نویسنده: سيدرحيم نعمتي
امريكا با شليك 59 موشك تام هاوك به خاك سوريه در ساعات اوليه جمعه 17 آوريل حمايت متحدان غربي و عربي خود را به دست آورد، با اين تصور كه دونالد ترامپ، رئيسجمهور امريكا، نسبت به باراك اوباما رئيسجمهور سابق امريكا موضعي فعالتر نسبت به سوريه و بحران دارد. اين تصور از يك موضع فعال نظامي و يكدست واشنگتن در سوريه دست كم چشماندازي از يك تغيير اساسي در اوضاع ميداني و موازنه قوا را ايجاد كرد و مثلث تركيه، رژيم صهيونيستي و عربستان به همين جهت پرشورتر از متحدان اروپايي ترامپ از فرمان شليك او استقبال كردند اما طي يكي دو روز بعد شتابزدگي آنها معلوم شد چون تفاوت در سخنان نيكي هيلي، سفير دائم امريكا در سازمان ملل، با ركس تيلرسون و اچ آر مكمستر، وزير خارجه امريكا و مشاور امنيت ملي كاخ سفيد، در اين روزها آن قدر آشكار بوده كه نوعي سردرگمي نسبت به موضع و برنامه امريكا در مورد سوريه به وجود آورده است. هيلي از اولويت تغيير نظام سوريه و بركناري بشار اسد، رئيسجمهور سوريه ميگويد و تيلرسون از مبارزه با داعش به عنوان اولويت امريكا و واگذاري آينده اسد به مردم سوريه و مكمستر هم از گزينه بينابين كه گويا هر دو گزينه به نحوي برابر از اولويتهاي امريكا هستند.
اين سردرگمي آن قدر واضح است كه حتي رسانههاي پرشور وابسته به هر دو جناح جمهوريخواه و دموكرات مثل فاكس نيوز يا سي ان ان با دعوت از كارشناسان سياسي - امنيتي و اجراي برنامههاي جداگانه به تحليل موضع امريكا پرداختهاند و مسئله مشترك اين رسانهها بر سر اين پرسش است كه ترامپ در سوريه چه ميخواهد بكند؟ علاوه بر اين، به نظر ميرسد اين پرسش مسئله محوري نشست وزراي خارجه هفت كشور صنعتي مشهور به گروه هفت در شهر لوكا واقع در منطقه توسكاني است تا تيلرسون براي همتايان خود پاسخي براي اين پرسش داشته باشد. گفتوگوي تلفني ترامپ با آنگلا مركل و ترزا مي، صدر اعظم آلمان و نخست وزير بريتانيا را بايد در راستاي همين مسئله تحليل كرد كه ترامپ سعي كرده براي برطرف كردن ابهامات به وجود آمده توضيحاتي به اين دو بدهد. ابهام به وجود آمده وقتي تشديد ميشود كه طرف روسيه نه تنها حاضر نشده در حمايت از نظام سوريه گامي به عقب بردارد بلكه نشانهها حكايت از عزم روسها براي ادامه اين حمايت و آمادگي تقابل با طرف غربي دارد، به نحوي كه لغو ديدار تيلرسون با ولاديمير پوتين، رئيسجمهور روسيه، يكي از همين نشانههاست و ويكتور اوزروف، رئيس كميته دفاعي دوما هم تأكيد كرده كه فشار غرب باعث نميشود تا مسكو از انجام عمليات نظامي در سوريه دست بكشد. علاوه بر اين، تقويت پدافند هوايي سوريه در محورهاي غربي اين كشور حکايت از آمادگي ارتش سوريه مقابل حملات و موشكپرانيهاي احتمالي امريكاييها دارد كه البته اين اتفاق نميتواند بدون كمك نظامي و نظارت روسها باشد.
بنابر اين، موشكپراني ترامپ تنها طي همين چند روز سه چالش اساسي را در برابر غربيها ايجاد كرده است. نخستين و مهمترين چالش مربوط به اصل موضع امريكا و هدف ترامپ ميشود كه نه تنها براي متحدان اروپايي او بلكه براي تحليلگران حاضر در واشنگتن هم معلوم نيست او چه در سر دارد و بعد از اين چه ميخواهد بكند. دومين چالش ارتباط به واكنش روسها دارد كه اگر آنها همين رويه مصمم در برابر موشكپراني ترامپ را ادامه بدهند، غربيها از كوتاه آمدن كرملين در قبال سوريه نااميد خواهند شد و آنگاه مجبور ميشوند به جاي موشكپراني يا هر نوع اقدام نظامي به فرايند سياسي روي بياورند تا روند مذاكرات آستانه به حيات خود ادامه بدهد. چالش سوم در اوضاع ميداني است كه امريكاييها همين حالا نگران شرايط بعد از موشكپراني شدهاند و در حالي كه شان اسپايسر، سخنگوي كاخ سفيد، در مورد احتمال حملات آينده شاخ و شانه ميكشد، رويترز خبر از تغيير در فعاليتهاي امريكا در سوريه براي حفاظت از جان نيروهاي امريكايي داده است. هر سه چالش از يك سو سردرگمي غرب در برابر بحران سوريه را تشديد ميكند و از سوي ديگر باعث ميشود تا وضعيت اين بحران همانند قبل از موشكپرانيهاي ترامپ تغيير كند چراكه معلوم شده غرب اعتنايي به فرايند سياسي در اين بحران ندارد و تنها ميخواهد از طريق زور در اين بحران پيش برود و اين روش تنها زباني است كه غرب به آن گوش ميدهد.