جوان آنلاین: هنردوستان، ابوالحسن تهامینژاد را از آن صدای گرم هنگام گفتن آنونسهای فیلمهای سینمایی به یاد میآورند. مردی از نسل طلایی دوبله که در فیلمهای زیادی به جای ستارگان سینما صحبت کرده است.
اما نام تهامینژاد برای کتابدوستان نیز نامی آشناست. او به خاطر تسلط به زبان انگلیسی کتابهای مختلفی را ترجمه کرده که نمایشنامههای شکسپیر و رمانهای اسکار وایلد، معروفترین ترجمههای او در حوزه هنر و ادبیات هستند.
تهامینژاد خیلی خوب توانسته میان هنر دوبله و ترجمه پیوند بزند و آثار ماندگاری در دو حوزه خلق کند. این دوبلور پیشکسوت در گفتوگو با ایبنا، درباره ورودش به حرفه دوبله گفت: من از سال ۱۳۳۷ وارد کار دوبله شدم و از سال ۱۳۳۸ شروع به گفتن آنونس کردم در این ۶۶ سال آنونس فیلمهای زیادی را گفتهام. متن آنونس فیلمهایم را خودم مینوشتم و این در حالی بود که هر کسی این کار را نمیکرد و فقط من متن آنونسهای فیلمهایم را مینوشتم.
او سپس رفتن به سوی ترجمه کتاب را چنین شرح داد: من قبل از اینکه وارد حوزه ترجمه کتاب شوم، فیلمها را ترجمه میکردم. یک روز همسرم گفت حالا که به سن بالاتر رسیدهای بنشین و کتاب ترجمه کن. من هم حرف همسرم را گوش کردم و کار ترجمه را شروع کردم.
این دوبلور پیشکسوت درباره مبنای انتخاب کتابهایش برای ترجمه بیان کرد: بیشتر ناشر کتاب را انتخاب میکند، ولی خودم هم گاهی کتابی را برای ترجمه انتخاب میکنم. مثلاً کتاب «جسارت امید» به قلم باراک اوباما را خودم برای ترجمه انتخاب کردم.
تهامینژاد ماجرای ترجمه کتاب را اینگونه روایت کرد: به اتفاق همسرم در مجارستان بودیم و ایشان در دانشگاه بوداپست تدریس میکرد. من هم یک سال آنجا بودم و برای اینکه زمانم در یک کشور خارجی تلف نشود شروع به ترجمه این کتاب کردم و الان کتاب به چاپ بیست و چندم رسیده است.
او با ابراز مخالفت و نگرانی از ورود هوش مصنوعی به هنر دوبله و ترجمه گفت: ورود و گسترش هوش مصنوعی برای حوزه هنر خیلی بد است. هوش مصنوعی باید در صنعت مورد استفاده قرار بگیرد، نه در هنر که عدهای با شبیهسازی صدا دنبال سودجویی از آن باشند. در هوش مصنوعی دیگر آن احساس و ذوق آدمها وجود ندارد.
تهامینژاد با اشاره به روزگار بسیار خوبی که در دوبله داشتند، بیان کرد: روزگار خیلی خوبی داشتیم و فیلمهای روز دنیا را دوبله میکردیم که در سینماها هم اکران میشد و مورد توجه مردم هم قرار میگرفت. فیلمهای آن زمان، فیلمهای خوبی بود و داستانهای گیرا و جذابی داشت و مردم پس از دیدن فیلمها تا مدتها دربارهاش فکر و صحبت میکردند و از کارگردانی و پیچ و خمهای داستان میگفتند. اما فیلمهای امروزی اینچنین نیست و بیشتر روی جلوههای ویژه و هوش مصنوعی استوار است. بعید نیست در آینده کیتهایی در بیاید که هر کسی بتواند آن را بخرد و فیلم بسازد!
او به روز بودن و بامطالعه بودن را یکی از دلایل موفقیت آن نسل از دوبلورها میداند. تهامینژاد در این باره گفت: قطعاً که مطالعه در کارمان تأثیرگذار بود، خودبخود که آدم پیشرفت نمیکند. در آن دوران خیلیها بودند، ولی همهشان دوبلورهای موفقی نشدند. تعداد انگشتشماری مثل اسماعیلی، جلیلوند، جلال مقامی، ناظریان، کاملی و چندین نفر دیگر ماندگار شدند.
تهامینژاد در پایان کتابهایی را برای خواندن پیشنهاد داد و گفت: کتابهای اسکاروایلد برای خواندن بسیار جذاب هستند. کتابی به نام «ماهیگیر و روحش» دارد که مجموعه داستانی بسیار مهیجی است. هر کسی میتواند قصهای را مناسب حال خودش را برای خواندن پیدا کند. رمان معروف اسکار وایلد به نام «تصویر دوریان گری» که من هم ترجمه کردهام مورد استقبال زیادی قرار گرفته و بسیار خواندنی است.