کد خبر: 1210142
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۲ - ۰۱:۲۰
نظری و گذری بر «تاریخ نهضت ملی ایران از نگاهی دیگر»
رویداد نهضت ملی ایران، آوردگاه روایات و تحلیل‌های گوناگون است. زنده‌یاد دکتر محمــــــدحسن سالمی، نوه آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی در زمره تحلیلگران این واقعه قلمداد می‌شد که شمه‌ای از دیدگاه‌های خویش را در «تاریخ نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران از نگاهی دیگر» آورده است
شاهد توحیدی

جوان آنلاین: رویداد نهضت ملی ایران، آوردگاه روایات و تحلیل‌های گوناگون است. زنده‌یاد دکتر محمــــــدحسن سالمی، نوه آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی در زمره تحلیلگران این واقعه قلمداد می‌شد که شمه‌ای از دیدگاه‌های خویش را در «تاریخ نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران از نگاهی دیگر» آورده است. این اثر، از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نشر یافته است. تارنمای ناشر در اشارتی، اینگونه به معرفی این کتاب پرداخته است: «نهضت ملی یا همان نهضت ملی‌شدن صنعت نفت در ایران و پیامد‌های آن، به ویژه دوره نخست‌وزیری دکتر مصدق در سال‌های ۱۳۳۲-۱۳۳۰، حکایتی است که بار‌ها و بار‌ها به آن پرداخته شده است. راویان مختلف، پژوهشگران، محققان و مورخان ایرانی و غیرایرانی، سرگذشت وقایع سال‌های دهه‌۱۳۲۰ و اوایل دهه‌۱۳۳۰ در ایران را به همراه تحلیل‌ها و قضاوت‌های گوناگون بیان کرده‌اند. این بار راوی سرگذشت نهضت ملی، فردی است که از نزدیک در کوران حوادث آن نهضت قرار داشته است. این بار قلم روایتگر، در اختیار دکتر محمدحسن سالمی است تا مشاهدات و تحلیل خود را از وقایع آن روزگار، برای نسل امروز و نسل‌های بعد بیان کند. دکتر سالمی به دلیل نزدیکی به یکی از قطب‌های سیاسی آن روز ایران، در جریان بسیاری از مسائل، رویداد‌ها و حوادث بوده است. او نوه دختری آیت‌الله کاشانی، یکی از رهبران نهضت ملی است و به این دلیل و همچنین به دلیل فعالیت سیاسی در نهضت، تجربیات و اطلاعات زیادی از مقطع زمانی مورد بحث دارد. وی که هم‌اکنون در ۷۵ سالگی در کسوت پزشکی بازنشسته، ایام کهولت را می‌گذراند، با تکیه بر خاطرات و مشاهدات شخصی، اسناد خانوادگی و خصوصی و بالاخره دیگر منابع و کتاب‌ها، روایتی از فرایند نهضت ملی ارائه می‌دهد؛ روایتی که مختص دکتر سالمی بوده و جای‌جای آن، بیانگر نقطه‌نظرات و دیدگاه‌های او در تحلیل وقایع مورد بحث است. محور تقریرات و کتاب حاضر، بررسی و شرح زندگانی و فعالیت آیت‌الله کاشانی (از تولد تا وفات) است و در خلال این بررسی، دکتر سالمی خاطرات و نظرات خود را ارائه می‌کند؛ تلاشی که رهاورد آن، کتاب حاضر و روایتی دیگر از یکی از دوره‌های پرافتخار تاریخ معاصر کشور ایران است...».
دکتر سالمی درباره رفتار آیت‌الله کاشانی در غروب ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، روایتی به ترتیب پی آمده دارد: «غروب روز ۲۸ مرداد، وقتی دولت دکتر مصدق به آن زودی و آسانی در چند ساعت فرو پاشید، آیت‌الله کاشانی از منزل آقای میرسید ازعلی مصطفوی به منزل آقای حسن گرامی یعنی همسر همشیره‌ام آمد و حالتی منقلب و دگرگون داشت. اول اینکه مصطفی کاشانی پسرش و دکتر شروین، بعد از اشغال رادیو پشت میکروفون رفته بودند و دیگر از اینکه انتصاب سرلشکر زاهدی در همان غروب ۲۸ مرداد، مشت نمونه خروار بود و اکثر انگلوفیل‌ها و تمام کسانی که سعی شده بود دست‌شان از حاکمیت قطع شود، به سرکار آمده بودند. من هیچ‌گاه پدربزرگ را به این اندازه عصبانی و خشمناک ندیده بودم. دایی‌ام و دکتر شروین را به باد ناسزا گرفت که به چه مناسبت از جانب من، یعنی از جانب آیت‌الله کاشانی در رادیو صحبت کرده‌اند؟ آیا من به شما گفته بودم یا این اجازه را داده بودم؟ آیا من در این جریان، ذره‌ای دخالت داشته‌ام؟ دایی مصطفی گفت: از شمیران به شهر می‌آمدم، راهبندان بود و در ماشین منتظر نشسته بودیم که مردم ما را شناسایی کردند و روی دست به اداره رادیو کشاندند و من مجبور به صحبت شدم. آیت‌الله کاشانی گفت: آن وقت از طرف من هم تبریک بگویی؟ چه کسی به تو این اجازه را داده بود؟...».

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار