سرویس بین الملل جوان آنلاین: سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در گفتگو با شبکه المنار به سؤالات مختلف درباره تحولات لبنان و منطقه از جمله سالگرد جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی پاسخ میدهد.
سید حسن نصرالله در ابتدای مصاحبه خود با المنار، سالروز پیروزی مقاومت در جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی را تبریک گفت.
دستاوردهای مهم پیروزی در جنگ ۳۳ روزه
در ابتدا وظیفه خود میدانم که سالروز پیروزی جولای را تبریک بگویم، به همه کسانی که این پیروزی را رقم زدند و در رأس آنها، به خانوادههای شهدا و رزمندگان و مجروحان و تمام ارکان معادله طلایی ارتش، ملت و مقاومت تبریک میگویم.
معادلات همچنان وجود دارد، تمام آنچه در جنگ جولای محقق شد (تمام دستاوردها) همچنان موجود است، بله تثبیت شده است و ما شاهد یکی از ثمرات این معادلات هستیم، لبنان از سیزده سال پیش در حالتی امنیتی بهسر میبرد که هیچ کس این امنیت را به آن نداده است.
امنیت لبنان مرهون وحدت لبنانیهاست، و مهمترین عنوان امروز موازنه بازدارندگی میان لبنان و رژیم صهیونیستی و بهطور مشخص میان مقاومت مردمی و میان اسرائیل است که خود را قدرت بزرگی قلمداد میکند.
این معادلهای است که اسرائیل به آن اعتراف میکند، وقتی ما میگوییم که پس از جنگ جولای، پیش از هرگونه تجاوز هزار بار به عواقب آن فکر میکند، این مسئلهای است که هر روز مستحکمتر میشود.
خدا را شکر که مقاومت امروز با وجود تحریمها قویتر از هر زمانی در گذشته است و طی ۱۳ سال اخیر، مقاومت بهشکل گسترده در سطح کمی و کیفی پیشرفت کرده و این چیزی است که اسرائیل به آن اعتراف میکند.
طی ۱۳ سال اخیر توانمندی نیروی انسانی ما گسترش یافته و تعداد نیروهای ما چندین برابر شده، قدرت هجومی ما افزایش یافته است، در حالی که سال ۲۰۰۶ قدرت هجومی ما محدود بود.
ما امروز از توان هجومی کیفی و منحصر به فرد برخوردار هستیم و به انواع سلاحهای منحصر به فرد و کیفی مجهز شدهایم، ما یگان الرضوان و گردانهای العباس را که نیروهای زبده و متخصص در عملیات هجومی هستند، در اختیار داریم.
قدرت موشکی ما در زمینه تعداد و کیفیت توسعه یافته و این موشکهای نقطهزن سلاح دقیقی است، در سال ۲۰۰۶ ما تعداد کمی از این سلاحها نداریم، ولی امروز این سلاح قدرتمند و امکانات فراوانی در اختیار داریم.
ما اشراف اطلاعاتی بالایی در سطح زمینی، دریایی و هوایی داریم، مقاومت در تمام زمینهها در زمینه نیرو و امکانات و تجربه پیشرفت کرده است، ایمان و یقین ما به پیروزی الهی هم افزایش یافته است.
امروز ما قدرت تهاجمی و سلاحهای منحصر به فرد و کیفی در اختیار داریم و مقاومت در سطح کمی و کیفی پیشرفت کرده است.
سران اسرائیل امروز در ترس و وحشت به سر میبرند، مقاومت امروز قویتر از هر زمانی در گذشته است، چه کسی میگوید که ما موشک ضد هواپیما در اختیار داریم و چه کسی میگوید که ما چه سلاحهایی داریم؟ ما سیاست ابهام سازنده را در این پرونده دنبال میکنیم.
دشمن پس از جنگ جولای هر اقدامی که برای بازسازی اعتماد به نفس خود انجام داد، شکست خورد، ارتش اسرائیل در حل افشای ضعف و سستی جبهه داخلی خود شکست خورده است، این جبهه (داخلی) قبلا دور از جنگها بود، اما جنگ جولای، نبرد را به جبهه داخلی (رژیم صهیونیستی) منتقل کرد، امروز مقاومت قویتر از هر زمانی قادر به هدف قرار دادن دشمن و متزلزل کردن جبهه داخلی آن است.
