تلاشهای توقفناپذیر گروسی، مدیر آژانس بینالمللی اتمی برای خوش خدمتی به امریکا و رژیم صهیونیستی تمامی ندارد. وی که به دلیل هموار کردن راه برای تجاوز تروریستی امریکا و رژیم اسرائیل علیه ایران و جاسوسی از فعالیتهای هستهای در معرض اتهام است، همچنان درخواستهای نامشروع و نامعقولانه خود در رابطه با نظارت حداکثری را مطرح میکند.
او پس از جنگ، خواستههای خود را با پشتوانه تهدید اعلام کرد و هشدار داد در صورت ناکامی دیپلماسی، گزینه «استفاده مجدد از زور» علیه ایران روی میز است. این مواضع منعکس کننده این واقعیت است که آژانس گامهای عملی خود را با هماهنگی امریکا بر میدارد و زبان تهدید امریکا هم از تریبون آژانس در حال جاری شدن است.
آژانس پیشتر با مواضع جانبدارانه و سیاسی باعث شده بود که امریکا فشار شدیدی را در عرصه جهانی برای بدنام کردن فعالیتهای هستهای ایران و مشروعیت بخشی به اقدامات متجاوزانه خود اعمال کند. همچنین، بر اساس اسنادی که اخیراً فاش شده گروسی با مقامات این رژیم تماسهای مخفیانه داشته و این یعنی در حال پیادهسازی نقشه آنها بوده است. رفتار ضد و نقیض قبلی آژانس به واسطه جنگ و عیان شدن نقش این سازمان در حملات متجاوزان امریکا و رژیم صهیونیستی، اکنون دور جدیدتری از صراحت لهجه را به خود گرفته است. در حال حاضر، آژانش عامدانه زمین بازی را به امریکا واگذاری کرده و به عنوان بازیگر نقش رژیم صهیونیستی، نقش آفرینی میکند.
طبق تفسیر اظهارات مقامات آژانس، امریکا با اعمال این فشار در پی یافتن محل نگهداری حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ادعایی با غنای ۶۰ درصد است. اما با وجود این ادعا و سابقه سیاسی کاریهای آژانس، آژانس در جستوجوی راهیابی به دیگر مراکز حساس صنعت هستهای و امکان سنجی حملات آتی امریکا به مراکز هستهای ایران است. تمرکز و اصرار آژانس بر بازدید از مناطق بمباران شده، نشان میدهد که امریکا در میزان آسیب مواد و تأسیسات هستهای ناشی از بمباران دچار تردید است. بر همین اساس، آژانس تلاش میکند که دادههای مرتبط با باقی مانده فناوری هستهای را به کاخ سفید مخابره کند تا هم بهانه جدیدی برای فشارهای سیاسی امریکا و اجماع جهانی علیه ایران تدارک ببیند و هم موفقیت برنامهریزی برای حملات احتمالی امریکا در آینده را بهتر از قبل تضمین نماید. گرچه ترامپ بعد از بمباران مراکز هستهای ایران مدعی شد که تأسیسات اتمی ایران به طور کلی نابود شده، اما این باوری نیست که خود وی و کاخ سفید آن را قبول داشته باشند. اقدامات آژانس هم این موضوع را روایت میکند که نگرانیهای امریکا حتی بعد از حملات به مراکز هستهای باقی مانده و حتی سمت و سوی جدیدی پیدا کرده است. صحبتهای تکراری ترامپ، تنها با هدف سرگرمی افکار عمومی و ژست پیروزمندانه وی بعد از شکست جنگ ۱۲ روزه است. عدم اطلاع امریکا از میران تخریب و احتمال بازسازی قدرت هستهای ایران حتی بهتر از قبل، برگی دیگر از ناکامیهای امریکا در قبال ایران خواهد بود. همانطور که ترامپ گفت، امریکا بیش از ۲۰ سال برای حمله به تأسیسات هستهای ایران تمرین کرده بود و خلبانان در این مدت آموزشهای حرفهای را گذرانده بودند. از این بعد، شکست امریکا برای نابودی صنعت هستهای و حفاظت از بقای رژیم صهیونیستی بسیار گزاف خواهد بود.
با توجه به سابقه بدخیم آژانس بینالمللی اتمی، اکنون هیچ اعتمادی به نقش آفرینی این سازمان در حل و فصل مناقشات وجود ندارد و فراتر از آن، دیدگاهی که در تهران وجود دارد این است که آژانس، تریبون مقامات امریکایی و رژیم صهیونیستی شده است. از این رو، پذیرش شروط جدید آژانس برای بازرسیهای گسترده نه تنها شدنی نیست بلکه برای امنیت ملی کشور بسیار مخرب خواهد بود.
