کد خبر: 1299826
تاریخ انتشار: ۰۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
داود عامری

خرداد ماه در ایران، یاد آور حماسه بزرگ آزاد‌سازی خرمشهر عزیز از اشغال دشمن بعثی است. روز‌های شور و شیدایی رزمندگان سلحشور که با مقاومت و ایستادگی خود در برابر رژیم تا دندان مسلح صدام و حامیان او تا پای جان ایستادند و آزادی خرمشهر را در میان خون و خاک، جشن گرفتند. 
به جرئت می‌توان گفت علاوه بر اینکه آزادی خرمشهر نقطه عطفی در تغییر موازنه جنگ تحمیلی به نفع ایران اسلامی بود، روزی به یاد ماندنی در سراسر کشور بعد از مدت‌ها نگرانی و دلهره از جنگی نا برابر و صلحی از دست رفته بود که در یک طرف آن ایران اسلامی به تنهایی و با اتکا به روحیه مقاومت و ایستادگی جوانانش قرار داشت و در سوی دیگر، تمامی دنیای زور و ثروت برای نابودی انقلاب مردمی ایران صف کشیده بودند. 
مقاومت و فرهنگ مقاومت علاوه بر ریشه‌های تاریخی در ایران عزیز، تا به امروز ضامن سرنوشت عزتمند مردم ایران و بقای کهن دیار ایران از بامداد تاریخ تا به امروز با هویت پیوسته، در حوزه‌های نرم و سخت بوده است. 
و، اما در حوزه جهانی و با نگاه به آینده فرهنگ مقاومت در سطح منطقه و جهان باید گفت، در جهانی که دستخوش تحولات شتاب‌زده و بازتعریف مداوم قدرت و هویت است، «فرهنگ مقاومت» نه‌تنها یک واکنش صرف در برابر سلطه‌طلبی و زیادخواهی محسوب نمی‌شود، بلکه به یک گفتمان تمدنی، نرم‌افزار قدرت و راهبرد فرهنگی- سیاسی برای ساخت آینده بدل شده است. 
فرهنگ مقاومت، مفهومی فراتر از تعاریف متداول دارد و آن را باید مفهومی چندوجهی و عمیق دانست که از مرز‌های نظامی و سیاسی فراتر رفته و در لایه‌های فرهنگی، اجتماعی، رسانه‌ای و حتی سبک زندگی انسان‌ها نفوذ کرده است. این فرهنگ، از ترکیب دو مؤلفه اساسی «فرهنگ» و «مقاومت» شکل گرفته و در طول تاریخ معاصر، از مبارزات ضد استعماری گرفته تا جنبش‌های عدالت‌خواهانه، به‌صورت بازتولیدشونده تداوم یافته است. 
برخلاف تصور رایج، مقاومت تنها به معنای مقابله نظامی با اشغال یا سلطه نیست، بلکه در عصر کنونی، شامل مقاومت فرهنگی، زبانی، رسانه‌ای و تمدنی نیز می‌شود. این گفتمان در ذات خود حامل پیامی تمدنی با هدف حفظ هویت اصیل در برابر یکسان‌سازی فرهنگی و استعمار فکری می‌باشد. 
 تجلی فرهنگ مقاومت در تحولات منطقه‌ای در منطقه غرب آسیا، نقشی تعیین‌کننده در حفظ هویت جبهه مقاومت ایفا کرده است. از حزب‌الله لبنان تا جنبش‌های فلسطینی، از انصارالله یمن تا نیرو‌های مردمی عراق، همگی نمونه‌هایی از نهادینه‌شدن این فرهنگ در قالب بازیگران مؤثر منطقه‌ای هستند و مهمتر از آن تسری این فرهنگ در بین مردم منطقه و نهادینه شدن آن است. 
محور مقاومت، به‌عنوان مجموعه‌ای از دولت‌ها، جنبش‌ها و ملت‌هایی که در برابر سلطه‌گری خارجی ایستادگی می‌کنند، در عمل توانسته است، بسیاری از معادلات منطقه را تغییر دهد. این فرهنگ موجب افزایش سطح آگاهی سیاسی در میان ملت‌ها، تقویت همبستگی منطقه‌ای، و شکل‌گیری نوعی هویت مشترک ضد سلطه شده است که اتفاقا اختصاص و انحصار به منطقه و جهان اسلام ندارد. حتی «بیداری اسلامی» دهه گذشته را نیز می‌توان محصول تقویت گفتمان مقاومت دانست، گرچه در عرصه سیاسی با چالش‌هایی مواجه شد، اما در سطح فرهنگی، کماکان در حال گسترش و عمق‌یابی است. 
جهانی‌شدن فرهنگ مقاومت نشانه کاملی از هویت مشترک مقاومت در بین ملت‌های جهان دارد. 