اسرائیل رزمایشهای متعددی برای ترمیم و بازسازی جبهه داخلی خود برگزار کرده است، این مشکل همچنان پابرجاست، در نیروی زمینی اسرائیل به کاهش قدرت نیروهایشان اعتراف میکنند، همه میدانند که دیگر نیروی هوایی نمیتواند تکلیف نبرد را مشخص کند.
ما این نکته را منکر نیستیم که ارتش اسرائیل رزمایشهای بزرگی برگزار کرده و سلاحهای پیشرفتهای هم به دست آورده است.
اسرائیل را نصیحت میکنم که ادبیات بازگرداندن لبنان به عصر حجر را تکرار نکنند، این سخن، توهین به لبنان است.
در سال ۲۰۰۰ در بنت جبیل گفتم که اسرائیل سستتر از خانه عنکبوت است و طی ۱۳ سال، باور من به این سخن افزایش یافته است.
(نصرالله با اشاره به نقشههایی که در روبرویش قرار دارد) در این نقشه، فلسطین اشغالی مشخص است، قسمت سفید رنگ، کرانه باختری و نوار غزه هم در قسمت پایینی قرار دارد، بخش اعظم مساحت در جنوب فلسطین قرار دارد، تمام شمال فلسطین اشغالی در تیررس آتش ما قرار دارد، اما نقطه مهمتر نوار ساحلی است.
در نوار ساحل رژیم صهیونیستی، از اولین شهرک یعنی نتانیا تا شهر اشدود درمسیری به طول ۷۰ کیلومتر و عرض ۲۰ کیلومتر، این نوار در اتاق عملیات ما قرا ردارد، بخش بزرگی از شهرکهای (صهیونیست نشین) در این منطقه قرار دارد.
این نوار یا مربع، بخش کوچکی به مساحت ۱۲۰۰ کیلومتر مربع است، تمام مراکز دولتی اسرائیل از جمله فرودگاه بن گورین و انبارهای تسلیحات و کارخانه پتروشیمی و بنادر تل آویو و اشدود در این مربع قرار دارد.
تصور کنید که مقاومتی که دهها هزار موشک در اختیار دارد که میتواند این منطقه را هدف قرار دهد، فقط تعدادی موشک برای شمال آن کافی است و ما تعدادی موشک هم به این نوار ساحلی شلیک میکنیم، آیا رژیم صهیونیستی تحمل این وضعیت را دارد؟ چه کسی طرف دیگر را به عصر حجری برمی گرداند (اسرائیل یا مقاومت)
رژیم اسرائیل امروز قادر نیست هیچ جنگی را علیه لبنان به راه اندازد و بازداشته شده است، آنها گفتند که داشتن موشکهای نقطه زن برای ما ممنوع است، ولی ما امروز این موشکها را در اختیار داریم.
رژیم اسرائیل از هرگونه حمله هوایی به لبنان اجتناب میکند، زیرا از مقاومت میترسد.
هر جنگی در آینده، اسرائیل را به لبه پرتگاه زوال خواهد انداخت
حزب الله قادر است حداقل ویرانی گستردهای به اسرائیل وارد کند، رازی که اسرائیل نمیداند را من فاش نمیکنم مگر به وقتش و این حرفم را اسرائیلیها خوب میدانند.
در موضوع الجلیل، برادران حرفهای شدهاند و چندین سناریو در اختیار دارند، ورود به الجلیل بخشی از طرح و نقشه جنگ است، روز جنگ ما اعلام خواهیم کرد که کدام بخش از طرح اجرا خواهد شد.
بعید میدانم که اسرائیلیها در نتیجه بازدارندگی که وجود دارد، جنگ جدیدی را به راه اندازند، آنها میدانند که ورود به جنگ با لبنان و هر جنگ جدید، پیامدهایش به مراتب بسیار بیشتر از جنگ جولای ۲۰۰۶ خواهد بود و این جنگ، اسرائیل را در پرتگاه زوال و نابودی قرار خواهد داد.
حزب الله از زمان تاسیسش متکی به شخص و فرد خاصی نبوده است، بلکه این خون شهداست که این مسیر را به پیش برده است، حزب الله همانند یک موسسه و تشکیلات عمل میکند و این یکی از عوامل قدرت حزب الله است و من هم یکی از این افراد هستم.
به پیروزی در هر جنگ بزرگی در آینده یقین دارم
من به پیروزی در هر جنگ بزرگی در آینده یقین و اطمینان دارم، چند روز پیش توئیت آقای الحوثی را خواندم که محمد بن سلمان را مخاطب قرار داده و به او گفت اگر همه امکانات را در برابر ملت مجاهد و مظلوم در اختیار داشته باشی، بدان که خدا با ما است نه با تو.
