جوان آنلاین: مرد میانسالی که مخدر شیشه را برای قاچاق به زندان در معدهاش جاسازی کرده بود با ترکیدن بسته شیشه، جانش را از دست داد.
اواخر زمستان سال گذشته مأموران پلیس تهران با تماس تلفنی زنی از مرگ مشکوک مردی میانسال در خانهاش در یکی از خیابانهای جنوبی تهران باخبر و راهی محل شدند.
مأموران پلیس داخل پذیرایی خانه قدیمی در چند قدمی ورودی حمام با جسد مرد ۴۰ سالهای به نام پرویز روبهرو شدند که به طرز مشکوکی به کام مرگ رفته بود.
مرد تنها
مأموران در تنپیمایی از مرد فوت شده هیچ آثاری پیدا نکردند که نشان دهد وی به قتل رسیده است، اما بههم ریختگی وسایل خانه و مواد غذایی که مرد فوت شده قبل از مرگ از معدهاش بالا آورده بود حکایت از آن داشت مرگ او مشکوک است و به احتمال زیاد فرد یا افرادی پرویز را به خاطر سرقت اموالش مسموم و به قتل رساندهاند.
از سوی دیگر مشخص شد او چند سالی است در این خانه تنها زندگی میکند و زن و بچهای هم ندارد و فقط برادر و خواهرش هرچند روز یکبار به او سر میزنند و حادثه فوت او را هم خواهرش به پلیس خبر داده است.
رفت و آمدهای مشکوک
زن جوان با اعلام اینکه مرگ برادرش مشکوک است و تقاضای رسیدگی دارد به مأموران گفت: «برادرم مجرد بود و هرگز ازدواج نکرد و در این خانه هم تنها زندگی میکرد. وضع مالیاش خوب بود، اما چند سال قبل معتاد به موادمخدر شد، به همین دلیل با افراد خلافکار رفت و آمد داشت. من و برادرم تلفنی با او در تماس و جویای احوالش بودیم و گاهی هم به خانهاش میآمدیم و به او سر میزدیم. چند روزی بود که از برادرم بیخبر بودیم، از طرفی هم تلفن همراهش را جواب نمیداد تا اینکه تلفن همراهش خاموش شد. ابتدا فکر کردیم به مسافرت رفته، اما کمکم نگرانش شدیم و همراه برادرم به خانهاش آمدیم. هر چقدر در زدیم در را باز نکرد و ما هم قفل در خانه را تخریب کردیم و وارد خانهاش شدیم که دیدیم بیجان روی زمین افتاده است. برادرم هیچ بیماری نداشت و سالم بود، اما وسایل خانهاش بههم ریخته بود، الان احتمال میدهیم فرد یا افرادی که به خانهاش رفت و آمد داشتهاند او را به قتل رسانده و اموالش را سرقت کردهاند.»
نظریه پزشکی قانونی
بدین ترتیب با طرح این شکایت، جسد به دستور قاضی حمیدرضا کیاستی، بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی فرستاده شد و پرونده هم برای تحقیقات و روشن شدن زوایای پنهان حادثه در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
بررسی مأموران نشان داد پرویز معتاد به موادمخدر بوده و با افراد زیادی هم رفت و آمد داشته است. همچنین مشخص شد او از مدتی قبل با مشکل مالی روبهرو میشود، بهطوریکه به تعدادی از دوستانش بدهکار شده و از چند نفر هم درخواست کمک مالی کرده است، اما مأموران هیچ ردی از فردی که در مرگ او دخالت داشته باشد پیدا نکردند. در حالی که تحقیقات درباره مرگ مرد تنها ادامه داشت، چند روز قبل پزشکی قانونی اعلام کرد وی بر اثر مشکل حاد تنفسی ناشی از مسمومیت دارویی به کام مرگ رفته است. پزشکی قانونی در گزارش خود اعلام کرد بعد از کالبدشکافی تعداد زیادی بسته موادمخدر شیشه در معده وی کشف شده، اما دو عدد از بستهبندیها به دلیلی در معدش باز و باعث مرگ او شده است.
انتقال مواد به زندان
با اعلام نظریه پزشکی قانونی، پرونده مرگ پرویز وارد مرحله تازهای شد و مأموران دریافتند وی به صورت انباری قصد انتقال موادمخدر شیشه به مکانی را داشته است که باز شدن دو بسته از موادها مرگ وی را رقم زده است. در چنین شرایطی برای برملا شدن زوایای پنهان مرگ پرویز، مأموران دست به تحقیقات میدانی زدند و در نهایت به یکی از دوستان نزدیک او به نام سیروس رسیدند که یک روز قبل از حادثه با پرویز ملاقات داشت. بنابراین مأموران سیروس را به اداره پلیس احضار و از وی تحقیق کردند.
او در تحقیقات گفت: «پرویز از دوستان نزدیک من بود. او مدتی قبل با مشکل مالی مواجه و به تعدادی از بستگان و دوستانش بدهکار شد. طلبکارانش هر روز از او میخواستند بدهیاش را پرداخت کند، اما پرویز پولی نداشت، به همین دلیل چند روز قبل از مرگش به سراغ یکی از قاچاقچیان رفت و از او خواست مبلغی به او قرض بدهد. مرد قاچاقفروش به او پولی نداد، اما گفت اگر بتواند موادمخدر به زندان انتقال بدهد و در آنجا به زندانیان بفروشد پول خوبی به او میدهد. بر اساس نقشهای که مرد قاچاقفروش طراحی کرده بود پرویز باید موادمخدر را به صورت انباری در معدهاش جاسازی میکرد و بعد از آن یک عدد شوکر پلیسی میخرید و به داخل خیابان میرفت و با رفتارهای مشکوک کاری میکرد که مأموران به او مشکوک شوند و در بازرسی بدنی شوکر را کشف کنند و او را به خاطر حمل شوکر بازداشت کنند و با حکم قاضی به زندان بیندازند. قرار بود او در زندان مواد انباری در معده را به زندانیان بفروشد. مرد قاچاقفروش به پرویز گفته بود حکم حمل شوکر خیلی سخت نیست و به زودی از زندان آزاد میشود و پول خوبی به جیب میزند. پرویز با شنیدن حرفهای مرد قاچاقفروش وسوسه شد و یک روز قبل از حادثه موضوع را به من گفت و حتی شوکر هم تهیه کرد. روز حادثه هم قرار بود به داخل خیابان برود و طبق نقشهای که طراحی کرده بود، مأموران او را بازداشت کنند، اما قبل از اجرای نقشه فوت کرد.»
با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران به دستور بازپرس پرونده تحقیقات خود را برای شناسایی مرد قاچاقفروش که در مرگ مرد تنها دست داشت، آغاز کردند.