را از تنش دور می‌کند.»

 لزوم مقابله با فرونشست با نگاه همه‌جانبه.
اما یکی از کلیدی‌ترین بخش‌ها برای تضمین آینده پایدار اصفهان، رسیدگی جدی به پدیده فرونشست زمین است؛ بحرانی که ریشه در افت سطح آب‌های زیرزمینی دارد و تنها با بازگشت آب به رودخانه درمان نمی‌شود. دکتر علی بیت‌اللهی، دبیر کارگروه ملی مخاطرات کشور در گفت‌و‌گو با «جوان» بر این باور است که حل بحران فرونشست، نیازمند مجموعه‌ای از اقدامات منسجم و سیاست‌های کلان است، نه صرفاً انتقال آب از مناطق دوردست: «در مسئله آب، سطح آسیب‌پذیری شهر‌ها از سایر زیرساخت‌ها مثل برق و گاز بیشتر است. زندگی بدون گاز یا برق قابل‌تحمل است، هر چند با دشواری، اما زیستن بدون آب اساساً ممکن نیست. وابسته‌کردن شهر‌ها و صنایع به خطوط انتقال بسیار طولانی، که از دریا تا کویر کشیده می‌شود، نوعی ریسک زیرساختی ایجاد می‌کند که باید به آن حساس بود.»
به گفته دکتر بیت‌اللهی وابستگی شدید جمعیت و صنعت به یک منبع ناپایدار، می‌تواند در بلندمدت منجر به توسعه نامتعادل شود؛ خصوصاً اگر زیرساخت‌های انتقال در معرض مخاطرات طبیعی یا بحران‌های دیگر باشند: «وقتی منابعی مثل آب، برق و گاز به یک منطقه اضافه می‌شود، جمعیت‌پذیری آن منطقه هم بیشتر می‌شود، اما ظرفیت‌های زیست‌محیطی شهر‌هایی مانند تهران، اصفهان یا مشهد محدود است. نباید تصور کنیم صرف انتقال آب، تمام مشکلات را حل خواهد کرد. این خود ممکن است به رشد جمعیت و در نتیجه فشار بیشتر بر منابع منجر شود و باید دقت کنیم.»
از نگاه او، به جای ایجاد وابستگی بیشتر به خطوط انتقال از دریا، بهتر است صنایع پرمصرف آب به سمت سواحل جنوبی هدایت شوند؛ منطقه‌ای که به منابع آبی پایدار نزدیک‌تر است و هزینه‌های انرژی و تعمیرات شبکه انتقال را نیز کاهش می‌دهد: «ایجاد زیرساخت برای انتقال آب از فاصله چندصد کیلومتری، آن‌هم با پمپاژ گسترده، هم از نظر اقتصادی و هم زیست‌محیطی مقرون به‌صرفه نیست. اگر برنامه‌ریزی به‌صورت منطقه‌ای و معقولانه انجام شود، می‌توان صنایع آب‌بر را در مکان‌هایی مستقر کرد که در خود منابع داشته باشند، نه اینکه به انتقال متکی باشند.»
درباره نقش این پروژه در کاهش فرونشست نیز، دکتر بیت‌اللهی دیدگاه محتاطانه‌ای دارد. او معتقد است فرونشست اصفهان به دلایل پیچیده‌تری وابسته است و به‌تنهایی با یک خط لوله انتقال آب نمی‌توان انتظار حل کامل آن را داشت: «حل مسئله فرونشست، نیازمند مجموعه‌ای از اقدامات، از جمله مدیریت سفره‌های زیرزمینی، اصلاح الگوی مصرف، تغییرات در کشاورزی و ساماندهی برداشت‌های غیرمجاز است. اینها بحث‌هایی چندوجهی هستند که فراتر از انتقال آب قرار می‌گیرند.»
به گفته او، مسیر نجات از بحران آب و فرونشست، تنها با یک پروژه فنی ممکن نیست، بلکه نیاز به بازاندیشی گسترده در الگو‌های توسعه و مدیریت منابع دارد. 

 از نشاط اجتماعی تا مسئولیت جمعی
در کنار هشدار‌های داده شد از سوی کارشناسان و متخصصان، نیاز است تا مصرف در حوزه‌های کشاورزی و خانگی نیز با نگاه صرفه‌جویانه و اصلاح‌شده همراه شود. همزمان باید در بالادست زاینده‌رود برداشت‌های غیرمجاز برای باغاتی که سودشان به صادرکننده می‌رسد نیز محدود شود. آن وقت می‌توان انتظار داشت که اصفهان و زاینده‌رودش نجات پیدا کنند. 
بدون شک در پس تمام چالش‌های فنی و مدیریتی پروژه انتقال آب، یک حقیقت غیرقابل انکار وجود دارد؛ اینکه زاینده‌رود برای مردم اصفهان تنها یک رودخانه نیست، بلکه نمادی از زندگی، خاطره و روح جمعی آنهاست. جاری‌شدن آب در آن، حتی به صورت محدود هم، اثری قابل‌توجه بر روحیه ساکنان این شهر دارد؛ تأثیری که با هیچ هزینه فایده‌ای قابل‌اندازه‌گیری نیست. 
وقتی آب در بستر رودخانه جریان پیدا می‌کند، نه‌تنها زمین را زنده می‌کند، بلکه زندگی مردم را نیز تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و خاطرات، تعلق‌خاطر، نشاط شهری و حس پیوند با طبیعت دوباره زنده می‌شود. بی‌تردید، اما این احیای نشاط اجتماعی نباید باری بر دوش طبیعت باشد، بلکه باید این شور و سرزندگی، بر پایه راه‌حلی پایدار بنا شود؛ راه‌حلی که حاصل مدیریت هوشمند، صرفه‌جویی، بازچرخانی آب و احترام به ظرفیت‌های طبیعی باشد؛ آبی که هم امید را جاری کند و هم دوام بیاورد، بی‌آنکه بهایش، تخریب اکوسیستم باشد. 
پرواضح است که بازگشت زاینده‌رود، اگر با فهم درست از ظرفیت‌های طبیعی و مسئولیت‌پذیری جمعی همراه باشد، نه‌تنها آب را به شهر بازمی‌گرداند، بلکه امید به آینده را دوباره زنده می‌سازد.

برچسب ها: خشکسالی ، آب دریا ، اصفهان
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار