جوان آنلاین: مردی که متهم است در جریان ارتباط با زنی جوان شوهر او را با شلیک گلوله به قتل رسانده، بازداشت شد.
بامداد ۱۸ تیرماه، مأموران پلیس تهران از حادثه تیراندازی در یکی از محله‌های شهر باخبر و در محل حاضر شدند. بررسی‌های اولیه نشان داد مردی حدوداً ۶۰ ساله با شلیک گلوله هدف قرار گرفته و به دلیل شدت جراحت جانش را از دست داده‌است. مأموران پلیس کنار جسد، جعبه کمک‌های اولیه و یک عینک آفتابی زنانه کشف کردند. همزمان با حضور بازپرس جنایی در محل، زن میانسالی که دختری نوجوان همراهش بود، خودش را به تیم جنایی رساند و گفت که جسد متعلق به شوهرش امین است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، زن میانسال که سمانه نام داشت، مورد تحقیق قرار گرفت. او گفت: شوهرم با تاکسی اینترنتی مسافربری می‌کرد. من هم پرستار خانگی هستم و برای نگهداری از بیماران یا تزریق به خانه‌هایشان می‌روم. شب گذشته هم در بیمارستان بودم و از پدرم که در بیمارستان بستری است، مراقبت می‌کردم. وقتی به خانه برگشتم شوهرم گفت که دچار معده‌درد شده‌است. مقداری دارو به او دادم و برای انجام کار تزریق به خانه یکی از بیماران رفتم. وقتی به خانه برگشتم دیدم که شوهرم خانه نیست. تصور کردم که برای مسافربری از خانه بیرون رفته‌است. برای اینکه از حالش باخبر شوم، با او تماس گرفتم، اما گوشی‌اش خاموش بود، برای همین همراه دخترم از خانه بیرون رفتم. هنگام عبور از خیابان متوجه شدیم که جمعیت زیادی جایی جمع شده‌اند. وقتی نزدیک شدیم، دیدم که شوهرم روی زمین افتاده و با شلیک گلوله جانش را از دست داده‌است.
از آنجا که جعبه ابزار پزشکی سمانه کنار جسد شوهرش پیدا شده‌بود، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که او هنگام حادثه در محل حضور داشته است، بنابراین وی به دستور قاضی بازداشت شد. او وقتی مورد تحقیق قرارگرفت گفت که از ماجرای قتل شوهرش خبر ندارد، اما زمانی که با شواهد پلیس مواجه شد، ماجرای قتل را شرح داد.
متهم گفت: مدتی قبل مردی به نام حسام مزاحم من می‌شد. او گاهی راهم را سد و ایجاد مزاحمت می‌کرد و به من می‌گفت اگر با او وارد رابطه نشوم به دروغ به شوهرم می‌گوید که با هم رابطه داریم. شوهرم مردی بدگمان بود و اگر از این ماجرا چیزی می‌فهمید زندگی‌ام را خراب می‌کرد. وی در شرح حادثه هم گفت: شب حادثه داشتم به خانه یکی از بیمارانم می‌رفتم که او راهم را سد کرد و مزاحم شد. از او خواستم مزاحم نشود که ناگهان شوهرم از راه رسید و ما را با هم دید. او عصبانی شد و از من خواست به خانه بروم، اما خیلی زود برگشتم تا ببینم چه اتفاق افتاده که متوجه شدم حسام شوهرم را به قتل رسانده‌است.
با اعتراف سمانه، حسام تحت تعقیب قرار گرفت و بازداشت شد. تحقیقات بیشتر از متهم در اداره دهم پلیس آگاهی جریان دارد.
