کد خبر: 1195386
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۴۰۲ - ۰۶:۴۰
عالمان مجاهد شیعه در ایران و مواجهه با اشغالگری رژیم اسرائیل
ایران امروز، به کانونی برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین مبدل شده است. این امر اما، مسبوق به سابقه است و ریشه در دورانی دارد که حکومت اسرائیل در فلسطین تأسیس شد. مقال پی‌آمده درصدد است، تا به پیشینه این امر در کشورمان بپردازد. امید آنکه مفید و مقبول آید.
سمانه صادقی

جوان آنلاین: ایران امروز، به کانونی برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین مبدل شده است. این امر اما، مسبوق به سابقه است و ریشه در دورانی دارد که حکومت اسرائیل در فلسطین تأسیس شد. مقال پی‌آمده درصدد است، تا به پیشینه این امر در کشورمان بپردازد. امید آنکه مفید و مقبول آید.

آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی، مبارزه با اسرائیل را در ایران کلید زد
اعلام انزجار ایرانیان نسبت به صهیونیسم، مسئله امروز و دیروز نیست. همراهی مردم ایران با خواسته به حق ملت فلسطین نیز، محدود به دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نمی‌شود. از ابتدای اعلام موجودیت دولت اسرائیل، مردم ایران در برابر آن بی‌تفاوت نبودند. حتی در سال ۱۳۰۲ شمسی، تظاهرات ضد صهیونستی در تهران انجام شده است. این اعلام انزجار نسبت به عملکرد صهیونیسم اما، در دوران پهلوی دوم جدی‌تر شد. پس از آنکه صهیونیست‌ها در سال ۱۳۲۶ (۱۹۴۷ م)، حملات خود را نسبت به ساکنین عرب فلسطین شدت بخشیدند، سازمان ملل در برنامه‌ای از پیش توافق شده با انگلیس و امریکا، در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ اقدام به تقسیم فلسطین کرده و رسماً تأسیس دولت اسرائیل را اعلام کرد! در چنین شرایطی از جمله اولین حرکت‌های انقلابی که در کشور‌های اسلامی به نفع ملت مظلوم فلسطین صورت گرفت، اعتراض آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی در ایران است. آیت‌الله در شرایطی این حرکت را آغاز نمود که حکومت‌های استبدادی در ایران، قدرت سیاسی را در قبضه خویش داشتند. وی در حالی که تازه از تبعیدگاه خود در لبنان به ایران بازگشته بود، با صدور بیانیه‌ای در ۱۱ دی ماه ۱۳۲۶، در این باره به تمام مسلمین جهان هشدار داد. در این متن آمده است:
«پس از جنگ جهانسوز دوم، گمان می‌رفت دول بزرگ عالم از آن همه فجایع و آن همه اتلاف نفوس و اموال و خرابی‌ها و بیچارگی‌های بشری که سال‌های دراز جبران پذیر نیست، پند و عبرت بگیرند و به جبران وقایع گذشته، برای ایجاد عدل و داد و کندن ریشه ظلم و فساد و جلوگیری از جنگ جهانی دیگر، تشکیل سازمان ملل متفق داده که از حقوق و آزادی ملل و دول ضعیف حمایت و پشتیبانی نماید. چنانچه در اثنای جنگ با انواع و اقسام مختلف، به این تبلیغات عموم ملل را امیدوار می‌نمودند. ولی متأسفانه از رفتار بر خلاف انصاف و مروت سازمان ملل درباره اندونزی، مصر و فلسطین، خلاف آن ظاهر شده و امید ملل ضعیف مبدل به یأس گردیده است. معلوم نیست وطن بودن فلسطین برای مهاجرین یهودی آلمانی و روسی و امریکایی و غیره، مطابق کدام منطق و قانون است که رأی به تقسیم آن‌ها می‌دهند؟ اگر می‌خواهند صهیونیست‌ها را از خود راضی کنند و استفاده‌هایی که منظور است از آن‌ها بنمایند، در مملکت خود به آن‌ها جا بدهند و آن‌ها را مستقل کنند. در هر صورت تشکیل دولت صهیونیستی، در آتیه کانون مفاسد بزرگ برای مسلمین خاورمیانه و بلکه تمام دنیا خواهد بود و زیان آن تنها متوجه اعراب فلسطین نمی‌گردد و علی‌ایحال، بر تمام مسلمین عالم است از هر طریقی که می‌شود از این ظلم فاحش جلوگیری نموده و رفع این مزاحمت را از مسلمین فلسطین بنمایند....»
