جوان آنلاین: امریکا در مواجهه با ایران مقتدر، همواره ابزار تحریک قومیتی را از نظر دور نداشته است. این حربه یکی از مهمترین دستاویزهایی است که میتواند مهار قدرت ایران را آسان و کشورمان را دچار چالش داخلی سازد. هم از این روی، از پیروزی انقلاب اسلامی تا هم اینک - که نزدیک به چهل و پنج سال از تأسیس نظام برآمده از آن میگذرد- مسئله قومیتها همواره برای دشمنان تمامیت ارضی ایران، مهم قلمداد شده است. «امریکا و تجزیه طلبی قومی در ایران» سعی دارد تا با نگاهی مبتنی بر اسناد، سیر تاریخی موضوع را بازنمایاند. این اثر توسط جواد حقگو تألیف شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی، به انتشار آن همت گماشته است. تارنمای ناشر در تببین اهمیت موضوع این اثر، به نکات ذیل اشارت برده است:
«نگاهی به چالشهای قومی ۱۰۰ سال اخیر به ویژه بعد از تحولات مشروطه، جنگ جهانی دوم و انقلاب اسلامی ایران، نشان میدهد که گرایشهای قومی در ایران، همواره مورد توجه قدرتهای خارجی قرار گرفته و از اصلیترین ابزار اعمال فشار آنان بر حکومت مرکزی بوده است. در اغلب بحرانهای جدایی طلبانه و چالشهای قوم گرایانه، علایق و گرایشهای قومی دستمایه دخالت نیروهای بیگانه در سرنوشت کشور و تضعیف حاکمیت ملی توسط گروههای قومی، به نفع قدرتهای غربی و شرقی بوده است. ظهور جمهوری اسلامی ایران به عنوان نظامی معترض به نظم و شرایط ناعادلانه حاکم بر نظام بینالملل، وضعیتی را به ارمغان آورد تا بسیاری از دولتهای سلطهگر به ویژه دولت ایالات متحده، نتوانند با نظام نوظهور ایران روابط دوستانه برقرار نمایند. بنابراین از همان آغازین روزهای پس از انقلاب ایران، دولت امریکا با اتخاذ تدابیر گوناگون به تقابل همه جانبه با ملت ایران پرداخت. اقدامات این دولت در مواجهه با حکومت اسلامی ایران، مجموعهای از رفتارهای سخت تا نرم را تشکیل داده است. اقدام برای تهاجم نظامی، کودتا، براندازی، هجمه گسترده سیاسی، اقتصادی و فرهنگی علیه منافع ملت ایران، از جمله این اقدامات بوده است. دامن زدن به مسائل قومی در ایران و تلاش برای تحریک برخی از نخبگان فریب خورده، از جمله ابزارهای دیگری است که به خصوص در سالهای اخیر، از سوی دولت امریکا مورد توجه قرار گرفته است. این ابزار که به ویژه در سالهای پس از وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر، مورد توجه سیاستگذاران امریکایی قرار گرفته، امروز شرایط مخاطره آمیزی را برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ایجاد نموده است. از آنجا که شرایط امروز ایران از جهت قدرت دولت مرکزی، را نمیتوان با ادوار تاریخی پس از مشروطه، پس از جنگ دوم جهانی و پس از انقلاب اسلامی قیاس نمود، لذا منشأ غالب اقدامات نرم و ضدامنیتی نهادهای گوناگون در داخل و خارج از مرزهای کشور از یک سو و اقدامات سخت خشونتآمیز صورت پذیرفته در نواحی جنوب شرقی، جنوب غربی و شمال غربی کشور از سوی دیگر، را باید در متغیرهای بیرونی جستوجو کرد. در این کتاب، نویسنده محترم ضمن واکاوی علل و عوامل دخیل در ظهور بحرانهای قومی در ایران و به تصویر کشیدن نمایی از وضعیت جامعه متکثر ایرانی، از آستانه ورود به هزاره سوم مسیحی تا به امروز، به بررسی نقش دولت امریکا در پیدایش و گسترش تمایلات و اقدامات جدایی طلبانه قومیتهای مرزنشین ایرانی، در طول سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱ پرداخته که امید است برای علاقهمندان مطالعات انقلاب اسلامی مفید واقع گردد....»