کد خبر: 1295783
تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
وحید عظیم‌نیا

«مالیات سبز» این واژه خوش‌آهنگ، اما مبهم، چند وقتی می‌شود به ادبیات سیاستگذاری وارد شده است؛ طرحی که به باور طراحانش قرار است با اعمال فشار مالی بر مالکان خودرو‌های آلاینده و ارائه مشوق برای خریداران خودرو‌های کم‌مصرف، نقشی مؤثر در کاهش آلودگی هوا ایفا کند؛ سیاستی که وعده می‌دهد با ابزار مالیات، رفتار شهروندان را در مسیر حفاظت از هوای پاک اصلاح کند. این ایده در ظاهر، منطقی و امیدوارکننده به‌نظر می‌رسد، به‌ویژه در روزگار دود و دم، وقتی که نفس تهران، اصفهان، مشهد، تبریز و بسیاری از شهر‌های دیگر به شماره افتاده است و آمار بیماری‌های تنفسی روز‌به‌روز بالا می‌رود، اما واقعیت، پیچیده‌تر از ظاهر است. پرسش بنیادی این است: مالیات سبز واقعاً چیست؟ و آیا در کشوری که ساختار اقتصادی‌اش با تورم مزمن، رکود گسترده و فرسودگی زیرساخت‌ها مواجه است، این نسخه، شفابخش خواهد بود یا خود زخمی تازه بر پیکر جامعه خواهد نشاند؟ آیا در شرایطی که مردم هنوز زیر بار مالیات‌های مستقیم و غیرمستقیم، از جمله مالیات بر ارزش افزوده، خم شده‌اند، تحمیل مالیاتی دیگر با برچسب «سبز» می‌تواند راه‌حل باشد یا صرفاً رنگ‌آمیزی مسئله‌ای قدیمی است با لعاب محیط‌زیستی؟ در ظاهر، مالیات سبز به مالیاتی گفته می‌شود که برای کاهش آسیب‌های زیست‌محیطی طراحی شده است. این نوع مالیات، برخلاف مالیات‌های سنتی که بر درآمد یا مصرف وضع می‌شوند، با هدف تغییر رفتار مصرف‌کننده و تولیدکننده در جهت منافع محیط زیستی اجرا می‌شود. نمونه رایج آن، مالیات بر سوخت‌های فسیلی یا خودرو‌های پرآلاینده است. در واقع، اگر بیشتر آلوده کنی، بیشتر مالیات می‌دهی، اگر پاک‌تر رفتار کنی یا معاف می‌شوی یا تخفیف می‌گیری. در تئوری، این سیاست‌ها تحسین‌برانگیزند، اما وقتی پای اجرا به میان می‌آید، آنچه روی کاغذ سبز است، در واقعیت ممکن است خاکستری یا حتی سیاه شود. 
امروز که بار دیگر صحبت از اعمال مالیات‌های جدید- با عناوینی همچون «مالیات سبز» - بر سر زبان‌ها افتاده است، نباید فراموش کرد که مردم همچنان زیر بار سنگین مالیاتی قرار دارند که از همان ابتدا نه با شفافیت لازم معرفی شد، نه با عدالت اجرا شد؛ مالیات بر ارزش افزوده. این مالیات، برخلاف وعده‌های اولیه‌اش، بیش از آنکه باری از دوش دولت بردارد، مستقیماً به دوش مصرف‌کننده نهایی افتاد، آن هم در اقتصادی که بخش بزرگی از مردم آن، روزگار را با حداقل‌ها می‌گذرانند. در چنین شرایطی، دوباره از همان مردم خواسته می‌شود برای حفظ محیط‌زیست هزینه بدهند، در حالی‌که کمترین نقش را در ایجاد بحران‌های زیست‌محیطی داشته‌اند. نه انتخاب خودرویی کم‌مصرف برای‌شان ممکن بوده، نه امکان دسترسی به خودروی هیبریدی یا الکتریکی و نه حتی استفاده آسان از ناوگان حمل‌ونقل عمومی که در بسیاری از شهر‌ها یا فرسوده است یا ناکارآمد. واقعیت این است که سیاست‌های مالیاتی تا زمانی که عدالت در دسترسی برقرار نشود، بیشتر به یک ابزار فشار تبدیل می‌شوند تا اصلاح. نمی‌توان از مردمی که برای رسیدن به محل کارشان باید هر روز چند ساعت در ترافیک بمانند و گزینه‌ای جز استفاده از خودروی فرسوده ندارند، توقع داشت که بار مالیات زیست‌محیطی را هم به‌تنهایی به دوش بکشند. آنان نه عامل آلودگی‌اند، نه عامل ناکارآمدی نظام حمل‌ونقل، بلکه صرفاً درگیر پیامد‌های آن هستند، پیش از آنکه جریمه‌شان کنیم، باید انتخاب‌های واقعی در اختیارشان بگذاریم. 
سیاستگذاری زیست‌محیطی، به‌ویژه در حوزه پیچیده و گسترده حمل‌ونقل، نیازمند نگاهی جامع و تحلیلی است؛ نگاهی که صرفاً به ابزار‌های مالیاتی، چون افزایش قیمت سوخت، عوارض تردد یا مالیات مالکیت اکتفا نکند، بلکه عدالت اجتماعی، واقعیت‌های معیشتی و وضعیت زیرساخت‌ها را نیز در نظر بگیرد. در ظاهر، ابزار‌های مالی مانند مالیات سبز می‌توانند اهرم‌هایی برای کاهش آلودگی باشند، اما پرسش این است که این ابزار‌ها تا چه اندازه برای مردم واقعی و در دسترس هستند؟ بخش زیادی از شهروندان، انتخاب گسترده‌ای در اختیار ندارند. بسیاری از آنها با صرفه‌جویی و تکیه بر وام‌های بانکی، خودرویی داخلی تهیه کرده‌اند نه از سر انتخاب، بلکه از سر ناچاری. در حالی که هنوز دسترسی گسترده و منظم به ناوگان حمل‌ونقل عمومی در بسیاری از شهر‌ها فراهم نیست، از مترو گرفته تا اتوبوسرانی، آیا منصفانه است که همین خودرو‌های مصرف بالا، حالا به دلیل آلایندگی بیشتر، مشمول مالیات مضاعف شوند؟ واقعیت این است که بدون فراهم آوردن بستر‌های جایگزین و قابل‌اتکا برای مردم، اعمال سیاست‌های محدودکننده مالی، نه تنها اثرگذاری لازم را نخواهد داشت، بلکه می‌تواند به شکاف بیشتر میان سیاستگذار و جامعه منجر شود. موفقیت یک سیاست زیست‌محیطی، تنها در گرو عدد‌های مالیاتی نیست، در گرو جلب اعتماد عمومی، ارتقای زیرساخت‌ها و طراحی گزینه‌های واقعی برای شهروندان است. 
غالباً در سخنان موافقان مالیات سبز، نامی از انحصار خودروسازان دیده نمی‌شود. در حالی که ایجاد تنوع در بازار خودرو، همراه با حمایت واقعی از خودرو‌های سبز، لازمه موفقیت است. در ایران اما، همچنان بازار خودرو در قبضه چند خودروساز معدود است که نه رقابت را جدی گرفته‌اند، نه ارتقای فناوری را. خودرو‌های داخلی، در اغلب موارد نه‌تنها از نظر کیفیت بلکه از نظر استاندارد‌های زیست‌محیطی نیز با استاندارد‌ها فاصله دارند، پس آیا عادلانه است تقصیر آلودگی هوا را بر گردن مصرف‌کننده بیندازیم و با مالیاتی تحت عنوان «سبز» نقره‌داغش کنیم؟ موضوع دیگر، وضعیت ناوگان حمل‌ونقل عمومی است. وقتی اتوبوس‌های شهری فرسوده‌اند و خطوط مترو محدود است، چطور می‌توان انتظار داشت مردم به استفاده از خودروی شخصی پشت کنند؟ اجرای موفق مالیات سبز نیازمند فراهم کردن زیرساخت‌های لازم است. باید قبل از تنبیه، امکان انتخاب بهتری فراهم کرد. باید قبل از گرفتن، چیزی داد. آن‌هم نه فقط به شکل شعار، بلکه با اقداماتی ملموس و قابل سنجش. 
بی‌تردید، الهام‌گیری از تجارب جهانی ضرورتی انکارناپذیر است، اما کپی‌برداری بدون بومی‌سازی، نه‌تنها کمکی به حل معضل آلودگی نمی‌کند، بلکه بر بحران‌های اقتصادی و اجتماعی دامن می‌زند. معمولاً در آن کشورها، خودرو‌های برقی با تخفیف‌های مالیاتی خریداری می‌شوند و زیرساخت شارژ گسترده‌ای دارند و خریداران خودرو‌های کم‌کربن، از بسته‌های حمایتی واقعی بهره‌مندند، اما در کشورمان، خودرو‌های برقی نه به‌صرفه هستند، نه در دسترس و نه پشتیبانی فنی و شارژ درستی دارند. سیاستگذاران باید از ایده‌های «پاداش به رفتار درست» استفاده کنند. چرا به جای افزودن بار مالیاتی، از مشوق‌های هدفمند استفاده نمی‌شود؟ چرا افرادی که از وسایل حمل‌ونقل عمومی استفاده می‌کنند، تخفیف‌های مالیاتی نمی‌گیرند؟ چرا کسانی که در محل زندگی خود دوچرخه‌سواری می‌کنند یا به زحمت از وسایل حمل‌ونقل عمومی استفاده می‌کنند، مورد حمایت قرار نمی‌گیرند؟
«مالیات سبز» اگر به درستی طراحی و اجرا شود، می‌تواند به کاهش آلودگی هوا، ارتقای سلامت عمومی، و نوسازی ناوگان کمک کند، اما اگر صرفاً به ابزاری برای گران‌سازی تبدیل شود، آن هم بدون شفاف‌سازی و ایجاد امکان انتخاب برای مردم، نه‌تنها اثربخش نخواهد بود، بلکه اعتماد عمومی را نیز فرسوده‌تر خواهد کرد. مردم کشورمان، بیش از آنکه نیازمند مجازات‌های جدید باشند، منتظر اندکی انصاف در سیاستگذاری هستند. راه‌حل آلودگی هوا، از جیب مردم نمی‌گذرد، از مسیر اصلاح ساختار‌های تولید، توزیع و حمل‌ونقل عبور می‌کند و این، نیازمند شجاعت، برنامه‌ریزی و مسئولیت‌پذیری است، نه فقط تعیین مالیات‌های جدید با رنگ و لعاب سبز.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار