جوان آنلاین: ثبت مشاهير و مفاخر و ميراث فرهنگي ناملموس ايران به نام كشورهاي ديگر، معمولاً حساسيت و اعتراض افكار عمومي را برميانگيزد و گاه چنين تعبير ميشود كه داشتههاي فرهنگي ايران به انحصار و تصاحب كشورهاي ديگر درآمدهاست. با وجود اين ، اعضاي شوراي حكام مركز ميراث ناملموس تأكيد ميكنند در اينباره «سوءتفاهم» شده و طبق ضوابط كنوانسيون ۲۰۰۳ حفاظت از ميراث ناملموس يونسكو، هيچ شخصيتي به نام يك كشور ثبت نميشود؛ مثلاً اينطور نيست كه «ابنسينا» را ازبكستان به نام خود ثبت كند، چون شخصيتها قابلثبت نيستند.
علي حاجيلاري، ديپلمات و عضو متخصص شوراي حكام مركز ميراث ناملموس تهران در كارگاه آموزشي گزارشگري در حوزه ميراث فرهنگي ناملموس با تأكيد بر اينكه حفظ ميراث ناملموس به ابراز وجود جوامع محلي كمك ميكند و به ارتقای صلح و پايداري جوامع منجر ميشود و باعث همزيستي مسالمتآميز خواهد شد، اظهار كرد: برخي نگران هستند كه ميراث ايران به نام كشورهاي ديگر ثبت شود، اين جريان سوءتفاهمي را به وجود آوردهاست و اين برداشت ميشود كه وقتي كشوري عنصري را به نام خود ثبت ميكند، يعني آن عنصر به مالكيت آن كشور درآمدهاست، اما به عنوان كارشناس تأكيد ميكنم «كنوانسيون ۲۰۰۳» (حفاظت از ميراث ناملموس) اصلاً بحث مالكيت يك عنصر را براي يك كشور يا گروه خاص ندارد. اين خيلي نكته مهمي است كه اين سوءتفاهم را از خود دور كنيم.
شخصيتهاي غير قابلثبت!
او تأكيد كرد: در واقعيت، ثبت هرگونه عنصر به معني شناسايي ميراث ناملموس و حفظ آن است كه شايد به كل جهان تعلق داشتهباشد و ثبت آن از سوي اين كنوانسيون، به منزله تأييد مالكيت آن كشور نيست و در واقع ثبت، آن كشور را به حفظ و ترويج آن ميراث در چارچوب قوانين ملي خود موظف ميكند.
حاجيلاري بيان كرد: ثبت ميراث ناملموس در برقراري و استمرار صلح ميان كشورها نقش مهمي ايفا ميكند. ثبت نوروز يك مثال بارز در اينباره است. نوروز خاستگاه ايراني دارد، ولي ثبت آن در يونسكو نهتنها تأكيدي بر اين است كه اين عنصر ماهيت فراملي دارد، بلكه ابزاري است كه قدرت ميراث ناملموس را نشان ميدهد. هر چند ايران نقش زيادي در ثبت جهاني نوروز داشتهاست، اما در مجموع ۱۲ كشور عضو پرونده نوروز هستند و در مناطق گستردهتري جشن گرفته ميشود. ثبت نوروز احترام متقابل بين كشورها را ارتقا ميدهد و به گسترش صلح و ارتقاي همكاريها و گفتوگوهايي فرهنگي بينالمللي منجر ميشود. به جز نوروز، مثالهاي زيادي در ميان ميراث ناملموس ثبتشده در يونسكو وجود دارد.
اين عضو مجمع بوميان در سازمان ملل براي توضيح بيشتر در اينباره مثال ديگري آورد و گفت: وقتي كشور آذربايجان «تار» را به نام خود در يونسكو ثبت كرد، سوءتفاهمي پيش آمد، در حالي كه كنوانسيون ۲۰۰۳ اصلاً بحث مالكيت عناصر را ندارد. هر كشوري كه اثبات كند تار در آن كشور ساخته ميشود براي ثبت آن هيچ محدوديتي ندارد، مثل نان لواش كه نخست توسط ارمنستان ثبت جهاني شد، اما بعد ايران و كشورهاي ديگر به پرونده آن اضافه شدند. البته درباره ميراث ملموس و حتي مكتوب، اين مالكيتطلبي وجود دارد، اما درباره ثبت شخصيتها هيچ شخصيتي به نام كشوري ثبت نميشود، فقط برگزاري بزرگداشتها و رويدادهاي مرتبط با آن شخصيتهاست كه ثبت ميشود. اينطور نيست كه «ابنسينا» را ازبكستان به نام خود ثبت كند. شخصيتها قابلثبت نيستند. هر كشوري بتواند ثابت كند آن عنصر زنده در كشورش جريان دارد ميتواند آن را ثبت كند، همانطور كه آذربايجان «چوگان» را به نام خود ثبت كرد و ايران هم توانست آن را به نام خود ثبت كند. بنابراين مهم است كه بدانيم ميراث ناملموس مرز نميشناسد. حاجي لاري در پايان خاطر نشان كرد: مشكل اين است كه ايران، فرهنگ و تمدن غني چندهزارساله دارد و آنقدر عناصر ناملموس آن زياد است كه با يك سهميه در سال نميتوان پاسخگو بود، بنابراين بايد عناصري را كه قرار است ثبت جهاني شود، اولويتبندي كرد و بهتر است در اولويتبندي، حساسيتهاي افكار عمومي و اقدام كشورها براي ثبت عناصر خود، در نظر گرفته شود.
فرهنگ، ميراث مشترك بشر
آتوسا مؤمني، رئيس مركز ميراث ناملموس تهران كه مديريت اين كارگاه را به عهده داشت، نيز در اينباره گفت: «بادگير» يكبار قبلاً در پرونده شهر جهاني يزد ثبت جهاني شدهاست، همانطور كه در لايه لايه پرونده دانش لنجسازي، نام «خليج فارس» ثبت شدهاست. با وجود اين ، قطعاً بحث اولويتها مطرح است، از همينرو طرحي براي اولويتبندي ثبت جهاني ميراث ناملموس در حال تدوين است.