معصومه طاهري | نادري تاكنون به غير از حضور در چندين جشنواره بينالمللي، داوري برخي از آنها را نيز به عهده داشته و بيش از 30 جايزه كشوري و بينالمللي هم دريافت كرده است. او كه تدريس اين رشته را هم برعهده دارد و چهار كتاب از آثار گروهي و منفرد به چاپ رسانده، اخيراً همزمان با ميلاد امام رضا در شهر بجنورد جايزه نفر سومي جشنواره حوزه هنري را با موضوع «زندگي شيرين» از آن خود كرده است. با وي درباره نقش كاريكاتوريستها در اتفاقات بينالمللي گپوگفتي داشتيم كه خواندن آن خالي از لطف نيست.
ابتدا برايمان بگوييد زادگاه اصلي كاريكاتور كجاست؟
زادگاه اصلي اين هنر ايتالياست و عنوان كلمه كاريكاتور هم ايتاليايي است كه در اصل كاريكاتوره (با كسره) بوده كه به تدريج كاريكاتور شد و امروز هم به نام كارتون تبديل شده است به صورتيكه ما را كارتونيست مينامند.
آيا كاريكاتور مانند ساير حوزه هنرها داراي مكتب خاصي هم است؟
در واقع چون اين يك هنر جوان و مربوط به قرن 20 است در تاريخ هنر جايگاه كمتري دارد و در رديف هنرهاي نوگراست. عمدتاً با طراحي و نقاشي و ساير هنرها ميآيد. از سويي فلسفه كاريكاتور با مسخره كردن شروع شده است و اغلب كاريكاتور را با عنوان كاريكاتور چهره ميشناسند به همين دليل داراي مكتب و سبكي مانند ساير هنرها نيست.
سابقه كاريكاتور ايران چگونه است؟
در ايران كاريكاتور مبناي خارجي دارد، ولي كمكم توسط هنرمندان داخلي بوميسازي شد. در واقع ما وامدار كاريكاتور روسيه هستيم. حتي چند كاريكاتوريست برتر ايراني در ابتداي شكلگيري اين هنر در كشورمان، روس بودند اما بعداً خودمان آن را بومي كرديم. كامبيز در مبخش از كاريكاتوريستهاي پيشكسوت ماست كه به عنوان پدر كاريكاتورنوين ايران هم از او ياد ميشود. او اوايل انقلاب مينياتور را وارد كاريكاتور كرد و به زيبايي توانست با وارد كردن جنبههاي ايراني در كاريكاتور بوميسازي داشته باشد. وي با اين شيوه در جشنوارههاي بينالمللي صاحب سبك بود.
همانطوركه ميدانيد قدرت تأثيرگذاري كاريكاتور به قدري زياد است كه اسرائيل با تمام توانايي بالاي نظامي نتوانست حضور ناجي علي كه تنها سلاحش قلمش بود را تحمل كند و او را ترور كرد، آيا مانند ناجي علي، افراد آزاديخواه و مبارزي در اين عرصه داريم؟
اين اتفاق در برههاي از تاريخ رخ داده است. ناجي علي قصد فرهنگسازي و ايجاد سبك نداشت تنها سلاحش قلمش بود و توانست با همان ابزار ساده رسالتش را عملي كند و مستقيم هجوم به اسرائيل برد. در مقطع تاريخي كنوني هم در شرايط بيداري اسلامي قرار داريم، ولي به آن صورت نيست تا كاريكاتوريست خاصي معرفي شود، به شكليكه شناسايي و تحت فشار قرار بگيرد يا توسط جامعه غيرمسلمان و مقابل بلايي برسرش بيايد. با اين حال هرجا بدانند كاريكاتوريستهايي به ضررشان كار ميكنند مانع ميشوند. براي مثال جشنوارهاي با موضوع «هولوكاست» در تهران برگزار شد كه حمايتكنندگان سازمانهاي فرهنگي و هنري بودند. از طريق سايت ايران كارتون تبليغ و فراخوان بينالمللي شد و آثار زيادي از كشورهاي مختلف به دست ما رسيد، جايزه نفر اول هم كه 12 هزاردلار بود به آقاي مراكشي از كشور مراكش رسيد. به دليل استقبال بالا، دوردوم جشنواره را فراخوان داديم ولي اينبار اسرائيليها سايت را هك كردند. وقتي وارد سايت ميشديم، عكس سرباز اسرائيلي را ميديديم كه جنازه يك فلسطيني را در دستش دارد و زير صفحه نوشته شده بود: «من اين را بهعنوان يك اثر به جشنواره شما ميفرستم.» يعني عملا اين حركت سايبري را روي سايت پياده كردند البته بعد از آن انعكاس خبري زيادي هم داشت. يا در جشنواره «شيطان در برابر قرآن» دربخش كاريكاتور تري جونز آثار زيادي از كشورهاي مختلف به جشنواره رسيد.
