مسئول کمیته بینالملل دبیرخانه افشای حقوق بشر امریکایی، جهان را در حال سقوط به ورطه مکتب اومانیسم میداند و برخاسته از همین نگاه میگوید: توهین به مقدسات در همه ادیان الهی حرام است، اما طرفداران قرآنسوزی، دنیا و همه ابنای بشر را برای خود و صرفاً شریعت یهود را با قرائت صهیونیستی مقدس میدانند. متن گفتگو با مرتضی رفیعی، دکترای روابط بینالملل را در گفتگو با «جوان» میخوانید.
اولین بار نیست که دین اسلام و مقدسات آن در کشورهای غربی به ویژه سوئد مورد اهانت قرار میگیرد. سؤال ما این است که چرا کشورهای اروپایی و در حالت کلی همان کسانی که مدعی آزادی هستند، در پوشش «آزادی بیان» بارها و بارها به عقاید مسلمانان توهین میکنند؟!
در قرن۲۱ و پس از عبور از رنسانس با تمدن نوین اومانیستی مواجه شدیم. خاستگاه رنسانس اروپا بود و بعدها به امریکایشمالی و امروزه تمامی دنیا تسری پیدا کرده است. در شرایط فعلی نگرش نوینی در جهان به نام اومانیسم تأسیس شده است و در واقع باید گفت ما در عصر اومانیسم هستیم. اومانیسم به معنای انسانگرایی یا طرفدار انسان بودن است. امر شایع، استوار و زیربنایی در اومانیسم این است که هیچ امر قدسی وجود ندارد. سید شهیدان اهل قلم، شهید آوینی به تابلوی «مسیح از ورای ادرار» اشاره دارد که در دهکده جهانی، ماهها توجه همه رسانهها را به خود جلب میکند. در واقع اگر دنیای غرب به پیامبر اکرم (ص) یا قرآن کریم توهین میکند، به مسیح هم توهین میکند.
این مقدمه را گفتم تا از سبک اعتقادی کسانی بگویم که معتقدند ما حتی به پیامبر خودمان هم رحم نمیکنیم، چه برسد به پیامبر و مقدسات شما. در واقع اومانیسم به پیامبر مسیحیان هم رحم نمیکند، حالا ما توقع داشته باشیم به پیامبر مسلمانان رحم کند. طرفداران قرآنسوزی و معتقدان به قرائت صهیونیستی از شریعت یهود برای خودشان، کتابشان و پیامبرشان امر قدسی قائل نیستند. به گذشته و ماجرای سلمان رشدی نگاه کنید. چرا فرمان تاریخی از سوی امام (ره) صادر شد، به این دلیل که حضرت امام (ره) شنیعبودن آن را متوجه شده بود. در واقع ما با جهانی مواجه هستیم که با نهایت تلاش به سمت اومانیسم سقوط میکند. در اومانیسم به دلیل توجه به انسان، معیار حقیقت اوست و کتب ادیان الهی خالی از حقیقت هستند. توهین به ادیان برای ما معتبر است، اما طرفداران قرآنسوزی صرفاً شریعت یهود را مقدس میدانند. ادیان الهی برای طرفداران قرآنسوزی معتبر نیست و تنها شریعت یهود با قرائت صهیونیستی را محترم میشمارند. آنها به حضرت مریم (س) تهمت زنا و بارداری از یک نجار فلسطینی میزنند.
چرا این توهین و جسارت را از اسلام شروع کردند یا بهتر بگوییم صرفاً این توهین و جسارت به دین اسلام مربوط میشود و سایر کتب و بزرگان ادیان مورد اهانت قرار نگرفتند؟!
اولین و بزرگترین دشمن کسانی که اقدام به قرآنسوزی کردند، اسلام است. توهین به مقدسات در همه ادیان الهی حرام است، اما طرفداران قرآنسوزی، دنیا و همه ابنای بشر را برای خود میداند. در واقع این رویکرد روش جدیدی است که بعد رنسانس رخ میدهد. در شرایط مختلف شیوه این توهین تفاوت دارد؛ یک بار جسارت به پیامبر (ص)، یک بار قرآن و حتی مسجدالاقصی، به این دلیل است که مسلمانان اروپا بسیار در حال رشد هستند. شما ببینید در لیگ باشگاههای اروپا در ماه مبارک رمضان کنار زمین چه تعداد افراد افطار میکنند، در حالی که دو دهه پیش چنین چیزی وجود نداشت. سردمداران اروپا از این حجم افزایش و گرایش به اسلام احساس نگرانی میکنند. همین فردی که قرآنسوزی کرده، عراقی و مرتبط با سرویس جاسوسی موساد بوده و عکس مقام معظم رهبری و آیتالله سیستانی را در کنار هم قرار داده، در واقع این نشان میدهد هدف آنها دقیقاً اسلام و شیعه است. آنها از گسترش اسلام با قرائت شیعی خوفناک هستند. بین ۲۸ کشور اتحادیه اروپا، فرانسه و آلمان بیشترین جمعیت مسلمان اروپا را دارند. از سال ۲۰۱۰ تا نیمه سال ۲۰۱۶ تعداد جمعیت مسلمانان فرانسه از ۷/۵ میلیون نفر که ۸ درصد جمعیت فرانسه میشود با افزایش مواجه بوده است. در حال حاضر تعداد مسلمانان آلمان ۱/۶ درصد است که این جمعیت ایجاد خطر میکند. پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ جمعیت مسلمانان به دو برابر افزایش پیدا کند و این جمعیت برای قارهای که خود را مسیحی میداند، ترسناک است.
