سحرگاه دیروز چهارشنبه ۲۱ تیرماه دو متهم که در سالهای قبل و در حادثه‌های جداگانه در تهران مرتکب قتل شده‌بودند، در زندان رجایی‌شهر کرج برای اجرای حکم پای چوبه‌دار حاضر شدند. یکی از متهمان که چهار سال قبل همسرش را به قتل رسانده‌بود، قصاص شد و متهم دیگر که در حادثه‌ای مرتکب قتل پدرش شده بود، مهلت شش ماهه گرفت.
تازه دامادی که قصاص شد، بهزاد نام داشت و نهم بهمن ماه سال ۹۸ همسرش را با وصل کردن سیم برق به بدنش به قتل رساند. آن روز به مأموران پلیس تهران خبر رسید آپارتمان مسکونی در یکی از خیابان‌های منطقه جنت‌آباد در غرب تهران دچار آتش‌سوزی شده‌است. با اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس راهی محل شدند و مشاهده کردند طبقه اول ساختمان مسکونی ۱۵ واحدی آتش گرفته و آتش‌نشانان در حال اطفای حریق هستند.
کشف جسد
آتش‌نشانان پس از خاموش کردن آتش در یکی از اتاق با جسد زن ۳۲ سالهای به نام مهرانه روی تختخواب روبه‌رو شدند که سیم شارژر کامپیوتری هم در نزدیکی‌اش افتاده‌بود.
بررسی‌های اولیه و نظریه کارشناسان آتش‌نشانی حکایت از آن داشت زن ۳۲ ساله به احتمال زیاد قبل از آتش‌سوزی فوت کرده یا بی‌هوش شده و به همین دلایل نتوانسته از میان شعله آتش فرار کند و جانش را نجات دهد.
بدین ترتیب مرگ مشکوک زن جوان به بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران خبر داده‌شد و وی نیز همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند.
آتش‌سوزی عمدی
در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، کارشناسان آتش‌نشانی اعلام کردند آتش‌سوزی از داخل اتاق خواب آغاز شده و عمدی بوده‌است. از سوی دیگر تیم پزشکی قانونی هم در معاینات اولیه جسد این فرضیه را مطرح کرد که به احتمال زیاد زن جوان ابتدا در حادثه برق‌گرفتگی جانش را از دست داده و پس از آن آتش‌سوزی رخ داده‌است. بدین ترتیب تحقیقات برای حل معمای قتل زن جوان آغاز شد.
تازه عروس
تیم جنایی در ادامه تحقیقات دریافتند مهرانه مدرک دکتری آی تی داشته و قرار بوده ۲۰ روز دیگر مراسم عروسی‌اش را با نامزدش به نام بهزاد برگزار کند و به خاطر همین موضوع، پدر و مادرش برای توزیع کارت عروسی به شهرستان رفته‌اند و او روز حادثه همراه نامزدش در خانه تنها بوده‌است.
مأموران در نخستین گام از بهزاد که موضوع آتش‌سوزی را به همسایه‌ها و آتش‌نشانان اطلاع داده‌بود، تحقیق کردند. وی در ادعایی گفت: «پدر و مادر مهرانه به شهرستان رفته‌اند تا کارت‌های مراسم عروسی ما را به میهمانان برسانند. مهرانه در خانه تنها بود و من پیش او آمدم. ساعتی بعد او گفت خسته است و روی تختش خوابید و من برای مرتب کردن انباری و وسایل به پارکینگ ساختمان رفتم. ساعتی بعد صدای انفجاری به گوشم رسید و دیدم خانه پدر‌زنم آتش گرفته‌است. موضوع را به آتش‌نشانی اطلاع دادم که بعد از خاموش شدن آتش با جسد مهرانه روبه‌رو شدیم.»