گفتمان مقاومت به عرصه جهانی پا گذاشته است. در امریکای لاتین، آفریقا، آسیا و حتی در برخی جوامع غربی، این فرهنگ به زبان مشترک محرومان و معترضان تبدیل شده است. جنبش‌های ضدنژادپرستی، اعتراضات ضدسرمایه‌داری، مقاومت در برابر نئولیبرالیسم و امپریالیسم، همگی نشانه‌هایی از جهانی‌شدن فرهنگ مقاومت‌اند. 
واکنش‌های گسترده مردمی در سراسر جهان نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، نشان داد که چگونه گفتمان مقاومت، مرز‌های سیاسی و جغرافیایی را درنوردیده و به گفتمانی بین‌المللی در دفاع از کرامت انسانی تبدیل شده است. در چنین فضایی، فرهنگ مقاومت به بخشی از هویت جهانی معترضان به نظم سلطه بدل شده است. 
 رسانه‌ها، و جنگ روایت‌ها از مقاومت
یکی از ارکان مهم فرهنگ مقاومت در دنیای امروز، نقش رسانه‌ها است. رسانه‌های مستقل و عدالت‌خواه، از جمله المیادین، العالم، پرس‌تی‌وی و سایر رسانه‌های مردم‌پایه، با روایت‌هایی متفاوت از رسانه‌های جریان اصلی، تلاش می‌کنند افکار عمومی جهانی را نسبت به واقعیت‌های مقاومت آگاه سازند. 
این رسانه‌ها با روایت‌های اصیل، چندلایه و مبتنی بر واقعیت میدانی، به مقابله با جریان رسانه‌ای سلطه پرداخته‌اند که معمولاً تصویر یک‌جانبه، تحریف‌شده و منفی از مقاومت ارائه می‌دهد. در واقع، امروز «جنگ روایت‌ها» بخشی جدایی‌ناپذیر از جنگ‌های ترکیبی شده و رسانه‌ها، میدان‌داران اصلی این نبرد نرم هستند. 
 چالش‌ها و فرصت‌های فراروی فرهنگ مقاومت
با وجود ظرفیت‌های گسترده، فرهنگ مقاومت با چالش‌های قابل‌توجهی نیز مواجه است. برخی از مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:
نفوذ فرهنگی غرب و تلاش برای یکسان‌سازی فرهنگی جهانی
رشد جریان‌های افراطی و تکفیری که گفتمان مقاومت را تحریف می‌کنند
ضعف سرمایه‌گذاری راهبردی فرهنگی در کشور‌های مقاومت‌محور
تحریف مفهومی مقاومت و برچسب‌زنی توسط رسانه‌ها و قدرت‌های سلطه‌گر
تسخیر افکار عمومی با ابزار‌های نوین شناختی و سایبری
همچنین، ضعف در ارتباط مؤثر با نسل جوان و ناتوانی در تولید روایت‌های جذاب و قابل‌درک برای مخاطب امروز، می‌تواند منجر به افول تدریجی اثرگذاری این فرهنگ شود. 
 در مقابل فرصت‌ها و افق‌های بسیار روشن و مهم پیش‌روی فرهنگ مقاومت است که آنها را می‌تواند به صورت زیر مورد ملاحظه قرار داد: 
استفاده از دیپلماسی عمومی و فرهنگی برای جهانی‌سازی ارزش‌های مقاومت
تقویت رسانه‌های بومی و مردمی همسو با مقاومت
بهره‌گیری از فناوری‌های نوین ارتباطی و رسانه‌ای
همگرایی با جنبش‌های عدالت‌خواه جهانی
توسعه آموزش هویتی و فرهنگی نسل جدید
در یک جهان پسا- قطبی، فرهنگ مقاومت می‌تواند یکی از ستون‌های نظم نوین جهانی باشد، به‌شرط آنکه توانایی بازآفرینی و تطبیق با شرایط زمان را داشته باشد. 
فرهنگ مقاومت امروز دیگر یک استراتژی صرف دفاعی نیست، بلکه پروژه‌ای تمدنی، سیاسی و فرهنگی برای خلق نظمی عادلانه‌تر در جهان است. این فرهنگ، قدرت نرم ملت‌هایی است که در برابر سلطه می‌ایستند و بر حفظ هویت خویش پافشاری می‌کنند. 
در نهایت، فرهنگ مقاومت زمانی می‌تواند ماندگار، تأثیرگذار و جهانی‌تر شود که دارای قدرت بازآفرینی مستمر و درک عمیق از تحولات زمان داشته باشد. آینده متعلق به آن ملت‌هایی خواهد بود که از این فرهنگ به‌عنوان یک هویت زنده، پویا و گفتمانی تمدن ساز بهره می‌برند.

برچسب ها: فرهنگ ، مقاومت ، ایران قوی
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار