جوان آنلاین: زن افغان که متهم است شوهرش را با ضربات چکش به قتل رسانده است، جرمش را انکار کرد.
آخرین روز اسفندماه سال گذشته زنی با مرکز فوریتهای پلیس ۱۱۰ تهران تماس گرفت و گزارش یک قتل را اعلام کرد. او گفت: خانهمان حوالی میدان خراسان است، لحظاتی قبل زنی افغان که همراه شوهرش در همسایگیشان زندگی میکند تماس گرفت و گفت که خیلی نگران شوهرش است و خواست به خانهشان بروم و حال شوهرش را جویا شوم. وقتی مقابل خانهشان رفتم، دیدم که در خانه باز است. وقتی وارد شدم، مشاهده کردم که شوهرش روی زمین افتاده و غرق خون است.
بعد از آن بود که تیمی از مأموران پلیس راهی محل حادثه شدند و مشخص شد مرد حدوداً ۳۷ ساله در رختخواب با اصابت ضربات جسم سخت به سرش به قتل رسیده است. با حضور بازپرس و تیم جنایی در محل، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد. در اولین گام همسر او به عنوان مظنون بازداشت شد. زن جوان گفت: من صبح روز گذشته به خانه عمهام رفتم و شب را هم همانجا ماندم. صبح امروز هرچه با تلفن همراه شوهرم تماس گرفتم جواب نداد برای همین از همسایهمان خواستم مرا از حال شوهرم باخبر کند که متوجه شدم به قتل رسیده است.
در شاخه دیگری از بررسیها وی بار دیگر مورد تحقیق قرار گرفت و اینبار به قتل اعتراف کرد. متهم گفت: من و شوهرم در یک کارگاه خیاطی کار میکردیم. شوهرم همیشه مرا کتک میزد و اذیتم میکرد.
مدتی بود که به فکر افتاده بودم از او انتقام بگیرم، برای همین سحرگاه روز حادثه در حالی که در خواب عمیق بود بالای سرش رفتم و او را با ضربات چکش به قتل رساندم. بعد هم با داستانسرایی قصد داشتم پلیس را فریب بدهم که گرفتار شدم.
متهم روز گذشته به دادسرای جنایی منتقل و مقابل قاضی بازجویی شد. او اتهام قتل را انکار کرد و گفت: هنگام سحر بود که سه مرد نقابدار وارد خانهمان شدند. یکی از آنها جلوی دهانم را گرفت و یک نفر هم به اتاق بچهها رفت و گفت اگر داد بزنم بچهها را به قتل میرسانند. نفر سوم هم مقابلم قرار گرفت. از آنها خواستم مرا نکشند و در ازای آن حاضرم به آنها پول بدهم. ۴۵ میلیون تومان از فروش زمینی در افغانستان داشتیم که برادر شوهرم بعد از فروش زمین آن را از طریق صرافی برایمان فرستاده بود. ۱۲ میلیون تومان هم پسانداز داشتیم که همه را زیر راهپله جاساز کرده بودیم که آنها همه پولها را برداشتند. بعد هم من را تهدید کردند که اگر حرفی بزنم من و بچههایم را میکشند. من نمیدانستم که شوهرم را کشتهاند برای همین راهی خانه عمهام شدم. همان شب با تلفن همراه شوهرم تماس گرفتم که گوشی تلفن همراهش خاموش بود. بعد هم از همسایهمان خواستم خبری از شوهرم به من برساند که از قتلش باخبر شدم و فهمیدم آن سه نفر مرتکب قتل شدهاند.
تحقیقات از متهم در جریان است.