البته آیت‌الله کاشانی به صدور این اعلامیه اکتفا ننمود و به‌رغم فشار‌های حاکمیت، مردم را به تظاهراتی به نفع مردم فلسطین دعوت کرد. با دعوت وی در روز یکشنبه ۲۰ دی ماه ۱۳۲۶، بیش از ۳۰ هزار نفر از مردم تهران در مسجد سلطانی (مسجد امام خمینی) حضور می‌یابند. آن روز حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی بالای منبر رفت و به بیان مواضع آیت‌الله کاشانی نسبت به مردم فلسطین پرداخت. او در عین حال تأکید کرد: «ما برای آن در اینجا جمع شده‌ایم که با مسلمین ابراز همدردی کنیم و قصد آزار احدی را نداریم و یهودیان ایران نیز، تحت حمایت ما هستند و کمترین گزندی نباید به آنان برسد....» ایشان در پایان سخنانش اعلام کرد که به منظور جمع‌آوری اعانه برای کمک به مسلمین پاکستان و فلسطین، حسابی در بانک ملی افتتاح شده است.
دومین تظاهراتی که به نفع مردم فلسطین انجام گرفت نیز، به دعوت آیت‌الله کاشانی بود. او در ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۳۲۷، مجدداً مردم را علیه تشکیل دولت اسرائیل به تظاهرات دعوت کرد. بعداز ۳۱ اردیبهشت ماه و با دعوت ایشان، تظاهرات عظیمی علیه صهیونیست‌ها در تهران به راه افتاد. آیت‌الله کاشانی آن روز در میان جمعیت انبوهی که در مسجد سلطانی حضور یافته بودند، گفت: «این مصیبتی که اخیراً برای برادران مسلمان فلسطین پیش آمده و ایرانیان را برای همدردی و اظهار تأثر در این مکان گردهم آورده، منشأ آن حس برادری و عواطف دینی و اسلامی است که همه متحداً تأثر و تألم خود را با قلبی آزرده و خاطری پریشان، به سمع عموم مسلمین دنیا می‌رسانیم. چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضو‌ها را نماند قرار. اکنون که این مسئله باعث تهییج احساسات مردم ایران و اجتماع عمومی شده است، به سمع آقایان محترم می‌رساند چنانچه در اخبار روزانه مشاهده کرده‌اید که بعضی دول بدون مجوز قانونی، فلسطین را که از مراکز مقدسه اسلام و محل مسجد اقصی که قبله مسلمین می‌باشد و سالیان دراز وطن و مسکن مسلمانان به شمار می‌رفت و بر آن حکومت می‌کردند و در طی صد‌ها سال جنگ‌های خونین صلیبی و دادن میلیون‌ها کشته، نتوانسته‌اند این سرزمین مقدس را از دست مسلمین به درآورند، وطن صهیونیست‌هایی که از نقاط مختلفه عالم به آنجا مهاجرت کرده‌اند، شناخته‌اند. در صورتی که حکومت اسلام از قدیم الایام بر فلسطین، حقی ثابت است و مسلمین دنیا به خصوص ملت مسلمان ایران، چنین اجازه‌ای نمی‌دهند که صهیونیست‌ها به این حق ثابت دست تعدی دراز نموده و با چنگال‌های آلوده به فساد و ظلم، خون آنان را بی‌رحمانه بریزند... برادران مسلمان ایران باید بکوشند، در این هنگام که سخت‌ترین مصائب بر برادران مسلمان شما رخ داده، از آن‌ها حمایت نمایند و با تمام موارد، به کمک و استعانت آن‌ها قیام کنند....» آیت‌الله کاشانی در پایان سخنانش، قطعنامه‌ای شش ماده‌ای نیز صادر می‌کند که در دوم خردادماه ۱۳۲۷ در روزنامه صدای مردم منتشر می‌شود. آیت‌الله کاشانی همچنین برای افشای جنایات صهیونیست‌ها و ابرقدرت‌های حمایت کننده آنان، نامه‌ای هم به مجمع سازمان ملل متحد می‌نویسد که در بخشی از آن آمده است: «یک عده مهاجر، با کمک و اسلحه دول موفق شدند، تا اعراب را از یک قسمت از سرزمین فلسطین که خانه آن‌ها بود و قرن‌ها در آنجا ماوی داشتند، بیرون رانند و اگر دول اشغالگر اطمینان به اغماض و چشم‌پوشی سازمان از این تجاوز و حق‌کشی نداشتند، مرتکب چنین جنایتی نمی‌شدند. اینک میلیون‌ها مردم مسلمان جهان چشم به راه تصمیمات سازمانی‌ا‌ند که از این تعدیات جلوگیری نمایند و اجازه ندهند که اسلحه و پول بعضی از اعضای آن سازمان، به نفع اقلیتی کوچک و به ضرر ساکنین یک قسمت از خاک شرق به کار برده شود....»
تکاپوی آیت‌الله کاشانی در جهت حمایت از مردم فلسطین، وی را به عنوان پرچمدار مبارزه با اسرائیل و صهیونیسم مطرح کرده بود. این مسئله اما، برخلاف اصول و برنامه‌های رژیم دست نشانده ایران بود. به همین دلیل پس از حادثه تیراندازی به شاه در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷، آیت‌الله به عنوان یکی از عوامل این رخداد شناخته شده، دستگیر و به قلعه فلک الافلاک و از آنجا به لبنان تبعید شد. آیت‌الله کاشانی این بار پس از مراجعت از تبعید، راه مقابله با استعمارگران را وحدت ملل مسلمان عنوان کرده و مقدمات تشکیل کنگره اسلامی در تهران را فراهم نمود که شرح آن زمان دیگری می‌طلبد.

شهید سیدمجتبی نواب صفوی، زمینه‌ساز تشکیل گروه‌های مقاومت در فلسطین
فدائیان اسلام به رهبری شهید سیدمجتبی نواب صفوی، از جمله گروه‌های اسلامی بودند که در مسیر مبارزه با اسرائیل و حمایت از مردم مظلوم فلسطین، با آیت‌الله کاشانی همراهی می‌کردند. حتی پس از سخنرانی پرشور آیت‌الله کاشانی در ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۲۷، رهبر فدائیان اسلام با صدور اعلامیه‌ای، برای عزیمت به فلسطین اعلام آمادگی نمود. در متن اعلامیه فدائیان اسلام آمده است: «خون‌های پاک فدائیان رشید اسلام، در حمایت از برادران مسلمان فلسطین می‌جوشد. ۵ هزار نفر از فدائیان اسلام، عازم کمک به برادران مسلمان فلسطین هستند و با کمال شتاب، از دولت ایران اجازه حرکت سریع به سوی فلسطین را دارند و منتظر پاسخ سریع دولت می‌باشند....»
وی در دوم خرداد ۱۳۲۷، همراه با گروهی از مردم مسلمان و با اجتماع در منزل آیت‌الله کاشانی، خواهان اعزام به فلسطین می‌شود، هرچند رژیم پهلوی مانع از انجام این حرکت گشت. از سوی دیگر می‌توان گفت که شهید نواب صفوی، زمینه‌ساز تشکیل گروه‌های مقاومت در فلسطین است. در سال ۱۳۳۲، دانشگاه «ملک فؤاد» قاهره برای انجام سخنرانی به مناسبت سالگرد «احمد ونیسی» و «احمد شاهین»، دو دانشجویی که عضو اخوان‌المسلمین بوده و در جنگ با اسرائیل کشته شده بودند، از شهید نواب‌صفوی دعوت به عمل می‌آورند. آن روز ۷۰ هزار نفر از دانشجویان و اساتید دانشگاه‌ها، در آن مراسم حضور داشتند. یاسر عرفات نیز، در زمره آنان بود. آن روز یاسر عرفات پس از پایان سخنرانی پرشور شهید نواب صفوی، نزد او رفته و خود را به عنوان دانشجوی فلسطینی ساکن در مصر معرفی می‌کند. عرفات در خصوص دیدارش با رهبر فدائیان اسلام و تأثیر کلام ایشان بر خود می‌گوید: «گفتم من زاده حیفا هستم. او به من گفت تو پسر علی (ع) هستی، اما ملتت در اسارت به سر می‌برد! تو سید حسنی هستی، تو باید دین جدت را یاری دهی، تو باید ملت فلسطین را از چنگال اسرائیل نجات دهی، آن‌وقت اینجا نشسته‌ای درس می‌خوانی که چه شود؟!... شب تمام کاغذ‌ها را پاره و از آن پس درس و مشق را رها کردم و به کار نهضت پرداختم و تفنگ به دوش چریک شدم....»

