نویسنده: دنيا حيدري
رقابتها در هفتههاي پاياني ليگ، به مراتب حساستر و جنجاليتر دنبال ميشود. حتي اگر قهرمان ليگ تا حدود زيادي مشخص باشد. در اين بين، فشارهاي وارده به تيمها به خصوص كادر فني آنها به وضوح ديده ميشود. مسئلهاي كه در تيمهاي مدعي بالاي جدول و قعرنشيني كه خطر سقوط را بيخ گوش خود احساس ميكنند، بيشتر و بيشتر نيز هست. مسئلهاي كه باعث شده تا هفتههاي گذشته، شاهد موضعگيريهاي خاص برخي مربيان و گاه بازيكنان در خصوص نتايج رقم خورده در بازيها باشيم. آنچه كه مسلم است، روند نتيجهگيري بازيهاي برخي تيمها، به خصوص در ليگ برتر طي هفتههاي گذشته تغييرات زيادي داشته است. تيمهاي مدعي كه شانسي براي قهرماني يا كسب سهميه را داشتند و حالا بنا به هر دليل يا دلايلي، از كورس قهرماني جا مانده يا با اندك تعللي ديگر ممكن است حتي شانس كسب سهميه را هم از دست بدهند. تيمهايي كه به جاي بررسي و آسيبشناسي دليل اين افت و خيز، سادهترين راهحل را در پيش گرفته و با انداختن توپ به زمين داوران و زير سؤال بردن قضاوت آنها، سعي در شانه خالي كردن از زير بار مسئوليت و تبرئه كردن خود بابت نتايج ضعيفي كه كسب ميكنند، دارند. بهانه و دستآويزي كه با توجه به حساسيتهاي هفتههاي پاياني ليگ ميتواند جو را متشنجتر از آنچه كه تصور ميشود كرده و بدبينيهاي فراواني را به دنبال داشته باشد. مسئلهاي كه حتي حسنزاده، رئيس كميته انضباطي را نيز بر آن داشته تا در اين خصوص تذكر داده و تهديد به توبيخ، تنبيه و جريمه كند.
انداختن تقصير عدم نتيجهگيري، جا ماندن از كورس قهرماني، از دست رفتن شانس كسب سهميه يا حتي سقوط به دسته پايينتر البته دستآويزي نيست كه به تازگي مربيان و برخي تيمها براي كم كردن سهم خود از تقصيرات به سمت و سوي آن كشيده شده باشند. اين ترفندي است كه ميتوان همواره در هفتههاي پاياني و حساس ليگ آن را مشاهده كرد. مسئلهاي كه اگرچه شايد بتواند مشكل اين دسته از مربيان بهانهجو را برطرف كرده و آنها را از انتقادها برهاند، اما جوي متشنج و آكنده از بياعتمادي نسبت به جامعه داوري ايجاد ميكند. مسئلهاي كه ميتواند خيلي چيزها را زير سؤال برده و زحمت تيمهايي كه به اهداف خود رسيده و همچنين داوراني را كه صادقانه قضاوت ميكنند را خدشهدار كند.
آنچه كه مسلم است، دليل بروز اين برخوردهاي نادرست و بازيهاي خارج از ميدان براي توجيه عملكرد تيمهايي است كه نتوانستهاند به نتايج دلخواه و هدفي كه داشتند دست يابند، اما نحوه برخورد با اينگونه رفتارها ميتواند دليل اصلي بروز اينگونه مشكلات باشد. در واقع مربيان و بازيكناني كه براي پنهان كردن خود داوران مسابقه را مورد انتقاد قرار داده و دليل ناكامي خود را آنان ميخوانند، هرگز با جريمهاي سنگين نقرهداغ نشدند كه ديگر هوس تكرار چنين رفتاري به سرشان نزند و درس عبرتي براي ديگران شوند. ديگراني كه با در پيش گرفتن اين راه، سعي در مقصر جلوه دادن ديگران ميكنند. البته تنها برخورد نادرست با اين افراد نيست كه باعث بروز چنين مسائلي ميشود و جو را عليه داوريها متشنج ميكند. در اصل برخوردها در خصوص داوراني كه گاه ناخواسته مرتكب اشتباه ميشوند نيز هرگز به گونهاي نيست كه جامعه فوتبال با علم به برخورد هرگونه اشتباهي از سوي داوران، تصميم به جوسازي عليه آنها نگرفته و تقصيرات خود را بر گردن آنان نيندازند.
در اصل جز يكي، دو مورد خاص، كميته داوران همواره در مواردي كه قاضيان ميدانها با اشتباهات سهوي مواجه شدند با حمايتهاي نادرست كلامي و نابهجا يا تنبيههاي پنهاني كه كمتر رسانهاي ميشوند باعث شدند اين تصور به وجود آيد كه هيچگونه برخورد قاطعي با اشتباهات داوري نميشود. مسئلهاي كه در هفتههاي پاياني ليگ دستآويزي ميشود براي مربيان ناكام تا با خدشهدار كردن چهره داوري، شانه از زير بار مسئوليت خالي كرده و اشتباهات خود را برگردن مردان سوت به دست ميدانها بيندازند. ترفندي كه همانطور كه رئيس كميته انضباطي نيز به درستي بدان اشاره ميكند، باعث متشنج شدن جو و ايجاد بياعتمادي به جامعه داوري ميشود. مسئلهاي كه اهميت آن فراتر از ماست مالي شدن دليل اصلي عدم نتيجهگيري يك يا دو تيم براي نيل به هدف است و ميتواند نتايج رقم خورده در يك ليگ را زير سؤال برده و به چالش بكشاند. مسئلهاي كه بهرغم وجود يك يا چند مشكل سهوي، نميتواند عموميت داده شده و واقعيت داشته باشد. در واقع برخوردها و مصاحبههايي كه اين روزها از برخي مربيان در خصوص دليل ناكامي تيمهايشان ميشنويم، چيزي نيست جز بالا رفتن از ديوار كوتاه داوري براي توجيه اشتباهات خود آنها.