طبق آمار، جمعیت مسلمانان اروپا در سال۲۰۱۰ از ۹/۴ درصد به ۲/۱۱ درصد در سال۲۰۱۶ رسیده و اکنون از ۱۵درصد عبور کرده است. باید دقت کرد که نباید بحث جنگ صلیبی راه بیندازیم و حتی علمای اسلام هم مخالف توراتسوزی هستند. هر چند آنها درصدد هستند اسلام را دین تروریستی و افراطی نشان دهند، اما خداوند در سوره مبارکه صف آیه۸ میفرماید: یریدون لیطفئوا نورالله بافواهم والله متم نوره ولو کره الکافرون- کافران میخواهند تا نور خدا را به گفتار باطل خاموش کنند و البته خدا نور خود را هرچند کافران خوش ندارند کامل و محفوظ خواهد داشت. یا به قول شاعر، چراغی را که ایزد برفروزد. هر آن کس پف کند ریشش بسوزد. در همه ادیان توهین به ادیان دیگر مذموم است و این کار حتی بشری نیست.
راهکار عملی و حقوقی برای مقابله وجود دارد و از آن مهم اینکه آیا باید مقابله کنیم؟
چرچیل میگوید مهم نیست تو را به چه چیز بشناسند، مهم این است که تو را بشناسند. در نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و امریکایشمالی بیان میشود که «شما خودتان این قرآن را بخوانید. در واقع کسی اگر قرآن را بخواند، نسبت به آیههای آن به آگاهی میرسد.» اتفاقاً همان کسانی که قرآن را آتش میزنند و توهین میکنند، ناخواسته برای ما تبلیغ میکنند. آتشزدن قرآن ناراحتکننده است، اما نتیجه روشنی خواهد داشت؛ اول اینکه وعده خداست، چنانچه در آیه ۹ سوره حجر میفرماید: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ؛ بىتردید ما این قرآن را به تدریج نازل کردهایم و قطعاً نگهبان آن خواهیم بود.»
اگر این حادثه رخ داده به نظر من انزجارآمیز است، اما به نفع قرآن است. این قرآنسوزی برای جوانان اروپا و امریکا ایجاد سؤال میکند که چرا قرآن را آتش میزند، اما این اتفاق برای تورات و انجیل نمیافتد، در نتیجه چیزی دارد که از آن میترسند و این در نهایت به نفع اسلام است.
اگر بخواهیم به صورت خاص در لابهلای قوانین به دنبال راهحلی باشیم، آیا موفق خواهیم شد یا اینکه با جمعبندی صحبتهای شما اگر به لحاظ حقوقی پیگیری نکنیم، موفقتر عمل خواهیم کرد؟
طبق بند ۲ ماده ۱۸ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی «هیچ کس نباید مورد اکراهی واقع شود که به آزادی او در داشتن یا قبول یک مذهب یا معتقدات به انتخاب خودش لطمه وارد آورد.» همچنین طبق مادهیک میثاق «هر کس حق آزادی فکر و وجدان و مذهب دارد. این حق شامل آزادیداشتن یا قبول یک مذهب یا معتقدات به انتخاب خود، همچنین آزادی ابراز مذهب یا معتقدات خود، خواه به طور فردی یا جماعت، خواه به طور علنی یا در خفا در عبادات و اجرای آداب و اعمال و تعلیمات مذهبی است.» در واقع از یک طرف میگوید: «آزادی تفکر و وجدان داشته باشید» و از طرف دیگر میگوید: «ما نباید کسی را اجبار کنیم.» مجدداً در ادامه میگوید: «آزادی ابراز مذهب یا معتقدات را نمیتوان تابع محدودیتها کرد، مگر آنچه منحصراً به موجب قانون پیشبینی شده و برای حمایت از امنیت، نظم، سلامت یا اخلاق عمومی یا حقوق و آزادیهای اساسی دیگران ضرورت داشته باشد.» آنها به استناد همین میثاق میگویند من آزادم و میتوانم توهین کنم و ما به لحاظ حقوقی نمیتوانیم به ماده قانونی استناد کنیم.
پیشنهادات خود را در جمعبندی نهایی مطرح بفرمایید.
ما باید ایجابی صحبت کنیم نه سلبی. نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و امریکایشمالی همین کار ایجابی است. اقدام ایجابی ما فقط باید معرفی قرآن باشد و همزمان در مجامع بینالمللی اعتراض خود را بیان کنیم. راه سلبی محکوم به فناست. همچنین باید هزینه دیپلماتیک را برای سوئد و دانمارک با فراخواندن سفرای کشورهای اسلامی از این دو کشور بالا ببریم و فراخوان مطالعه قرآن را بزنیم.
در طول تاریخ بارها چنین عملکردهایی دیده شده است. به جای واکنش احساسی باید به واکنش منطقی و معرفی قرآن کریم بپردازیم. مهمتر اینکه به نقطه توهین متقابل نرسیم که خداوند در قرآن میفرماید: «وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ...؛ به معبود کسانى که غیر خدا را مىخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها نیز از روى ظلم و جهل، خدا را دشنام دهند...».