دفاع مقدس
مروری بر شرایط سخت جنگ تحمیلی در موقعیت تحریم‌ها، در گفت‌و‌گوی «جوان» با یک راوی دفاع مقدس 
ما در اینجا تحریم بودیم. کسی به ما سلاح نمی‌فروخت. صنایع برجای مانده از دوران پهلوی هم بسیار ضعیف بودند. چیزی که ما در دفاع مقدس دیدیم، چه در وقایع رخ داده در میدان نبرد و چه در پیشرفت‌های تسلیحاتی و خودکفایی و خلاقیت‌ها و... به معجزه شبیه‌تر است
گفت‌و‌گوی «جوان» با همسر و دختر شهید  عملیات الی بیت‌المقدس، شهیدغلامعلی میرحاج‌
با سینی چای به استقبالش رفتم و کنارش نشستم. پرسیدم: «چیزی شده؟» ورقه‌ای را نشانم داد و گفت: «می‌خواهم بروم جبهه، اما اجازه نمی‌دهند!» گفتم: «شما که تازه آمدی، بگذار دیگران بروند.» گفت: «در نماز جمعه اعلام کرده‌اند برای آزادی خرمشهر به نیرو احتیاج دارند، باید بروم!» به همه دوستان و آشنایان زنگ زد و از آن‌ها خداحافظی کرد. یک جمله را به همه می‌گفت: «این دفعه می‌روم یا سرم را می‌دهم یا سر صدام را برایتان می‌آورم...»
خاطره‌ای از شهید محمدرضا زاهدی برگرفته از کتاب «موقعیت الله وکیل»
حمید رفیعی از مصطفی روحی خواست که در موقعیت جزیره مجنون بماند تا خودش برای شناسایی وارد منطقه آزادشده شود. آقایان نصیریان و امینی و چند نفر دیگر از نیرو‌های واحدهایشان نیز همراه حمید بودند و به اتفاق، عازم منطقه درگیری شدند. 
روایت‌هایی از مراحل اولیه عملیات الی بیت‌المقدس در اردیبهشت ۱۳۶۱ در گفت وگوی «جوان» با دو رزمنده حاضر در این عملیات 
بچه ها، فراری‌های بعثی را تعقیب کردند. اما ساعتی بعد متوجه شدیم نیرو‌های جناح چپ ما نتوانستند خط نیرو‌های عراقی را بشکنند. ما همین‌طور به پیشروی ادامه می‌دادیم تا اینکه مسئول محور عملیاتی از طریق بیسیم اعلام کرد: «پیشروی نکنید». لحظاتی بعد در حالی که گریه می‌کرد دستور عقب نشینی داد
فرازی از زندگی سردار شهیدحسن شفیع‌زاده از شهدای شاخص کربلای ۱۰
سردار شهیدحسن شفیع‌زاده از یاران نزدیک شهید طهرانی‌مقدم و مؤسس توپخانه سپاه بود. شفیع‌زاده سال ۱۳۳۶ در تبریز به دنیا آمد و بهار سال ۶۶ در حین عملیات کربلای ۱۰ به شهادت رسید. فرازی از زندگی این شهید بزرگوار را پیش‌رو دارید
روایتی از یک عکس ماندگار دفاع‌مقدسی در گفت‌و‌گوی «جوان» با برادر شهید داوود بصائری
برادر شهید ماجرای آخرین عکس به یادگار مانده از لحظه شهادت شهیدان داوود بصائری و اکبر قهرمانی را اینگونه بیان می‌کند و می‌گوید: آخرین تصویر از پیکر شهیدان داوود بصائری و اکبر قهرمانی پیش از عقب‌نشینی از سوی یکی از همرزم‌شان به ثبت رسید. او وقتی می‌بینید این دو شهید در این حالت و دوشادوش هم به شهادت رسیده‌اند با دوربینی که داشت این تصویر را می‌گیرد؛ تصویری که برای همیشه ماندگار شد. ایشان دو بار از شهدا عکس گرفته بود. یک بار در مسیر رفت و یک بار در مسیر بازگشت. هر دو عکس تفاوت چندانی با هم ندارند و تقریباً از یک زاویه به ثبت رسیده‌اند.
عملیات محدود کربلای ۸ در فروردین ۱۳۶۶ با رمز مبارک یا صاحب‌الزمان (عج) در محور شلمچه به کانال ماهی آغاز شد و تا چند روز بعد تداوم یافت. در این عملیات موفق، تلفات بسیاری به دشمن وارد شد.
گفت‌وگوی «جوان» با خانواده شهید دفاع مقدس علی‌اکبر بصیری که در عملیات فتح‌المبین به شهادت رسید
همسایه‌ها خیلی از اخلاق و رفتار و کمک‌هایی که به آن‌ها کرده بود، تعریف می‌کردند. علی اکبر هر وقت از جبهه برمی‌گشت به تک‌تک‌شان سر می‌زد و تمام وقت هم که پشت جبهه بود دنبال کارشان بود. حتی کلید خانه‌اش را به آن‌ها داده و به همه گفته بود هر وقت خواستید بروید خانه‌ام و هر چه خواستید بردارید
گفت‌وگوی «جوان» با خانواده شهید عملیات فتح‌المبین نبی‌الله صفری
ابتدای ماه مبارک رمضان و محرم برای روستای ما روحانی می‌آمد. همین روحانی در روستا‌های مجاور هم منبر می‌رفت. نبی‌الله تمام مدتی را که روحانی در محل حضور داشت، با موتور در خدمت آن روحانی بود. برای خودش وظیفه می‌دانست. اعتقاد داشت: «ما که خیلی نمی‌توانیم برای آگاه کردن مردم کاری بکنیم. حالا که اینطور است، پس با علما همکاری می‌کنیم تا ما هم در آگاه کردن مردم سهمی داشته باشیم.»
گفت‌و‌گوی «جوان» با همسر شهید محسن نادیه خاوری از شهدای دفاع‌مقدس
وقتی بیمارستان بودم محسن به مرخصی آمد. گفتم فقط یک شرط دارد که دوباره به جبهه بروی! شرطش این است که محاسنت را بزنی! وگرنه نمی‌گذارم به جبهه بروی. محاسنش را زد و با بچه‌ها عکس انداخت! گفت حالا می‌توانم بروم؟ مگر شرط نگذاشتی...