جوان آنلاین: کانال تلگرامی «مصطفی ملکیان» بخشی از گفتههای او را به اشتراک گذاشت. ملکیان میگوید: معناى دریافت فرایندى از خویشتن این است که من به هیچ چیزى از داشتهها، کردهها و خواستههاى خودم محدود نشوم و دل به آنها نبندم. نباید گمان کنم که خواستههاى من یا داشتههاى من یا کردههاى من، سرنوشت «من» را تعیین مىکند. اگر هر سرنوشتى صورت گرفت، در آن صورت «من» خودم را داراى یک هویت ایستا دانستهام. عرفا مىگفتند نباید با داشتهها، کردهها و خواستههایتان، خود را در قید و بند قرار دهید. به عبارت دیگر شما باید خود را یک فرایند بدانید. به طور مثال نباید بگویید که من خواستهام را عوض کردم یا داشتهام را از دست دادم، بنابراین هویتم را عوض کردهام یا از دست دادهام. به این جهت است که تمام پیام عرفان سیر و سلوک است و سلوک یعنى فرایند دیدن خویشتن. همه نظامهاى عرفانى در یک مؤلفه بسیار مهم مشترک هستند و آن این است که انسان را در مقوله فرایند مى گنجانند، نه در مقوله جوهر. آنها به انسان صفت سالک و رهرو مىدهند که این صفات دلالت بر یک فرایند مىکند و معناى آن نیز این است که اگر تو اکنون یک خاصهاى دارى، گمان نکن که این خاصه اگر از بین رفت، تو نیز از بین رفتهاى. خطاى محض است اگر کسى یک خاصه و ویژگى را عین «من» بداند. انسانى که از لحاظ معرفتى واقعبین و از نظر روانشناختى و اخلاقى سالم باشد، این اقتضا را دارد که خود را یک فرایند ببیند و فرایند وقتى هویتش را از دست مىدهد که ثابت باشد. براى اینکه یک آبشار را از بین ببریم، کافى است جلوى حرکت آن را بگیریم، بنابراین جوهرها با حرکت از بین مىروند، اما فرایندها با سکون از بین مىروند. عارفان از ما مىخواستند خود را یک حرکت بدانیم و هر جا که ایستادهایم، بدانیم که من نیستیم، بنابراین حرکت، موجودیت انسان است.