حسین مهکام که سینمادوستان او را بیشتر به عنوان فیلمنامهنویس در سینمای ایران میشناسند و آثاری، چون «آدم»، «بیست»، «هیچ» و «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» را برای عبدالرضا کاهانی و وحید جلیلوند نوشته است، چهار فیلم را در کسوت کارگردان تولید کرده که «بیحسی موضعی» مهمترین آن به شمار میرود.
خاستگاه اصلی مهکام در فیلمنامهها و فیلمهایش به نوعی فلسفه است و میتوان او را وامدار سینمای کاهانی و ادامهروی جریان کاهانیسم در سینمای ایران دانست. نوعی سینمای پوچگرایانه و ابزورد که نمود بیرونی و آشکار آن فیلم «بیحسی موضعی» بود که آن هم به طرز شگفتی آوری یادآور فیلم «اسب حیوان نجیبی است» از عبدالرضا کاهانی بود. از این رو دنبالکردن فضای نهیلیستی در آثار مهکام اتفاقی معمولی و در راستای رویکرد این فیلمساز به نظر میرسد. مهکام در فیلم جدید خود «احمد به تنهایی» سراغ یک قصه مردانه با حضور حداکثری مردان و حداقلی زنان رفته است تا مفاهیم فلسفی هستیگرایانه خود را به عنوان مضامینی مهم و حیاتی به تصویر درآورد، اما فیلمنامه ضعیف و اجرای نادرست مانع از رسیدن به این اهداف شده است.
فیلم داستان سرگشتگی پزشکی به نام احمد مسعود است که همسرش کتی او را ترک کرده و احمد در میان دوستان خود به دنبال رد و نشانی از همسرش میگردد! شروع فیلم همینقدر ناآشنا و عجیب است و فیلمساز قرار است با این سبک و اندازه از منطق روایی، مخاطب را برای یک قصه ۹۰ دقیقهای همراه کند اینکه چرا احمد سراغ کتی را از دوستانش میگیرد به مراودات روشنفکرانه این خانواده و رفت و آمدهای سابق او با دوستانش مربوط میشود که به این واسطه آنها با کتی همسر احمد مصاحبت کوتاهی داشتند و حالا احمد به دلیل آن معاشرت کوتاه در گذشته دور، پیگیر احوالات همسر خود در زمانه حاضر است.
احمد به عنوان کلیدیترین شخصیت فیلم مهمترین کارکرد را در پیشبرد داستان دارد و باورپذیری او میتوانست در همراهکنندگی مخاطب بسیار مؤثر باشد. علاوه بر بیمنطقی احوالات و مراودات احمد که به بهانه روشنفکری و سرگشتگی او توجیه میشود، بازی سهیل مستجابیان نیز فاقد هرگونه جذابیت و سمپاتی است و معلوم نیست تماشاگر بینوا باید با چه انگیزهای پیگیر قصه سراغ گرفتن یک پزشک از همسری باشد که نه دلیل رفتنش تا انتها مشخص میشود و نه میتوان از ارتباط کتی و احمد به عنوان زوج اصلی فیلم اطلاعاتی کسب کرد.
مضمون اصلی فیلم «احمد به تنهایی» سرگشتگی عاطفی مردان در دنیای معاصر است و به جز احمد تقریباً همه مردان فیلم که تعدادشان کم نیستند از جدایی عاطفی یا رسمی با همسر خود رنج میبرند. همه مردان فیلم «احمد به تنهایی» مردهای منفعل و ناقصی هستند، در حالی که اکثراً از نظر تحصیلی و شغلی مدارج بالایی دارند و ارتباط عاطفی آنها بیش از یک رابطه سالم به نوعی وابستگی اعتیادآور میماند که بیشتر بیمارگونه و کمتر انسانی است. از همین رو «احمد به تنهایی» را میتوان از ضد مردترین فیلمهای سینمای ایران دانست که تصویر معوجی از مردان معاصر ارائه داده است. عشق در درونمایه فیلم نیز به همین اندازه بیمایه مشخص شده و شاهد اصلی آن از رویکرد احمد در جایگاه پزشک و فرد تحصیلکرده قصه قابل ردیابی است.
فهرست ایرادات «احمد به تنهایی»، تنها به ایرادات فیلمنامه و شخصیتپردازی محدود نمیشود و فیلم در اجرا نیز نواقص مشهودی دارد که توی ذوق تماشاگر عام میزند. پرشهای زمانی و مکانی که ناشی از تدوین ضعیف فیلم است، به شدت به انسجام فیلم لطمه زده و آن را در جاهایی که قرار است مؤثر عمل کند نامفهوم جلوه میدهد. گروه بازیگری «احمد به تنهایی»، گروه کنجکاو برانگیزی است که از باران کوثری و سروش صحت تا شاهرخ فروتنیان، محمود کلاری و بابک کریمی در آن حضور دارند. فیلم با وجود حضور بازیگران به نسبت جذاب و شناخته شده، نمیتواند جذاب و همراهکننده باشد، چراکه در وهله نخست شخصیتپردازی این کاراکترها به درستی انجام نشده و جایگاه آنها در قصه نامعلوم است و دوم اینکه خط و ربط این افراد به هم مشخص نمیشود، به نحوی که به راحتی میتوان چند کاراکتر طولانی فیلم را حذف کرد و کمترین تغییرات را در شخصیت اصلی و مسیر کلی مشاهده کرد، گویی این شخصیتها تنها اشانتیون فیلم بودهاند و به جهت قدرت بازیگری یا حضور کاریزماتیک در فیلم حضور داشتند، اما تماشاگر متوجه نمیشود حضور آنها و حذف آنها دقیقاً در مسیر قصه چه نقشی داشته است؟!
موضوع اکران آنلاین و حضور پلتفرمهای متنوع نیز بهانه خوبی برای اینگونه فیلمها شد که در سینمای کمدیزده ما واقعاً جایی ندارند و اکران آن میتوانست یک شکست تمام عیار برای عوامل آن به شمار آید، اما حالا با اکران در بستر نمایش خانگی علاوه بر امکان نمایش محدود، بحث و نظر درباره فیلمها نیز کمتر میشود و فرصت نقد گسترده نیز به نوعی گرفته میشود، اما این سؤال مهم هنوز مطرح و باز میماند که اینگونه فیلمها اساساً با چه انگیزهای ساخته میشوند؟ مخاطب هدفشان کیست و کدام سرمایهگذاری به صرافت ساخت چنین فیلمهایی میافتد که حتی توان برگشت سرمایه تولید خود را نیز ندارد؟
در مجموع باید «احمد به تنهایی» را فیلمی نه چندان موفق در کارنامه سینمایی حسین مهکام دانست که ضربه اصلی را از ادعای بزرگ فیلمسازش میخورد وقتی که به جای طراحی قصه و شخصیتها به سراغ طرح و بسط مضامین عمیق و مهم هستیشناسانه میرود و مدیوم سینما را با بیانیه و مقاله اشتباه میگیرد نتیجه آن میشود که فیلم بر ضد همه چیزی میشود که مدعی آن است؛ علیه روشنفکری، مردانگی و عشق.