عمر دست خداست و بر اساس منطق و زمان، من از جمله کسانی هستم که امیدواری زیادی دارند که در قدس نماز خواهند خواند.
رژیم اسرائیل به خاطر حمایت غربی و خیانت عربی به حیات خود ادامه داده، ولی اعراب متاسفانه بی طرف نمیمانند.
همه به نقش رسانهها در تمام زمینهها واقف هستند، این رسانهها نقش تاثیرگذاری در کسب دستاوردها و نتایج دارند، رسانههای مقاومت به سبب اخلاص دست اندرکاران و اعتبارشان، تاثیرگذاری بالایی دارند.
شکست قطعی معامله قرن
ما ایمان داریم که معامله قرن شکست خواهد خورد، این طرح عوامل و عناصر موفقیت را به همراه ندارد و عواملی در داخل آن وجود دارد که سبب موفقیت آن نمیشود.
حتی یک فلسطینی یا مسلمان یا مسیحی و حتی عرب را پیدا نمیکنید که با دادن مقدسات اسلامی و مسیحی به اسرائیل موافقت کند و این نقطه ضعف اساسی در معامله قرن است.
استکبار آمریکایی آخرین تیر را بر تابوت معامله قرن زمانی شلیک کرد که قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل معرفی کرد و تمام تلاشها برای زنده کردن این مرده (معامله قرن) دنبال میشود.
آنها به سبب موضع متحد فلسطینیان و ایستادگی ایران به عنوان تقریبا تنها حامی و پشتیبان فلسطین و همچنین پیروزی سوریه و شکست طرحشان، هرگز به نتیجهای نخواهند رسید.
برخی از رهبران معارضان سوریه به اسرائیل رفتند، اگر سوریه سقوط میکرد، چه اتفاقی میافتاد؟ همچنین پیروزی در عراق، منجر به شکست معامله قرن میشود، یمن و به برکت شهدایش هم معامله قرن را به شکست میکشاند.
هیچ کشور عربی قدرتمندی قادر نیست که معامله قرن را بر روی پشت خود حمل کند (بار سنگین را به دوش بکشد و تبعاتش را بپذیرد)، کدام یک از حکام عرب جرات حمل بار معامله قرن را دارند؟
عوامل شکست معامله قرن، آشفتگی و سرخوردگی اسرائیل و اینکه معامله قرن هیچ چشم اندازی ندارد، رسانههای متعددی به نقل از کوشنر (مشاور ارشد رئیس جمهور آمریکا) تاکید کرده بودند که کنفرانس بحرین شکست خورد.
فلسطینیان همچنان در معرض فشارهای گستردهای و ارعاب و تشویق وترغیب قرار دارند، تا اینکه آمریکا از رسیدن به هر گونه نتیجه ناامید شده است.
در موضوع اسکان (آوارگان فلسطینی در لبنان)، ترامپ و کوشنر هیچ اراده و اختیاری ندارند، بلکه موضوع مرتبط با اراده دولت و کشور میزبان و اراده فلسطینیان است.
مسائل داخلی لبنان
مثلا در لبنان، فلسطینیان (اوارگان) با چشم پوشی و صرف نظر کردن از سرزمین خود و اسکان (در لبنان) مخالف هستند، در لبنان هم در مقدمه قانون اساسی این مسئله (مخالفت با اسکان) آمده است علاوه بر آنکه در مخالفت با این مسئله اجماع وجود دارد.
تنها نقطه نگرانی، با اراده لبنانیها مرتبط است، ولی اگر اراده قوی داشته باشیم، هیچ کس از اراده ما قویتر نیست و جهان در برابر اراده ما تسلیم خواهد شد.
ما در خصوص پرونده نفت و ترسیم مرزها از سال ۲۰۰۰ اعلام کردیم که این موارد جزء مسئولیت دولت است و ما از آن حمایت و پشتیبانی میکنیم و هر کسی که میتواند درباره آن حرف بزند، سران قوای سه گانه و وزیرخارجه هستند که مورد عنایت و توجه نبیه بری هم قرار دارد.
