کد خبر: 1205472
تاریخ انتشار: ۰۲ دی ۱۴۰۲ - ۰۱:۴۰
علی‌محمد، ناصر و مسعود سه شهید از همین خانواده خودسیانی هستند که به ترتیب علی‌محمد سال ۱۳۶۰، در دارخوین و ناصر و مسعود سال ۱۳۶۳ در جزیره مجنون به شهادت رسیدند
سیدعلی مددزیدی

جوان آنلاین: احتمالاً اولین تصویری که بعد از کلمه گرجستان در ذهن‌مان نقش می‌بندد، صفحه پیامک تلفن همراه‌مان است که یک شماره بی‌سروته ما را به چهار شب و پنج روز اقامت در مناظر بکر و بی‌نظیر این همسایه شمالی با شرایط نقد و اقساط دعوت می‌کند و اگر هم بخواهیم در قد و قامت فرهیختگان با این واژه برخورد کنیم، استعمار و شوروی گزینه اول و معماری خاص آسیایی- اروپایی دومین گزینه است. مطمئناً به مخیله هیچ‌کس خطور نمی‌کند که در جایی لابه‌لای ورق‌های تاریخ، گرجستان و گرجی‌زبان‌ها با خوزستان و جنگ و آتش پیوند بخورند. قریب سه‌چهار قرن پیش، حکام صفوی پازل راهبرد کشور را اینگونه چیدند که گرجی‌ها را از منتها‌الیه شمال به قلب ایران منتقل و در کنار پایتخت خانه و کاشانه برای‌شان فراهم کنند. گرجی‌ها هم آمدند و بخش زیادی از آنان در فریدونشهر امروزی ساکن شدند. با اینکه در طول تمام این سال‌ها آن‌ها تلاش کردند بن‌مایه‌های فرهنگی خودشان مثل زبان بومی را حفظ کنند، ولی به‌خوبی در کنار باقی اقوام جا گرفتند. حالا اگر همان سه چهار قرن را رو به جلو در تاریخ سفر کنیم، به ملاقات خانواده خودسیانی می‌رویم؛ خانواده‌ای که دیگر بخشی از خاک ایران شده‌اند و خانه‌ای جز ایران نمی‌شناسند و برخلاف حراف‌های پرمدعا ثابت کرده‌اند آنقدر اینجا را خانه می‌دانند که حاضرند برای حفظش عزیزترین دارایی‌های‌شان را فدا کنند.
علی‌محمد، ناصر و مسعود سه شهید از همین خانواده خودسیانی هستند که به ترتیب علی‌محمد سال ۱۳۶۰، در دارخوین و ناصر و مسعود سال ۱۳۶۳ در جزیره مجنون به شهادت رسیدند. این خانواده به دلایلی مثل همان سبقه تاریخی و تباری و پیوند خوردن‌شان با انقلاب و جنگ تحمیلی، قصه پرپیچ و خمی دارند و احتمالاً همین پیچ‌وخم‌ها عزم حوزه هنری اصفهان را قلقک داده تا از سرگذشت این خانواده اثری درخور تهیه کند.
«ستاره‌های ماه منیر» روایتی از زندگانی سه شهید خانواده خودسیانی است که به قلم مرضیه مولوی و به همت نشر اسپانه به انتشار رسیده است. نویسنده در مورد نحوه نگارش اثر در مقدمه اینگونه توضیح می‌دهد: «برای جمع‌آوری خاطرات این شهدا، حدود ۶۰ ساعت مصاحبه انجام شد. متأسفانه زمانی که شروع به گرفتن مصاحبه کردم، پدر شهدا در قید حیات نبودند، بنابراین به خاطرات مادر شهدا، خانم ماه منیر موحدی اکتفا کردم... رفته‌رفته با دوستان شهدا آشنا شدم و پای خاطرات آن‌ها نشستم. هرکدام از آن بزرگواران به بیان خاطراتی از شهدا پرداختند، اما گذشت سالیان زیاد باعث شده بود بعضی از خاطرات از یادشان برود. همچنین دسترسی نداشتن به برخی دوستان شهدا از دلایل مهم کاسته‌شدن از غنای خاطرات کاسته بود که باعث شد بین برخی خاطرات فاصله زمانی ایجاد شود.»
اثر تاریخ شفاهی نیست. همانطور که از توضیحات نویسنده برمی‌آید، احتمالاً به دلیل خلأ‌هایی که در بین قطعات خاطرات وجود داشته، این امکان که از کلیت مکتوب خود خاطرات یک تصویر کامل به دست بیاید میسر نشده و در نتیجه مخاطب در «ستاره‌های ماه منیر» با گونه‌ای از روایت داستانی مواجه است که بر پایه خاطرات خانواده و دوستان شهدا شکل گرفته است؛ روایتی داستانی که تلاش کرده با پیروی از همان الگوی تاریخ شفاهی، توالی زمانی و سیر تاریخی سرگذشت خانواده را حفظ کند. این انتخاب از جهتی نقطه قوت به‌حساب می‌آید و از جهتی مایه خلل است. ترکیب کردن عنصر داستان با فضای مستند طبیعتاً حجم ملال و کسالت رایج در تاریخ و قلمرو استناد را برای مخاطب عام کم می‌کند و در مقابل کشندگی و جذابیت روایت را برای خواننده افزایش می‌دهد، اما از سویی دیگر، نویسنده تلاش کرده است در فصول و بخش‌ها با قیدکردن نام راوی، وجه مستند بودن اثر را حفظ کند، ولی با وجود این ورود به جهان قصه، لاجرم مرز بین واقعیت و قوه خلاقه نویسنده را از بین می‌برد. متأسفانه با ورود به ساحت داستان، آن مطلوب اصلی، یعنی یکپارچه شدن پیکره روایت هم حاصل نشده و خواننده در کتاب با یک روایت داستانی چندپاره مواجه است.
در کل اگر بخواهیم قدمی فراتر از تمام این نکات فنی برداریم و کلیت کتاب را در یک نگاه بررسی کنیم، اثر یک برگ برنده مهم دارد و آن برگ سوژه است. سرگذشت خانواده خودسیانی با این اوصافی که عرض شد، در مقاطع مختلف تاریخ معاصر ایران، به‌خودی خود روایت جذابی است و این ظرفیت را دارد که جای ویژه‌ای برای خودش در طبقات کتابخانه علاقه‌مندان به تاریخ انقلاب و جنگ باز کند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار