جوان آنلاین: راز مرگ دختر ۲۸ سالهای که پس از آتشسوزی خودروی پژویش یک هفته با مرگ جنگیده بود، با بازداشت سریع امداد خودروی قلابی فاش شد. مرد جوان که سابقه سرقت دارد، گفت که قصد قتل نداشته و فقط برای کلاهبرداری پمپ بنزین ماشین نگار را تعویض کرده بود، اما بیاحتیاطی و نشت بنزین باعث مرگ دلخراش دختر جوان شد.
پنجشنبه ۲۷ شهریورماه، اورژانس یکی از بیمارستانهای تهران به پلیس خبر داد که دختر جوانی به نام نگار پس از یک هفته بستری در بخش سوختگی جان باخته است.
با اعلام این خبر، تیمی از مأموران به بیمارستان رفتند و دریافتند نگار در جریان آتشسوزی خودروی پژویش در یکی از بزرگراههای غرب تهران ۶۰ درصد دچار سوختگی و به بیمارستان منتقل شده، اما یک هفته بعد بر اثر سوختگی شدید فوت کرده است. گفتههای مادر دختر فوت شده و شواهد و دلایل حکایت از آن داشت حادثه عمدی بوده و به همین دلیل پای تیم جنایی در این پرونده باز شد.
اظهارات مادر نگار
کارآگاهان در نخستین گام فیلمی را که مادر نگار در فضای مجازی پخش کرده بود، بررسی کردند. مادر دختر فوت شده در آن فیلم با چشمانی اشکبار گفت: «چند شایعه منتشر شده بود که دخترم خودکشی کرده و خودش را سوزانده است، اما حقیقت چیز دیگری است. چند سارق قصد داشتند گوشی او را سرقت کنند و برای این کار، خودروی او را که نزدیک محل کارش پارک بود، دستکاری کردند. این کار باعث آتشسوزی ماشین شد و بنزین روی بدن دخترم ریخت، به طوری که حدود ۶۰ درصد از بدنش سوخت. او پس از یک هفته بستری در بیمارستان جان باخت.»
تحقیقات پلیسی
در ادامه کارآگاهان اداره دهم تحقیقات فنی خود را آغاز کردند. تیم جنایی صحنه حادثه را بازبینی کردند و با بررسی دوربینهای مداربسته اطراف محل، رد یک خودروی نیسان را زدند که درست قبل از حادثه کنار ماشین نگار توقف کرده بود. لحظاتی بعد خودروی دختر جوان آتش گرفت و خودروی نیسان هم به سرعت از محل دور شد. مأموران شماره پلاک خودرو را به دست آوردند که مشخص شد صاحب آن مرد ۳۰ سالهای به نام پژمان است. در بررسی پرونده متهم، مأموران متوجه شدند وی سارق سابقهداری است که مدتی قبل از زندان آزاد شده است. با شناسایی متهم، مأموران چهار ساعت بعد وی را در مخفیگاهش بازداشت کردند.
اعتراف
پژمان ابتدا ادعا کرد بیگناه است و حادثه هیچ ارتباطی با او ندارد، اما مدارک پلیسی چیز دیگری میگفت. پژمان سرانجام لب به اعتراف گشود و به جرم خود اعتراف کرد.
متهم برای تحقیقات بیشتر و مشخص شدن صحت و سقم ادعایش و روشن شدن زوایای پنهان این حادثه در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
گفت وگو با متهم
قاتل کلاهبردار
پژمان سابقه سرقت دارد و پس از آزادی از زندان اینبار تصمیم میگیرد در پوشش امدادخودرو با دستکاری خودروها از صاحبان آنها کلاهبرداری کند، اما آخرین کلاهبرداریش به قتل ختم میشود.
خودت را معرفی کن.
پژمان هستم ۳۰ ساله و متأهل.
سابقه داری؟
بله، یکبار بهخاطر سرقت در شهرستان بازداشت شدم و حبسم را کشیدم و تازه از زندان آزاد شده بودم.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
میگویند جرمم قتل است، اما من قصد قتل نداشتم.
پس قصد چه چیزی داشتی؟
من دیپلم مکانیک دارم و در مکانیکی حرفهای هستم. پس از آزادی تصمیم گرفتم به صورت امدادخودرو کار کنم. البته به صورت شخصی کار میکنم و امدادخودرویم شخصی است و با این پوشش کلاهبرداری میکردم.
کلاهبرداری میکردی یا سرقت؟
کلاهبرداری میکردم. مثلاً خودروها را دستکاری میکردم. معمولاً هم پمپ بنزین خودروها را دستکاری و ادعا میکردم خراب است. صاحب خودروها هم که در بزرگراه و جاده گرفتار شده بود به من اعتماد میکرد و مجبور میشد یک پمپ بنزین خودرو از من بخرد. در واقع کار من کلاهبرداری بود، نه سرقت.
درباره شب حادثه توضیح بده؟
از اتوبانی در غرب تهران رد میشدم که دیدم پژویی کنار جاده خراب شده و دختری جوان که بعداً فهمیدم اسمش نگار بوده، کنارش ایستاده است. من که آرم امدادخودرو روی ماشینم بود، توقف کردم و گفتم میتوانم کمک کنم. خودرو مشکل خاصی نداشت، اما به او گفتم پمپ بنزینش سوخته و باید عوض شود. با این ترفند یک پمپ بنزین نو روی ماشینش گذاشتم و پمپ قبلی را هم به او پس دادم.
چطور آتشسوزی رخ داد؟
بنزین از پمپ نشت کرده و نمیدانم چطور ناگهان آتش گرفته بود. کسی فندک زد یا جرقهای ایجاد و همهچیز شعلهور شد. نگار نزدیک ماشین ایستاده بود که آتش به او رسید. صحنه خیلی وحشتناکی بود. من شوکه شده بودم و از ترس فرار کردم.
یعنی عمدی خودرو را طوری دستکاری کردی که آتش بگیرد و بتوانی سرقت کنی؟
نه، گفتم که من سرقت نمیکردم. من این کار را همیشه انجام میدادم تا پمپ بنزین بفروشم و دستمزدی بگیرم. این فقط یک کلاهبرداری ساده بود و تا حالا هیچوقت چنین حادثهای رخ نداده بود. من قصد کشتن کسی را نداشتم.
گوشی دختر فوت شده را سرقت کردی؟
نه، شگرد من فقط همین بود که پمپ بنزین تعویض کنم، نه دزدی.
چند مورد دستکاری تا قبل از دستگیری انجام دادی؟
درست یادم نیست، اما فکر کنم پنج یا شش مورد بود.