اعتراف تازه داماد
بررسی‌های میدانی مأموران پلیس نشان داد بهزاد پس از عقد مهرانه با دختر دیگری در محل کارش ارتباط دوستانه بر قرار می‌کند و همین موضوع باعث اختلاف آن‌ها می‌شود. از سوی دیگر اعضای خانواده مهرانه هم از تازه داماد به اتهام قتل دخترشان شکایت کردند و بدین ترتیب کارآگاهان جنایی بهزاد را به عنوان مظنون حادثه بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
وی در بازجویی‌های ابتدایی منکر جرم خود شد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبه‌رو شد، به قتل دلخراش تازه عروس اعتراف کرد. وی گفت: «من و همسرم همکلاسی بودیم و هر دو دکتری آی تی گرفتیم. ما در دانشگاه با هم آشنا شدیم و به یکدیگر علاقه پیدا کردیم و در نهایت هم چهار سال قبل به خواستگاری‌اش رفتم و او را عقد کردم. خانواده‌ام شهرستان زندگی می‌کنند و من هم از سه سال قبل در خانه پدر‌زنم زندگی می‌کردم. ما ابتدا مشکلی با هم نداشتیم، اما کم‌کم با هم اختلاف پیدا کردیم. مهرانه توقعات زیادی داشت و می‌خواست همان ابتدای زندگی، خودروی شخصی برای خودش داشته‌باشد و سفر‌های خارجی برود. من خانه‌ام را به نام او زده‌بودم، اما باز هم راضی نبود و می‌گفت خودرویم را نیز به نام او بزنم. همین موضوع‌ها اختلاف ما را بیشتر کرده‌بود و هر روز هم بیشتر می‌شد.»
صحنه‌سازی
متهم ادامه داد: «قرار بود ۲۰ روز دیگر مراسم عروسی‌مان را برگزار کنیم و به همین خاطر هم پدر و مادر مهرانه برای دعوت میهمان‌ها به شهرستان رفته‌بودند و من و همسرم با هم تنها بودیم. آن روز در اتاق خواب بودیم و او انتظار داشت برای عروسی‌اش مراسم مجللی بگیرم و دوباره با هم مشاجره لفظی کردیم. وقتی درگیری ما بالا گرفت سیم برقی را به او وصل کردم و همین باعث مرگ او شد. خیلی ترسیده‌بودم و برای اینکه دستم رو نشود، اتاقش را آتش زدم تا با صحنه‌سازی مأموران را فریب دهم که به من مظنون نشوند، اما دستم رو شد و گرفتار شدم.»
حکم قصاص
متهم پس از اعتراف به قتل، راهی زندان شد تا اینکه کیفرخواست پرونده‌اش صادر و برای بررسی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. قاتل مدتی بعد در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. او در جلسه دادگاه اظهار پشیمانی کرد و مدعی شد همسرش را دوست داشته و از اولیای‌دم درخواست کرد او را ببخشند، اما پدر ومادر تازه عروس برای دامادشان درخواست قصاص کردند و قضات دادگاه هم او را به قصاص محکوم کردند.
اجرای حکم
رأی دادگاه پس از تأیید در یکی از شعبه‌های دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. پس از این، تیم صلح و سازش تلاش زیادی برای نجات جان تازه داماد کردند، اما تلاش‌ها نتیجه‌ای نداد و در نهایت سحرگاه دیروز چهارشنبه ۲۱ تیرماه متهم در زندان رجایی‌شهر پای چوبه‌دار رفت و قصاص شد.
مهلت ۶ ماهه
متهم دیگری که پای چوبه‌دار مهلت گرفت، مرد جوانی به نام کامران است. کامران خردادماه سال ۸۶ در درگیری پدرش را به قتل رساند. روز حادثه کامران با برادرش درگیر شده‌بود که پدرش برای میانجیگری وارد درگیری آن‌ها می‌شود و کامران با ضربات چاقو او را به قتل می‌رساند.
متهم پس از دستگیری با اظهار پشیمانی به قتل پدرش اعتراف کرد. او گفت قصد داشته برادرش را زخمی کند، اما چاقو به بدن پدرش اصابت کرده‌است. متهم پس از اعتراف راهی زندان شد و اولیای‌دم که خواهر و برادر او هستند، درخواست قصاص کردند.
در حالی که کامران در دادگاه به قصاص محکوم شده‌بود، خواهر وی او را بخشید، اما برادرش همچنان اصرار به قصاص قاتل داشت. متهم سحرگاه دیروز در زندان رجایی‌شهر پای چوبه‌دار رفت و طناب‌دار به گردنش آویخته شد. لحظاتی به اجرای حکم مانده‌بود که متهم با گریه و التماس از برادرش خواست او را ببخشد و برادرش هم به او مهلت شش ماهه داد. بدین ترتیب وی به سلولش بازگشت و به زندگی امیدوار شد.