مسیر متزلزل و شکست خورده است، زیرا دولت اصرار دارد که سازمان ملل ناظر باشد و ایالات متحده عامل کمکی آن، به نظر میرسد این روند متوقف شده و اسرائیلیها نمیخواهند که سازمان ملل ناظر باشد، آنها میخواهند که آمریکا ناظر باشد، اگر آمریکا ناظر باشد، تمام امکاناتش را برای برآورده شدن خواستههای اسرائیل به کار میگیرد. دریا و زمین چه ربطی به آن دارد برخی کارشناسان میگویند که تعبیر ترسیم مرزهای زمینی تعبیر اشتباهی است، فقط مزارع شبعا وترسیمش با طرف سوری است.
ما مرزهای زمینی داریم که ترسیم شده است و باید تلاشهای فنی به کار گرفته شود و سرزمین لبنانی به لبنانیةا برگردد، اسرائیلیها به دنبال بازی مبادله اراضی در مرزها هستند، از نظر اصولی ما نباید مبادله اراضی را بپذیریم.
منطقی برای بررسی مرزهای دریایی بدون مشخص شدن مرزهای زمینی وجود ندارد، اسرائیل بر نظارت آمریکاییها بر این روند و به حاشیه راندن سازمان ملل و نیز بر مخالفت با دو مسیر (مشخص شدن مرزهای دریایی همگام با مشخص شدن مرزهای زمینی) اصرار میورزد، اسرائیل اساس مذاکره را برهم میزند، دولت لبنان مسئول این پرونده است.
در سرزمین لبنان میگوییم این سرزمین ما است و اسرائیل جرات نخواهد کرد وارد آن شود، چرا که لبنان ضعیف نیست.
پرونده سوریه
در پرونده سوریه آنچه تا کنون رخ داده، پیروزی بزرگی برای سوریه و محور مقاومت و روسیه و نیز شکست بزرگی برای پروژه دیگر و شکست مفتضحانهای برای طرحی است که جنگ جهانی علیه سوریه به راه انداخت.
اوضاع سوریه بهبود یافته است، البته پروندههایی همچنان وجود دارد که حل نشده از جمله ادلب و شرق فرات و پرونده سیاسی، ولی در کل هیچ جایی برای بازگشت سوریه به عقب وجود ندارد.
ما با روسیه به عنوان دوست تعامل میکنیم، طرف ذیربط که با آن هماهنگ میکنیم، وزارت دفاع سوریه است نه روسیه.
در نبرد موجود در ادلب، برادران سوری از ما نخواستند وارد عمل شویم، ما از همان روز نخست گفتیم تا زمانی که واجب باشد در سوریه باقی خواهیم ماند و ما به تصمیم رهبری سوریه احترام میگذاریم.
امروز هنگامی که از نبردهای موجود در سوریه حرف میزنیم، تاکید میکنیم که ارتش سوریه قدرت خود را بازیافته و به این درک رسیده که نیازی به ما در نبردهای موجود ندارد، مناطقی که به طور کامل آن را تخلیه کرده باشیم، وجود ندارد، ولی نیازی به باقی ماندن نفراتی که در نبردهای قبلی بودند، وجود ندارد.
ما به آرایش مجدد در سوریه دست زدیم و تعداد یگانها را کاهش دادیم و اگر نیاز جدیدی باشد، میتوانیم نیروها را با آسانی تمام به سوریه منتقل کنیم.
تا کنون خروج ایران از سوریه به نفع روسیه نیست
امروز روسیه و ایران بیش از هر زمانی به هم نزدیک هستند، هیچ درگیری یا برخوردی میان نیروهای ایرانی و روسی در سوریه رخ نداده است.
باقی ماندن یا خروج ایران از سوریه به تصمیم رهبری سوری بستگی دارد.
هماهنگی بالایی میان روسیه و ایران در بعد نظامی و سیاسی وجود دارد و هر کس بر روی اختلاف میان آنها حساب باز کرده، به آنها میگویم که روسیه و ایران امروز نزدیکتر از هر زمانی به یکدیگر هستند.
حملات هوایی اسرائیل به سوریه تداوم داشته و نوع حمله اخیر اسرائیل شبیه حملات سابق بود، البته حملات منحصر به فرد و کیفی نیست و اهدافی که مورد حمله قرار گرفت، بسیار عادی بود.
اسرائیل میگفت که هدف از حمله به سوریه، جلوگیری از ورود سلاح به لبنان است و من به آنها گفتم که سلاح به دستمان رسید، اسرائیل مردم خود را گول میزند.
اسرائیل با حمله به سوریه قمار میکند، به نتانیاهو میگویم هر کاری که میخواهید انجام دهید، (اما بدان که) ایران هرگز از سوریه خارج نخواهد شد.
