جوان آنلاین: ما گاهی دچار احساس پوچی و خلأ میشویم. ریشه این احساس گاهی غم و اندوه است، گاهی خستگی و گاهی هم از ناامیدی نشئت میگیرد. بروز چنین احساسی غیر معمول نیست. شما ممکن است آن را «حس خلأ داشتن» بنامید، در حالی که شخص دیگری ممکن است آن را چیزی متفاوت بنامد. این حالت گاهی اوقات میتواند به صورت احساس تنهایی، سردرگمی در زندگی و اهداف یا عدم انگیزه در زندگی ظاهر شود. این حس ممکن است چند روز طول بکشد و سپس خود به خود برطرف شود. در موارد دیگر، ممکن است دو هفته یا بیشتر باقی بماند. در این صورت پیدا کردن ریشه این احساس بسیار اهمیت دارد. کشف آنچه در زیر این احساس نهفته است ممکن است فرآیند سادهای نباشد، اما غیرممکن نیست. احساس خلأ حالتی پیچیده و منفی است که میتواند ما را وادار به تجربه طیفی از احساسات منفی دیگر کند. دانستن اینکه چه چیزی واقعاً باعث این احساس میشود، کلید اصلی یافتن ریشه مشکل است. برای غلبه بر احساس پوچی شیوههایی توسط متخصصین توصیه شده است که به مهمترین آنها اشاره میکنیم.
ابتدا احساس خود را بپذیرید
بزرگترین قدم این است که ابتدا احساسی را که در وجود ما هست، بپذیریم. بیتردید وقتی دچار چنین احساسی شدید نباید با آن بجنگید زیرا حال خود را بدتر خواهید کرد. وقتی این حس را در وجود خود بپذیرید، در واقع به فکر خواهید افتاد که چگونه میتوانید آن را کنترل کنید و این به شما احساس قدرت میدهد. به هر حال شما در حال تجربه یک حس هستید، حتی اگر نتوانید دقیقاً آنها را درک کنید.
احساس خود را بررسی کنید
برای کشف چیزی که در حال حاضر احساس میکنید، وقت صرف کنید. ریشه چنین احساسی میتواند چیزهای زیادی باشد. پس ابتدا باید چند سؤال از خود بپرسید:
چرا امروز این احساس را دارم؟
آیا اکنون دوران پراسترسی را سپری میکنم؟
چه چیز خاصی امروز من را ناراضی کرده است؟
این سؤالها ممکن است به شما کمک کند همه چیز را کنار هم بچینید و بین آنها ارتباط برقرار کنید و به کمک این ارتباط راه حلی مقابل شما گشوده شود.
مراقب خودتان باشید
ما گاهی در زندگی از مراقبت خود غافل میشویم. به این فکر کنید که آیا برای مراقبت از خود وقت میگذارید یا خیر. آیا میتوانید خوب بخوابید و غذا بخورید؟ سعی کنید زمانی را فقط به خودتان اختصاص دهید. بنابراین برای درک فضای درونی خود باید تمرکز کنید و به فعالیتهایی که از آنها غافل شدهاید، فکر کنید.
پیدا کردن فعالیتهایی که از آنها غافل شدهاید، میتواند احساسات گذشته را در شما زنده کرده و باعث شود بار دیگر به مسیر قبلی خود بازگردید.
با خود مهربان باشید
خود را به خاطر کارهایی که انجام نمیدهید یا احساسی که دارید تنبیه نکنید و سعی کنید احساس گناه یا شرم را از خود دور کنید. مثلاً میتوانید از خودتان تعریف کنید که در این دوره سخت چقدر خوب عمل کردهاید. شاید حتی بتوانید یکی از موفقیتهای روزانه یا هفتگی خود را که فکر میکنید خوب انجام داده یا از آن لذت بردهاید، یادداشت و هر از گاهی آنها را مرور کنید.
با دیگران ارتباط برقرار کنید
یک ضربالمثل قدیمی میگوید «مشکل مشترک، مشکل نصف شده است». در میان گذاشتن احساسات با دیگران، حتی با افراد نزدیکتان، ممکن است دشوار باشد. اما صحبت کردن با دیگران میتواند به شما این امکان را بدهد که بفهمید چگونه یا حتی چرا احساسی منفی مثل پوچی در شما ایجاد شده است.
تجربه پیوند با دیگران همچنین میتواند هورمون اکسی توسین را در بدن شما تحریک کند. این هورمون قادر است بیحسی و پوچی را در شما تسکین دهد.
اهداف زندگی را در نظر بگیرید
گاهی اوقات زمانی که ما اهدافی داریم، میتواند حس جدیدی از انگیزه به ما بدهد. در این مورد برخی عناصر کلیدی وجود دارند که ممکن است شدت احساس پوچی مزمن را کاهش دهد که عبارتند از: شغل، اهداف در زندگی و تلاش برای ایجاد هویت جدید.
مسلماً داشتن هدف در زندگی میتواند بسیار مؤثر باشد. تعیین چند هدف ساده و قابل دسترس در زندگی واقعاً میتواند به معنیدارتر شدن زندگی در زمانی که احساس پوچی میکنید کمک کند.
تحرک داشته باشید
انجام هرگونه فعالیت بدنی ممکن است آخرین چیزی باشد که در هنگام احساس پوچی به ذهن شما میرسد، اما یادتان باشد بلند شدن و بیرون آمدن میتواند تغییر چشمگیری در این احساس ایجاد کند.
این تحرک میتواند خیلی ساده باشد حتی به قدر بلند شدن و نرمش کردن با آهنگ مورد علاقهتان. تحرک میتواند به شما احساس سرزندگی بیشتری بدهد. شاید هم بهتر باشد که بیرون بروید و به گردش در طبیعت بپردازید.
در زمان حال زندگی کنید
مشغلههای زندگی اغلب مانع از تلاش ما برای حضور در زمان حال میشوند. عوامل استرسزا، شغل، دوستان و خانواده، ما را از درک اکنون دور میکنند. گاهی اوقات حتی افکار خودمان نیز میتواند مانع رسیدن به آرامش شود.
طیف وسیعی از تمرینها وجود دارد که میتواند باعث شود ما به حضور در زمان حال برگردیم. این تمرینها اغلب روی نفس کشیدن تمرکز میکنند و از حواس پنجگانه برای کمک به احساس آگاهی بیشتر استفاده میکند.
استرس را به حداقل برسانید
اگر قبول داشته باشیم که مغز و بدن ما گاهی چنان غرق رویدادهای زندگی استرسزا میشود که ما را از لذتهای زندگی باز میدارند، آن وقت درصدد بر خواهیم آمد که این استرس را کنترل کرده و آن را به حداقل برسانیم. این که بخواهیم استرس را کنترل کنیم، کافی نیست و ممکن است نیاز باشد تغییرات کوچکی در زندگی روزمره خود ایجاد کنیم تا به ما در جهت درست کمک کند.