نویسنده: سيدرحيم نعمتي
امريكا دو ماه قبل بود كه بزرگترين بمب غيرهستهاي خود به نام موآب، (MOAB)، را در منطقه آچين از استان ننگرهار افغانستان پرتاب كرد با اين ادعا كه هدف از پرتاب اين بمب تخريب تونلهاي داعش و از بين بردن نيروهاي آن بوده است. استفاده از اين بمب در آن زمان تصوري از تحرك جديد امريكا در صحنه افغانستان به وجود آورد كه گويا اين كشور با رياست جمهوري دونالد ترامپ رويكرد و حتي برنامه جديدي را در افغانستان مد نظر دارد و موآب نقطه شروع اين برنامه است. بطلان اين تصور چندان زمانبر نبود چراكه با وجود حملات گسترده طالبان در مناطق مختلف و سلسله حملات تروريستي در كابل، نيروهاي امريكايي بيشتر نقش تماشاچي به عهده داشتند تا داشتن نقش فعالي كه بر مبناي يك برنامه جديد باشد. حالا و با حضور دو تن از ارشدترين مقامات نظامي امريكا در مجلس سنا معلوم شده كه واشنگتن در اصل هيچ برنامهاي در افغانستان ندارد و تنها سعي ميكند از شكست خود در اين كشور جلوگيري كند كه به گفته يكي از اين دو، «دوره فعلي در افغانستان زمان بدون راهبرد است.»
ژنرال جيمز ماتيس، وزير دفاع امريكا فردي بود كه اين را اعتراف كرد. او به همراه ژنرال جوزف دانفورد، رئيس ستاد مشترك ارتش امريكا در كميته نيروهاي مسلح سناي امريكا حاضر شده بودند تا به پرسش سناتورها در خصوص وضعيت ارتش و برنامه آن در افغانستان پاسخ بدهند. از پرسشهاي سناتورها و به خصوص جان مككين معلوم بود كه آنها چندان دل خوشي از وضعيت امريكا در افغانستان ندارند چون هيچ چشماندازي از پيروزي در افغانستان نميبينند. مككين در اين خصوص تأكيد كرد: «در حال حاضر، راهبرد ما در افغانستان راهبرد جلوگيري از شكست است كه هيچ قرابتي با پيروز شدن ندارد.» اين اعتراف صريح به زمينگير شدن امريكا در افغانستان اگر نگوييم در طولانيترين جنگ امريكا بيسابقه نبوده، دستكم به اين حد از صراحت هم نبوده است. در واقع امريكاييها تا اينجاي كار از جنگ خود در افغانستان سعي داشتند تا دستكم ژست نيروي پيروز در جنگ را حفظ كنند اما وقتي كه ماتيس از زمان بيراهبرد ميگويد يا مككين چنين تصويري از وضعيت امريكا در جنگ افغانستان را به نمايش ميگذارد، ديگر نميتوان گفت كه آن ژست ديگر برازنده امريكا باشد و رهبران نظامي اين كشور به فكر نجات خود از اين وضعيت هستند كه ماتيس در همين جلسه از يك «رويكرد منطقهاي» براي نجات از افغانستان گفت.
ماتيس در مورد اين رويكرد به جز يك جمله كلي و مبهم چيز ديگري نگفت و به همين جهت هم معلوم نيست كه منظور او از رويكرد منطقهاي امريكا در افغانستان چيست و آن طور كه او مدعي است، چگونه ميخواهد با اين رويكرد راهبرد و روشهاي امريكا در افغانستان را تغيير بدهد. يك تصور اين است كه امريكا با اين رويكرد قصد مشاركت بيشتر ناتو در افغانستان را دارد كه البته اين تصور با نحوه انتقادي واشنگتن نسبت به ناتو همخواني دارد. شايد به همين جهت است كه ينس استولتنبرگ، دبير كل ناتو گفته كه نهاد او در حال بررسي افزايش نيروهاي خود در افغانستان در قالب مستشار و مربي نظامي است اما بايد توجه كرد افزايش نيروهاي ناتو حتي در زمان باراك اوباما، رئيسجمهور سابق امريكا با وجود سطح بالاي هماهنگي و همكاري امريكا با متحدانش در ناتو راهگشاي آنها در جنگ افغانستان نشد تا چه رسد به حالا كه متحدان امريكا در ناتو چندان دل خوشي از ترامپ ندارند.
جداي از اين، تجربه نشان داده افزايش مستشاران نظامي راهحلي در جنگ افغانستان نيست چنان كه اين جنگ هيچ راهحل نظامي ندارد؛ نكتهاي كه حتي وزارت خارجه امريكا تحت رهبري ركس تيلرسون به آن معترف است. تصور ديگر نسبت به منظور ماتيس از رويكرد منطقهاي اين است كه امريكا توجه به كشورهاي منطقه را در دستور كار قرار داده كه فشار بر پاكستان در اولويت اين دستور كار است. اينكه مسئوليت حملات تروريستي اخير كابل به گردن شبكه حقاني انداخته شد يكي از نشانههاي اين تصور در كابل است و به نظر ميرسد دولت افغانستان انتظار دارد امريكا در اين رويكرد بيشتر پاكستان را هدف بگيرد تا انتظار مشاركت بيشتر متحدانش در افغانستان را داشته باشد. تجربه نشان داده امريكا براي فشار بر پاكستان براي قطع حمايت از طالبان يا شبكه حقاني چندان گزينهاي در اختيار ندارد چه اينكه طي 16 سال گذشته نتوانسته پيشرفتي در اين مورد داشته باشد. در هر صورت، ماتيس زماني از رويكرد جديد ميگويد كه تصاوير مختلف از اين تعبير او نشان ميدهد اين تعبير جز يك لفاظي چيز ديگري نيست و امريكا با زمينگير شدن در افغانستان بيشتر زمان بيراهبردي خود در اين كشور را سپري ميكند تا در واقع امر رويكرد جديدي را داشته باشد.