سرویس حوادث جوان آنلاین: ۱۶ فروردین ماه سال ۹۶ مأموران کلانتری ۱۷۰ کهریزک از کشف جسد مرد جوانی در شهرستان اسلامشهر باخبر و راهی محل شدند. مأموران پلیس در محل حادثه با جسد مرد جوانی در حالی که دست و پایش با طناب بسته شده و صورتش کبود بود، داخل خودروی پژو ۲۰۶ حوالی یکی از خیابان‌های اسلامشهر روبه‌رو شدند. همچنین روند بررسی‌ها حکایت از آن داشت که مقتول در مکان دیگری به قتل رسیده و جسدش به این مکان منتقل شده است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی هویت مقتول به نام قاسم ۴۶ ساله شناسایی شد و بدین ترتیب کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در نخستین گام از خانواده وی تحقیق کردند. همسر قاسم در توضیح حادثه به مأموران پلیس گفت: «شوهرم در زمینه خرید و فروش عتیقه‌جات فعالیت می‌کرد. او دوست جوانی به نام مهدی داشت که با او همکاری می‌کرد. روز حادثه همسرم قرار بود به ملاقات مهدی برود، اما وقتی از خانه با خودروی ۲۰۶ بیرون رفت دیگر بازنگشت.»
با به دست آوردن این اطلاعات مهدی به عنوان اولین مظنون تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه مأموران پلیس او را در منزلش شناسایی و بازداشت کردند. متهم ۲۳ ساله پس از انتقال به پلیس آگاهی در بازجویی‌های ابتدایی منکر قتل قاسم شد و در ادعایی گفت: «مقتول را روز حادثه دیدم و به او ۴۰ میلیون تومان دستی دادم، اما دیگر از او اطلاعی ندارم.» تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه دو هفته بعد از حادثه او به قتل اعتراف کرد و در شرح ماجرا گفت: «ورزشکار بودم و بدنی قوی داشتم. قاسم در کار خرید و فروش عتیقه بود، به همین خاطر حین معامله به عنوان بادیگارد او را همراهی می‌کردم. روزی مقتول مبلغ زیادی را در یک معامله به دست آورد، اما هیچ پولی به من پرداخت نکرد، حتی چند روز بعد سراغم آمد و ۴۰ میلیون تومان نیز به صورت دستی از من گرفت. از رفتار او خیلی ناراحت بودم تا اینکه چند روز گذشت و در حالی که عصبانی بودم، به دروغ او را به بهانه معامله عتیقه به منزل یکی از دوستانم کشاندم. کلید خانه دوستم را داشتم، وقتی با مقتول به آنجا رفتیم در مورد سهم معامله چند روز پیش صحبت کردم، اما او مدعی شد پولی ندارد.» متهم ادامه داد: «مطمئن بودم دروغ می‌گوید بنابراین کنترلم را از دست دادم و او را روی زمین انداختم، سپس یک طناب پلاستیکی دور گردنش انداختم و از پشت سر طناب را کشیدم. وقتی صورتم را برگرداندم دیدم از بینی و دهانش خون بیرون آمده بود و دیگر نفس نمی‌کشید. خیلی ترسیده بودم به همین دلیل دست و پای جسد را بستم و آن را لای پتو پیچیدم. بعد داخل خودروی ۲۰۶ قرار دادم و در شهرستان اسلامشهر در محل خلوتی رها کردم.»
متهم پس از اعتراف به قتل روانه زندان شد و پرونده وی بعد از کامل شدن تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم در اولین جلسه محاکمه با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. وی با تأیید این حکم در شعبه ۱۳ دیوان عالی کشور در آستانه مرگ قرار داشت که توانست با پرداخت دیه میلیاردی از طناب دار فاصله بگیرد.
با اعلام رضایت اولیای دم، پرونده این بار برای رسیدگی از جنبه عمومی جرم به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. به این ترتیب متهم بار دیگر پای میز محاکمه قرار خواهد گرفت.