مواضع محکم آیت‌الله سید محمود طالقانی، علیه رژیم اشغالگر قدس
آیت‌الله سید محمود طالقانی دیگر عالمی است که از ابتدای پیدایش دولت اسرائیل، نسبت به اشغالگری صهیونیست‌ها واکنش نشان داده است. در پاییز سال ۱۳۲۷ و همزمان با نخستین جنگ صهیونیست‌ها و اعراب، آیت‌الله طالقانی از معدود روحانیونی بود که همراه با آیت‌الله کاشانی، فدائیان اسلام، اتحادیه مسلمین و نهضت خداپرستان سوسیالیست، اولین تجمع علیه اسرائیل را در ایران برپا کردند. در همان دوره او برای شرکت در کنفرانس اسلامی، سفری به اراضی اشغالی داشت. آیت‌الله طالقانی در این کنفرانس، در خصوص اشغالگری صهیونیست‌ها گفت: «باید مردم فلسطین و ملت‌های دنیا و کسانی که چشم آن‌ها به نخستین قبله اسلامی دوخته شده و آن‌ها که به عقاید قرآن معتقدند، دست‌به‌دست یکدیگر داده، تا بتوانند نخستین قبله مسلمین را آزاد کنند. ما قبل از آنکه به فلسطینی‌ها بیندیشیم، باید به بیت‌المقدس فکر کنیم. چون وقتی که به بیت‌المقدس می‌اندیشیم، خودبه‌خود به فلسطینی‌ها فکر کرده‌ایم. چون فلسطینی‌ها همواره مورد آزار و شکنجه و قتل و آوارگی قرار گرفته‌اند....»
حمایت‌های آیت‌الله طالقانی از خواسته به حق مردم فلسطین، به همین جا ختم نشد. وی در سالیان بعد نیز، همچنان بر مواضع خود نسبت به مظلومیت فلسطینیان پافشاری داشت. از جمله فعالیت‌های آیت‌الله در این دوره، سخنرانی در ماه محرم سال ۱۳۴۱، در حمایت از مردم فلسطین است. او در آن سخنرانی، پرده از ماهیت استعماری اسرائیل برداشته و اظهار داشت: «چه کسانی اموال مسلمانان را می‌دزدند و به صهیونیست‌ها و اسرائیلی‌ها کمک می‌نمایند؟ چه کسانی زن‌های مسلمان‌ها را از حدود عفت خارج می‌کنند؟ اگر دولت و حکومتی هم با این‌ها بند و بست داشت، تکلیف مردم با این دولت چیست؟ آقا امروز صهیونیسم پوسته دوم استعمار است، استعمار به صورت اولی شکست خورد، اما به پوست صهیونیست و به پوست اسرائیل درآمد.» آیت‌الله طالقانی مبدع جمع‌آوری کمک‌های مردمی، برای آوارگان فلسطینی نیز بود. او در سال ۱۳۴۸ که امامت نماز عید فطر را در مسجد هدایت تهران برعهده داشت، با توصیف وضع تأسف‌بار آوارگان فلسطینی که در اثر تجاوزات ظالمانه صهیونیست‌ها، کاشانه خود را از دست داده و آواره بیابان‌ها شده بودند، می‌گوید: «امروز ملاحظه می‌کنید که گرفتاری مسلمان‌ها، استغاثه و استرحام مسلمان‌ها، از هر طرف بلند است. دیگر بیچارگی از این بالاتر نیست، همه مصائب کم بود، مردمی که تازه هنوز قدشان راست نشده، یک مرتبه طوفان آبی بیاید و نمی‌دانم چقدر، ۲۰۰ هزار، ۳۰۰ هزار جمعیت مسلمانی که تازه می‌خواهند شکل بگیرند و سرپای خودشان بلند شوند، از بین ببرد! این مصیبت برای همه مسلمان‌هاست و مصیبت دیگر که آواره‌های فلسطینی دارند، مگر کم مصیبتی است؟ مردمی که متجاوز از ۲۰ سال در بیابان‌ها زندگی می‌کنند و بانگ می‌زنند به وجدان بشریت، به مردم دنیا که به داد ما برسید، آن‌ها به جای اینکه به دادشان برسند، بمب‌های ناپالم هم به سرشان می‌ریزند! این مصیبت نیست؟ با این فاجعه اخیری هم که پیش آمد که وجدان و قلب هر انسان زنده را به حرکت درآورد، مگر انسان زنده می‌تواند بخوابد؟ ببینید چه جور دست استعمار، مسلمان‌ها را به جان هم انداخت و چه فاجعه‌ای پیش آمد و چه بدبختی‌ها برای این‌ها حاصل شد....» در پایان این سخنرانی، آیت‌الله طالقانی با بیان اینکه من فطریه‌ام را برای کمک به فلسطینی‌ها می‌دهم، از حاضران خواست که فطریه آن سال را به این مردم ستمدیده اختصاص دهند. جالب آنکه این سخنرانی در شرایطی انجام گرفت که تنها چندماه از آزادی ایشان از زندان می‌گذشت. این دعوت تاریخی بسیار مورد استقبال مردم قرار گرفت، به طوری که برخی علاوه بر پول، زیورآلات خود را برای کمک به آوارگان فلسطینی می‌بخشیدند! آیت‌الله طالقانی در عید فطر سال ۱۳۴۹ در مسجد هدایت، مجدداً از حاضران می‌خواهد تا فطریه خود را به مردم فلسطین اختصاص دهند. اقدام او موجب شد که شهید آیت‌الله مطهری و دکتر شریعتی نیز در مسجد الجواد و حسینیه ارشاد ادامه دهنده راه ایشان باشند. رژیم پهلوی، اما برای جلوگیری از گسترش و ادامه یافتن این حرکت جسورانه، در عید فطر سال ۱۳۵۰ خانه آیت‌الله طالقانی و مسجد هدایت را به محاصره درآورده و مانع از برگزاری نماز آن سال شد، در ماه بعد نیز وی را به زابل تبعید کرد. حمایت‌های آیت‌الله طالقانی از مظلومان فلسطینی، تا پایان حیات نیز تداوم یافت که مصداق بارز آن، مواضع آشکار وی در خطبه‌های نمازجمعه اولین روز قدس بود.