كتاب«جنگ نه» مسعود شجاعي طباطبايي كه از تجميع كاريكاتورهاي عليه جنگ است، نيز در همين راستاست؟
بله، طرحهاي اين كتاب كه همه سياه و سفيد است و با موضوع «جنگ نه» است كاري جسورانه و شجاعانه عليه جنگ در دنياست و از تمام سازمانهايي كه كاريكاتور دادهاند اسمي برده نشده است. كتاب با تيراژ20 تا30 هزار جلد در خارج از كشور منتشر گرديد كه اصلاً كلمهاي فارسي هم ندارد و استقبال خوبي هم از كتاب شد اين يعني تأثير هنر يك كاريكاتوريست.
هنرمندان ما در عرصه بيداري اسلامي كاري انجام دادهاند؟
بله، در اين زمينه كارهاي خوبي شده است. بهخصوص در حوزه هنرهاي تجسمي فعاليتهاي قابل توجهي داشتهايم اما به دليل تبليغات ضعيف وجسته وگريخته آثاري كه با موضوع بيداري اسلامي توليد شده گستردگي توزيع آنها در سطح ملي و بينالمللي كم بوده است.
با اين اوصاف از بعد از انقلاب هنر كاريكاتور در ايران رشد خوبي كرده وتوانسته حرفي براي گفتن داشته باشد؟
بله، قبل از انقلاب به دليل شرايط اجتماعي، فرهنگي و اتفاقات داخلي بهخصوص اينكه كشور تحت سيطره غرب بود، هنرمندان چندان حضوري براي كار نداشتند با اينكه آن زمان هنرمندان خوبي در كشورمان بودند مانند استاد دولو كه اولين جايزه بينالمللي را با كاريكاتور هيچكاك دريافت كرد، استاد سخاوت، كامبيز گرانبخش و... ولي واقعيت اين است از بعد از انقلاب در همه امور تحولات عميقي رخ داد و يكي همين كاريكاتور بود كه هنرمندان جوان، بسيار فعاليت داشتند و اين هنر را در سطح بينالمللي ارتقا دادند.
ايرانهراسي را در عرصه كاريكاتور چگونه ميبينيد؟
يكسري كاريكاتوريستهايي هستند مانند «كلي بنت» كه كاريكاتوريست مطبوعاتي است و50،60 درصد آثارش عليه ايران است با اينحال بهعنوان يك كاريكاتوريست، وقتي فراخواني ميدهيم شركت ميكند و اثر ميفرستد اما بهدليل اينكه بحث ايرانهراسي بالاست خيليها از ايران ميترسند. براي مثال در هفتمين دوسالانه كاريكاتور «ژان مولاتيه» فرانسوي يكي از داوران بخش بينالمللي بود كه نابغه كاريكاتورپرتره جهان است. ولي از آمدن به ايران ميترسيد و نميآمد وقتي متقاعد شد و آمد گفته بود تا قبل از اين تصور ميكردم ايرانيها افرادي متوحش و كثيف هستند چون جهانسومياند در ماه محرم حتي بچههاي خود را هم قرباني ميكنند ولي بعد از سفرش به ايران و ديدن شرايط نظرش كاملاً عوض شد.
با توجه به اين مسئله شما بهعنوان هنرمند براي جامعه هنري پيشنهادي نداريد؟
جريان ايرانهراسي بيشتر بحث رسانهاي است. «كلي بنت» درجشنواره بينالمللي ايران شركت ميكند، هرچند بيشتر آثارش در مطبوعات عليه ايران است، اما هنرمند است و سياسي نيست. در جشنواره هولوكاست حتي كاريكاتوريستي يهودي داشتيم كه عليه هولوكاست طرح فرستاده بود. به نظرم بايد هنرمندان را فارغ از نگاه سياسي و تبليغات رسانهاي به ايران دعوت كنيم، تا از نزديك ايران را ببينند. اين منطبق با سبك زندگي پيامبر اسلام است كه به دشمن خودت هم محبت كن تا جذب شود.
كاريكاتور پشتوانه و مادر انيميشن است. شما بهعنوان هنرمند كاريكاتوريست دليل ضعف اين هنر را با وجود غناي فرهنگي ومحتوايي در كشورمان در چه ميدانيد؟
بزرگترين عامل آموزش و بحث تربيت است. ما درايران امكانات ومحتواي خوبي داريم اما به لحاظ تربيت نيروي متخصص و متعهد نياز به كار بيشتري است. انيميشن كاري گروهي و زمانبر است كه بايد افراد انگيزه و تعهد داشته باشند و از كار كم نگذارند؛ از سويي نويسندگان طرحهاي انيميشني موضوعات خوب و قوي را براي كار استفاده كنند تا كارهاي تأثيرگذار خوبي توليد شود نه صرف وقت و هزينه كه خروجي چنداني هم ندارد. خب در اين ميان نياز به حمايت مالي سازمانها هم است متأسفانه بهندرت سازمانها وارد كار فرهنگي از جمله انيميشنسازي ميشوند و همه اينها باعث ضعف در انيميشن كشورمان شده است.