حملات اسرائیل هرگز به اهدافش خدمتی نخواهد کرد. این بمباران اهدافش را محقق نکرده است، بله اسرائیل تنها کاری که بلد است دست زدن به اقدامات هرج و مرج طلبانه و بی هدف و پراکنده است.
در سوریه فرماندهی نبرد وجود دارد و فرماندهی نبرد در اختیار حزب الله نیست، من به این مسئله متعهد هستم که پاسخ قتل هر جوان حزب الله در سوریه را بدهم، ما در لبنان پاسخ خواهیم داد و این معادله همچنان پابرجاست.
فرمانده نبرد در سوریه، رهبری سوریه است، رهبری سوریه اولویتها را سازماندهی میکند که اولین اولویت، مبارزه با تروریسم و گروههای مسلح است در نتیجه اولویت سوریه، رفتن به سمت جنگ با اسرائیل نیست.
هنگام ورود سامانه اس ۳۰۰ به سوریه، وضعیت متفاوت خواهد شد.
من به اسرائیل میگویم که تو در پرتگاه سقوط قرار داری و اگر حملهای رخ دهد که رهبری سوریه آن را تحمل نکنند، وضعیت فرق خواهد کرد.
حمله اسرائیل به سوریه به نفع طرف روسی نیست، ولی روسیه هم نمیتواند مانع آن شود، من میگویم که روسیه باید مانع بمباران سوریه از سوی اسرائیل شود.
همواره من و رئیس جمهور بشار اسد با هم دیدار میکنیم، ولی زمان آن را به سبب وضعیت امنیتی اعلام نمیکنم.
ایران هرگز آغازگر جنگی نخواهد بود
ایران هرگز آغازگر هیچ جنگی با آمریکا نخواهد بود، بلکه آغازگر آن آمریکا خواهد بود، اما آمریکا میگوید خواهان جنگ نیست و بعید میداند که آمریکا جنگی علیه ایران را آغاز کند.
در آمریکا نهادهایی وجود دارد و من بعید میدانم که آمریکا جنگی علیه ایران به راه اندازد، ترامپ فقط بر بخش اقتصادی حساب باز کرده است.
آمریکا این حقیقت را میداند که جنگ علیه ایران، بسیار پرهزینه خواهد بود، دو طرف برای عدم کشانده شدن به سمت جنگ تلاش خواهند کرد.
این نکته درست است که ایرانیها پیامی را از طریق کشور ثالث فرستادهاند با این مضمون: اگر هر هدفی را در ایران بمباران کنید، ما اهداف آمریکایی را بمباران (موشکباران) خواهیم کرد؛ و ترامپ حمله به ایران را پس ازاین پیام ایران متوقف کرد.
ایران هرگز به شکل مستقیم با آمریکا مذاکره نخواهد کرد، و این مسئله مورد اختلاف در ایران نیست، بلکه موضع تمام مسئولان ایران است، یک ایرانی را پیدا نخواهید کرد که بگوید باید مذاکره کنیم.
ایران مشکلی با تلاشهای بین المللی برای رسیدن به راه حل ندارد، ولی منطق ایران میگوید که اولین گام را باید آمریکا بردارد و آن گام، لغو تحریم هاست.
ایرانیها در قبال تمام گامهایی که کرامت وعزتشان را حفظ کنند، انعطاف پذیری نشان میدهند، ایران در برابر محاصره و تحریمها تسلیم نمیشود، ایران هرگز سر تسلیم فرود نمیآورد، ایران تهدید را به فرصت تبدیل میکند و این تحریمها، تولید داخلی ایران را تقویت خواهد کرد.
ایرانیها برای تقویت روابط خود با کشورهای همسایه تلاش میکنند، آنها توانمندیهای خود را برای توسعه اقتصادی افزایش میدهند، مسیر دوم، موضوع توافق هستهای (برجام) است، ایران مهلت ۶۰ روزهای را تعیین کرد و پس از پایان آن، آغاز افزایش غنی سازی اورانیوم را اعلام کرد.
اقدام انگلیس در توقیف نفتکش ایرانی
انگلیسیها جایگاه بیشتری نزد آمریکاییها نسبت به فرانسویها دارند، انگلیسیها میگویند آنچه رخ داده (توقیف نفتکش ایران) به سبب (نقض) تحریمها علیه سوریه بوده، اگر مسیر سیاسی شکست بخورد، ایران هرگز در قبال این مسئله سکوت نخواهد کرد.