امام خمینی، برانگیزنده قوی‌ترین موج جهانی در حمایت از مظلومان فلسطین
بی‌تردید امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی (قده)، شاخص‌ترین و مؤثرترین مواضع را علیه رژیم اشغالگر قدس اتخاذ کرده است. رهبر کبیر انقلاب اسلامی در ۱۷ خردادماه ۱۳۴۶، با صدور اعلامیه‌ای دولت‌های اسلامی را در برابر استعمارگران، به اتحاد و مبارزه دعوت کردند. در متن این بیانیه آمده است: «کراراً دولت‌های اسلامی را به اتحاد و برادری دعوت نموده‌ام. در مقابل اجانب و ایادی آن‌ها که می‌خواهند با ایجاد نفاق در بین مسلمین و دولت‌های اسلامی، ممالک عزیز ما را تحت اسارت و ذل استعمار نگه‌دارند و از مخازن معنوی و مادی آن‌ها استفاده کنند. کراراً دولت‌ها را به خصوص دولت ایران را از اسرائیل و عمال خطرناک آن تحذیر نموده‌ام. این ماده فساد که در قلب ممالک اسلامی، با پشتیبانی دول استعماری بزرگ جایگزین شده است و ریشه‌های فسادش همه روزه ممالک اسلامی را تهدید می‌کند، باید با همت و همکاری ممالک اسلامی و ملل بزرگ اسلام ریشه‌کن شود. اسرائیل به کمک استعمار، بر ضد ممالک اسلامی قیام مسلحانه نموده است و بر دول و ملل اسلام، قلع [و]قمع آن لازم است. کمک به اسرائیل، چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت حرام و مخالفت با اسلام است. رابطه با اسرائیل و عمال آن، چه رابطه تجاری و چه رابطه سیاسی حرام و مخالفت با اسلام است و باید مسلمین از استعمال امتعه و اجناس اسرائیل خودداری کنند....»
این رویکرد قاطع امام خمینی موجب گشت تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ایشان روزی را برای حمایت جهانی مسلمانان از مردم فلسطین، تحت عنوان «روز قدس» تعیین نمایند. پس از بمباران جنوب لبنان توسط اسرائیل، رهبر کبیر انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به مسلمانان جهان گفتند: «من در طی سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را به مسلمین گوشزد نموده‌ام که اکنون این روز‌ها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است و به ویژه در جنوب لبنان و به قصد نابودی مبارزان فلسطینی، پیاپی خانه و کاشانه ایشان را بمباران می‌کند. من از عموم مسلمانان جهان و دولت‌های اسلامی می‌خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند. جمیع مسلمانان جهان را دعوت می‌کنم که آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و می‌تواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان روز قدس انتخاب و طی مراسمی، همبستگی بین‌المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم». در واقع پیروزی انقلاب اسلامی و حمایت قاطع امام خمینی از مردم مظلوم فلسطین، فصل جدیدی در تاریخچه مبارزات ضدصهیونیستی در خاورمیانه و جهان گشود. رویکرد قاطع رهبرکبیر انقلاب اسلامی موجب گشت که حمایت از مظلومان فلسطینی، به مثابه یکی از سیاست‌های جدی و تغییرناپذیر جمهوری اسلامی قلمداد شود. امری که تا هم اینک و با حمایت حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ادامه دارد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار