سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: در کنار جلسات موسوم به هماندیشی سینما انقلاب که چند سالی است پس از ایام جشنواره فجر شکل میگیرد، رسانههای مختلف نیز وضعیت سینمای ایران را مورد بررسی قرار میدهند. در این ارتباط عباس رافعی کارگردان سینما در تازهترین گفتوگوی خود پس از اتمام سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر به این نکته اشاره کرده که جشنواره فیلم فجر نیاز به سیاستگذاری جامع و مشخص و غیرقابل تغییر دارد، این جشنواره دولتی است و همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار میشود، از این رو باید به معنا و محتوای مرتبط با ایام برگزاریاش همخوانی داشته باشد که خوشبختانه وقتی فیلمهایی مانند «شبی که ماه کامل شد» از این رویداد جایزه میگیرند، مشخص میشود که رویکرد نظام و مدیران سینمایی حمایت از آثار استراتژیک است و این فیلمها باید الگوی دیگر سینماگران شوند.
رافعی در پاسخ به این سؤال که به نظر شما چرا برخی فیلمهای استراتژیک و ارزشی پشت در جشنواره میمانند و در عوض فیلمهایی در این رویداد نمایش داده میشود که قرابتی با اسلام و انقلاب اسلامی ندارد که «آوازهای سرزمین من» ساخته جنابعالی هم یکی از آن آثار است، میگوید: همانطور که پیش از این تأکید کردم عدم یکدستی و هماهنگی میان مسئولان سازمان سینمایی و جشنواره فیلم فجر باعث بروز چنین اتفاقاتی میشود. جشنواره باید دارای ثبات باشد و موضعش در قبال همه فیلمها و محتوایشان باید از قبل قابل تشخیص باشد. این سینماگر در بخش دیگری از این گفتوگو با بیان اینکه اداهای روشنفکرنمایی بلای خانمانسوز سینماگران شده است، عنوان میکند: ما مدتی است شاهد اعتراضاتی عجیب در جشنواره فیلم فجر هستیم، به خصوص برخی فیلمسازان جوان از گرد راه نرسیده معترض هستند و زیادهخواهی میکنند. به نوعی میتوان گفت: پز اپوزیسیون گرفتن دلیل اصلی اعتراضات شده است.
از سویی دیگر «سعید الهی» کارشناس حوزه سینما و رسانه معتقد است محتوا و مضامین فعلی در سینمای ایران، بدون تعیین «دکترین فرهنگی» کشور شاهد هیچ رشد تغییر محسوسی نخواهد بود. سعید الهی با اشاره به بیانیه اخیر مقام معظم رهبری با عنوان «گام دوم انقلاب» گفت: تأکید صریح رهبر انقلاب بر سوءاستفاده خطرناک کانونهای ضدمعنویت و اخلاق از ابزارهای رسانهای پیشرفته و فراگیر، دقیقاً بر اهمیت تولیدات سینمایی به عنوان یک هنر رسانه پرمخاطب و تاثیر آنها بر افکار عمومی نیز دلالت دارد که در بسیاری مواقع مورد بیتوجهی بوده است.
وی با بیان اینکه هدف از تدوین دکترین فرهنگی در برنامهریزیهای کلان یک کشور، تبیین چیستی، چرایی و چگونگی یک پدیده برای انتخاب استراتژی و سیاستهای اجرایی در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت است، تصریح کرد: چرا نباید سینمای ایران در طول ۴۰سال گذشته، متأثر از یک دکترین فرهنگی مشخص و شفاف و مبتنی بر علوم انسانی جدید و برگرفته از مبانی نظری انقلاب اسلامی برخوردار باشد؟
این تحلیلگر حوزه فرهنگ و هنر گفت: اگر بپذیریم مهمترین رکن قدرت انقلاب اسلامی، قدرت فرهنگی است، این انفعال و اهمال از سوی دستگاههای دولتی و حتی محافل و مجامع مرتبط توجیهی ندارد و در کمال تأسف باید بگوییم که خروجی اینگونه بیتدبیریها را در بسیاری از آثار رویداد مهمی، چون جشنواره فیلم فجر امسال شاهد بودهایم. وی با اشاره به نقش فرهنگ در توسعه پایدار و سطح افزایش استانداردهای فرهنگی گفت: در طول سالهای گذشته همواره مشاهده کردهایم که مقامات ارشد حوزه فرهنگ و سینما در کشور، ماندگاری تمدنهای اصیل را در گرو غنای فرهنگی جامعه میدانند، اما در عرصه عمل هیچ گامی برای طراحی و ساماندهی «دکترین فرهنگی» به عنوان چراغ اصلی و روشنگر راهنمای فعالیت در بخشهای هنری انجام ندادهاند.
الهی خاطر نشان ساخت: دکترین فرهنگی امکان مواجهه مدبرانه و خردمندانه با انواع چالشها را مهیا میکند و سینمای کشور و پیرو آن فعالان این حوزه نیز میتوانند فارغ از مباحث تکنیکی، مبادرت به تولید آثار محتوایی استراتژیک و کاملاً هدفمند و همسو با سیاستهای کلان کشور کنند. این مدرس دانشگاه با ارائه راهکارهای اجرایی در همین زمینه ادامه داد: با توجه به سلایق متعدد در این زمینه و ظرفیتهای موجود در فضای مجازی و رسانهای کشور، شاید بهترین راه برای مشارکت بیشتر و جلب نظر صاحبنظران طیفهای مختلف سینما، حضور پررنگ رسانههای جمعی برای طرح مباحث مختلف پیرامون دکترین فرهنگی است.