بحران بيپولي در اردوگاه آبيها يکبار ديگر آشفته بازار مديريتي فوتبال ايران را ثابت کرد. در روزهايي که مديرعامل، اعضاي هيئت مديره و ساير مسئولان باشگاه ميتوانستند به خوبي و با اندکي درايت بحران ايجاد شده را مديريت کنند همگي دست به دست هم دادند و با اظهارنظرهاي غيرمسئولانه شعلههاي بحران را شعلهورتر کردند.
مشکلات مالي استقلال همچنان پابرجاست و اعتراضات به صورت کاملاً موقتي فروکش کرده است. تنها نقطه مثبت اعتصابهاي اخير آبيها اين بود که براي هزارمين بار به اين واقعيت پي برديم در فوتبال ما هيچ چيز سر جاي خودش نيست و هيچکس به وظيفهاش عمل نميکند. در اوضاعي که معلوم نيست چه کسي مسئول واقعي باشگاههاي فوتبال است اعضاي هيئت مديره هر زماني که دلشان ميخواهد مصاحبههاي انتقادي ميکنند و تيم را به حاشيه ميکشند، سرمربي تيم نيز بدون کوچکترين مشورتي با بزرگترها بيدرنگ مقابل رسانهها و دوربينهاي تلويزيوني پاسخ انتقادها را ميدهد و تيم را به حاشيه ميبرد، مديرعامل هم در عرض چند روز اظهارات ضد و نقيضي را مطرح ميکند و تيم را به حاشيه ميبرد! اينها تنها گوشهاي از سوءمديريتهاي رخ داده در يکي از باشگاههاي پرطرفدار فوتبال کشور است، باشگاهي که در ليگ قهرمانان حضور دارد و با کمترين آمادگي امروز بايد به مصاف حريف ازبکستاني خود برود. ابهامي که ذهن هواداران استقلال را در روزهاي اخير به شدت به خود مشغول کرده اين است که آيا واقعاً مديريت حاکم بر اين تيم نميتوانست از بحرانيتر شدن اوضاع جلوگيري کند؟ با اينکه بازيکنان استقلال به هيچ وجه راضي به شکستن اعتصاب خود و حضور در تمرينات نشدند افتخاري به عنوان نفر اول باشگاه به جمع معترضان رفت و تلاش کرد به روش خود اوضاع را آرام کند. آقاي مدير با اعلام اينکه اعضاي هيئت مديره به زودي رفتني هستند و با رفتن آنها مشکلات به پايان خواهد رسيد، تصور ميکرد شاگردان علي منصور بيخيال چکهاي نقد نشده خود شوند. در شرايطي که فوتباليستهاي گرانقيمت نه با اين وعده و نه با ادعاهاي ديگر از موضع شان کوتاه نميآيند. اين ادعاها در حالي بيان شده که مديرعامل استقلال پيش از اين از بازيکنان تيم خواسته بود احترام اعضاي هيئت مديره را حفظ کنند! در صورتي که در شرايط کنوني و با ادعاهاي تفرقهانگيز آقاي مدير به هيچ وجه نميتوان از بازيکنان چنين انتظاري داشت. علاوه بر مديرعامل، سايرين نيز به وظايف خود واقف نيستند و بيشتر ترجيح ميدهند به شيوه سنتي خود عمل کنند و کارها را پيش ببرند.
اعضاي هيئت مديره آبيها در فصل جاري کمحاشيه نبوده و هرازچندگاهي به طرق مختلف خبرساز شده است. با اينکه وظيفه اين افراد چيز ديگري است، اما اين روزها مصاحبه و دخالت کردن در همه امور را در دستور کار قرار دادهاند و تحت هر شرايطي نيز بر مواضع خود پافشاري ميکنند. از سوي ديگر مسئوليتهاي کادر فني هم در فوتبال ايران به درستي تعريف نشده و به همين دليل است که سرمربي استقلال مجبور است به جاي تمرکز روي مسائل فني و نتايج تيمش در بازيهاي پيشرو بخش اعظم تمرکز خود را معطوف پاسخگويي به عضو هيئت مديره ميکند. با در نظر گرفتن اوضاع حاکم بر تيمهاي باشگاهي لزوم حرفهاي شدن مديريت باشگاهها بيش از پيش احساس ميشود. انتخاب اعضاي هيئت مديره و همچنين مديرعامل باشگاهها، به ويژه سرخابيهاي پايتخت، حساسيتها و حواشي خاص خود را دارد، اما پس از پشت سرگذاشتن اين دوران سخت و پس از انتخاب شدن نفرات، معلوم ميشود که اين همه هياهو و سروصدا براي هيچ بوده است. عملکرد مديران مؤيد اين ادعاست. مديرعاملي که از سوي اعضاي هيئت مديره انتخاب شده دم از برکناري آنها ميزند و اعضا نيز با رفتارها و مصاحبههايشان عملاً نشان ميدهند که مخالف جدي مديرعامل هستند.
بحران مالي در حالي يکي از نمايندگان فوتبال ما در آسيا را تحت فشار قرار داده که همين آقايان قراردادهاي نجومي بازيکنان را امضا کردهاند و مهر تأييد زدهاند، ولي امروز که زمان پرداخت تعهدات فرا رسيده هيچکس مسئوليت آن را برعهده نميگيرد و همه خود را بيتقصير جلوه ميدهند. خلأهاي مديريتي فوتبال به اين زوديها و به اين سادگيها برطرف نميشوند، ولي نبايد فراموش کرد که با ادامه سوءمديريتهاي موجود ديگر نميتوان از تيمهاي ايراني در مصاف با رقبايشان در آسيا انتظار زيادي داشت.