جوان آنلاین: اقتصاد جهانی در شرایطی که دستخوش تحولات شتابان است و ایران همچنان با محدودیتهای تحمیلی دست و پنجه نرم میکند، نگاه به بازارهای همسایه و قطبهای نوظهور آسیا و آفریقا به عنوان راهبردی حیاتی در سیاست اقتصادی کشور مطرح شده است. اما این مسیر، تنها فرصت نیست؛ موانع و چالشهای جدی پیشروی ایران قرار دارد. در گفتوگو با اسماعیل حسینی، کارشناس اقتصادی ابعاد مختلف این راهبرد و مسیر پیشرو را بررسی کردهایم.
با توجه به تحریمها، چگونه ایران میتواند روابط اقتصادی خود را با همسایگان و قطبهای نوظهور آسیا و آفریقا توسعه دهد؟
تحریمها محدودیتهایی ایجاد کردهاند، اما این مانع توسعه نیست. موقعیت ژئوپلتیک ایران بینظیر است. قرارگیری در چهارراه شرق و غرب، دسترسی به آبهای آزاد و مرز مشترک با ۱۵ کشور، ظرفیت عظیمی برای گسترش تجارت فراهم میکند. کشورهای منطقه به ویژه پس از کرونا، به دنبال شرکای مطمئن و متنوع برای تجارت خود هستند. ایران میتواند با توسعه زیرساختهای ترانزیتی، تسهیل تجارت مرزی و انعقاد پیمانهای پولی دوجانبه، گامهای مؤثری برای افزایش همکاریهای اقتصادی بردارد. ضمن اینکه توجه به بازارهای رو به رشد آفریقا میتواند چشمانداز جدیدی برای صادرات غیرنفتی ایران باز کند.
آیا ایران در این مسیر موفق بوده یا بیشتر در حد شعار باقی مانده است؟
ایران در برخی حوزهها موفقیتهایی داشته، اما نمیتوان گفت به نقطه مطلوب رسیدهایم. صادرات غیرنفتی به کشورهای همسایه در سال ۱۴۰۳ رشد ۱۲ درصدی داشته است و به ۲۸ میلیارد دلار رسیده، اما هنوز سهم ایران از تجارت منطقهای پایینتر از ظرفیت بالقوه است. در زمینه همکاری با چین و هند پیشرفتهای ملموسی دیده شده است مانند امضای سند همکاری ۲۵ ساله با چین و افزایش صادرات پتروشیمی به هند. با این حال، هنوز موانعی مانند ضعف در دیپلماسی اقتصادی منطقهای، مشکلات بانکی و لجستیکی و عدم حضور گسترده بخش خصوصی وجود دارد که سرعت پیشرفت را کند کردهاند.
به نظر شما مهمترین موانع در این مسیر چیست؟
چالشها چندبعدی هستند. اول، مشکلات بانکی؛ نبود ارتباطات مالی منسجم با کشورهای هدف، انتقال پول را دشوار میکند.
دوم، زیرساختهای حملونقل؛ توسعه ناکافی خطوط ریلی، بنادر و گمرکات باعث افزایش هزینههای تجارت شده است.
سوم، مشکلات ساختاری داخلی؛ بوروکراسی پیچیده، مقررات دست و پاگیر و نوسانات سیاستگذاری اقتصادی، انگیزه سرمایهگذاران را کاهش داده است.
چهارم، ضعف در دیپلماسی اقتصادی حرفهای؛ برخی کشورهای منطقه به شدت فعال عمل کردهاند، اما ایران نیازمند چابکسازی بیشتر در دستگاه دیپلماسی اقتصادی خود است.
چه راهکارهایی برای غلبه بر این چالشها پیشنهاد میدهید؟
چند اقدام کلیدی لازم است:
- تدوین و اجرای توافقهای پولی دوجانبه با شرکای اقتصادی مثل استفاده از پول ملی در تبادلات.
- سرمایهگذاری سنگین روی زیرساختهای لجستیکی به ویژه تکمیل کریدور شمال- جنوب و توسعه بندر چابهار.
- اصلاح ساختارهای بوروکراتیک؛ ایجاد پنجره واحد تجارت خارجی و تسهیل فرایندها.
- افزایش نقش بخش خصوصی در تعاملات خارجی و کاهش تصدیگری دولت.
- فعالتر شدن دیپلماسی اقتصادی با محوریت رایزنیهای تخصصی اقتصادی در سفارتخانهها.
این اقدامات میتواند بستر را برای جهش صادرات و جذب سرمایه خارجی فراهم کند.
عضویت ایران در سازمانهایی مانند شانگهای و بریکس چه تأثیری میتواند داشته باشد؟
بسیار تعیینکننده است. عضویت در سازمان همکاری شانگهای، دسترسی به بازار عظیم اوراسیا را تسهیل میکند. همچنین عضویت در بریکس، ایران را به شبکه اقتصادی کشورهای نوظهور مانند چین، هند، روسیه، برزیل و آفریقای جنوبی متصل میکند.
این سازمانها سازوکارهای مالی جداگانه از دلار طراحی کردهاند که میتواند به ایران کمک کند تا فشار تحریمها را دور بزند. اگر ایران هوشمندانه عمل کند، میتواند از این بسترها برای گسترش تجارت و جذب سرمایهگذاری بهره ببرد.
قاره آفریقا چه فرصتهایی برای ایران دارد؟
آفریقا قاره فرصتهاست. رشد سریع اقتصادی، جوان بودن جمعیت و نیاز شدید به زیرساختها، این قاره را به بازار هدف بزرگی تبدیل کرده است. ایران میتواند با ارائه خدمات فنی و مهندسی، صادرات محصولات صنعتی و مشارکت در پروژههای انرژی و کشاورزی، جای پای خود را در آفریقا محکم کند. کشورهایی مانند نیجریه، آفریقای جنوبی، کنیا و مصر، اهداف مناسبی برای توسعه همکاریهای اقتصادی هستند. حضور در آفریقا علاوه بر سود اقتصادی، ابعاد سیاسی و ژئوپلتیکی هم دارد.
نقش بخش خصوصی در این روند چگونه باید باشد؟
بخش خصوصی باید محور اصلی توسعه روابط اقتصادی خارجی باشد. دولت باید صرفاً نقش تسهیلگر داشته باشد، نه بازیگر اصلی. تشویق شرکتهای صادراتی، حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط، کاهش هزینههای مالیاتی و گمرکی و تسهیل صدور ضمانتنامههای صادراتی باید در دستور کار قرار گیرد. بخش خصوصی میتواند با انعقاد قراردادهای مشترک با شرکتهای خارجی، تأسیس شعب تجاری در کشورهای هدف و مشارکت در پروژههای بزرگ، حضور مؤثرتری در بازارهای منطقهای داشته باشد.
تحولات اخیر جهانی مثل جنگ اوکراین یا تغییرات در زنجیره تأمین جهانی چه تأثیری بر فرصتهای ایران گذاشته است؟
تحولات جهانی فرصتهای بیسابقهای برای ایران ایجاد کرده است:
- بحران انرژی اروپا، نیاز به منابع انرژی جدید را افزایش داده است و ایران میتواند به عنوان تأمینکننده گاز طبیعی ایفای نقش کند.
- اختلال در زنجیرههای تأمین باعث شده است کشورها به دنبال تأمینکنندگان نزدیکتر و مطمئنتر باشند. ایران میتواند این خلأ را برای همسایگان پر کند.
- افزایش اهمیت مسیرهای ترانزیتی غیرغربی، ارزش کریدور شمال- جنوب را بیشتر کرده است و ایران میتواند از این مزیت برای توسعه درآمدهای ترانزیتی بهره ببرد.
نتیجهگیری
ایران با برخورداری از موقعیت جغرافیایی ممتاز، ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به یک هاب تجاری منطقهای دارد، اما تحقق این هدف مستلزم عبور از چالشهای بانکی، زیرساختی و ساختاری داخلی است. حضور فعال در سازمانهای منطقهای، توسعه روابط با کشورهای آفریقا و آسیا و تقویت نقش بخش خصوصی، کلید موفقیت در این مسیر خواهد بود. آینده اقتصاد ایران میتواند در گرو دیپلماسی اقتصادی هوشمند و واقعبینانهای باشد که فرصتها را شناسایی کند و موانع را یکی پس از دیگری از پیشرو بردارد.