من اطمینان دارم که ایران در قبال هر گونه گفتوگویی انعطاف پذیری از خود نشان میدهد، مصلحت و منفعت منطقه در این است که گفتگو انجام شود.
انعطاف پذیری ایران در قبال گفتگو با کشورهای عربی
ایران در خصوص گفتگو با کشورهای عربی حاشیه خلیج (فارس) انعطاف پذیر است.
ما همواره خواهان گفتوگوی ایرانی سعودی بودهایم.
سعودیها به ما در لبنان زیان و ضرر زیادی وارد کردند، با این حال مانع هرگونه گفتوگوی سعودی ایرانی نمیشویم و تنها یک نفر مخالف این گفتوگوست و آن فرد نتانیاهوست.
حتی ملت یمن هم که استخوانش (در نتیجه جنگ ویرانگر رژیم سعودی) خرد شده، مانع گفت وگوی سعودی و ایران نمیشود.
مسئولیت ما در منطقه این است که تمام امکانات و توان خود را برای جلوگیری از جنگ آمریکا علیه ایران به کار گیریم، زیرا همه درباره این مسئله که چنین جنگی ویرانگر خواهد بود، اجماع و اتفاق نظر دارند.
پیامدهای چنین جنگی بزرگ است، حقد و کینه سعودی باید متوقف شود، زیرا جنگ ویرانگر خواهد بود، رفتن به سمت جنگ ویرانگر به نفع چه کسی است؟
در لبنان هستند کسانی که میگویند ما خود را از جنگ دور نگه خواهیم داشت، ولی من میگویم وقتی جنگی رخ دهد، هیچ کس نمیتواند خود را از آن در امان ودور بداند.
باید از مخاطرات و پیامدهای چنین جنگی حرف بزنیم، در امارات به عنوان مثال اگر جنگی رخ دهد، وضعیت امارات چگونه خواهد شد؟ وضعیت بازارهایش چگونه خواهد شد؟ آیا به نفع امارات است که جنگی رخ دهد؟ قطعا اماراتیها و سعودیها و هر طرف دیگر که در جنگ علیه ایران مشارکت کند، در امان نخواهند بود.
هر دولتی که شریک جنگ علیه ایران باشد، بهایش را پرداخت خواهد کرد.
ایران طی سالیان گذشته همچنان پشتیبان و حامی تمام ملتها و دولتهایی بوده است که در برابر آمریکا ایستادگی کرده اند.
در صورتی که جنگی علیه ایران به راه افتد آتش آن تمام منطقه را شعله ور خواهد کرد
در صورتی که جنگی علیه ایران به راه افتاد، تمام منطقه شعلهور خواهد شد و این کشور تنها نخواهد ماند، ایران قادر است با قدرت و شدت اسرائیل را موشک باران کند، محور مقاومت در حال حاضر با قدرت این مسئله را بررسی میکند که آیا تماشاچی باقی خواهیم ماند؟
تهدید به ویرانی سعودی مانع جنگ علیه ایران نمیشود، بلکه آنچه مانع رفتن آمریکا به سمت جنگ میشود، این است که این نکته را فهمد که نیروها و منافعش در منطقه و اسرائیل در دایره آتش و تیررس خواهند بود.
موضع امام خامنهای در نپذیرفتن پیام ترامپ، مایه عزت مندی بود، دولت کنونی آمریکا برای باز کردن کانالهای ارتباطی با حزب الله لبنان از طریق میانجی گران تلاش میکند و میانجیهایی را برای باز کردن کانالهای ارتباطی با ما مامور کرده است.
یمنیها خواهان ادامه جنگ نیستند، تمام هدفشان این است که متجاوزان را وادار به توقف جنگ کنند، حرکت رو به جلو ممکن است متجاوزان را به توقف جنگ مجبور کند، یمنیها قادر هستند تمام فرودگاههای عربستان را با موشک هدف قرار دهند، ولی گام به گام حرکت میکنند، آنچه انصارالله میخواهد این است که جنگ متوقف شود، آنها خواهان ویرانی بیشتر نیستند، به نظر میرسد در امارات در این زمینه بازنگری میشود.
علت مشکل ما با عربستان، جنگ علیه یمن است، محمد بن سلمان جرات برگزاری کنفرانس در عربستان را نداشت به همین سبب پیشنهاد داد در بحرین برگزار شود، نظام بحرین هیچ ارزشی برای اصول قائل نیست.
مصلحت لبنان و حزب الله، ثبات داخلی کشور است.