به گزارش جوان آنلاین به نقل از ایرنا، «شب قدر» است؛ مردم با هر سطح از اعتقاد و باور امشب شبزندهدار هستند؛ عدهای در مساجد و امامزادهها، حسینیهها و تکایا، عدهای پای تلویزیون در منزل و برخی هم در شیفت کاری شبانه و از رادیو در دل شب رازونیاز میکنند شاید هم در سکوت دعا میکنند؛ حتی در زندان هم امشب «شب قدر» است؛ شبهای قدر به مثابه راه گریزی از خویشتن و دریچهای رو به ملکوت و خالق است؛ این را حتی زندانیانی که به هر دلیلی در آن سوی میلههای بازداشتگاه اوین هستند هم به نیکی درک میکنند.
شب قدر برای زندانیان هم گرانقدر است؛ آنها هم دعای جوشن کبیر میخوانند، شب زندهداری میکنند، قرآن به سر میگیرند با ناله و عجز و لابه اظهار ندامت و پشیمانی میکنند و طلب استغفار میکنند.
زندانیان هم از همین جامعه هستند؛ زندان دنیای دیگری نیست برشی از واقعیتهای جامعه است. چهره زندانیان فرقی با مردم عادی ندارد آنها هم از دل مردم همین جامعه اکنون خواسته و ناخواسته گرفتار بند زندان شدهاند. کسی چه میداند که هر بندهای چه راز و چه حاجتی در دل دارد؛ امشب شبی است که کارنامه اعمال همه باید امضا شود.
اوین؛ بازداشتگاه معروف هم امشب مراسم شب قدر دارد؛ برای محکومانی که هر یک پروندهای و قصهای دارند. از زندانیان جرایم مالی گرفته تا زندانیان امنیتی در بازداشتگاه اوین هستند، اما در مراسم شب قدر همه به حکم ستار العیوبی و ارحم الراحمین بودن حق برای آمرزش گناهان خود و طلب فرصت دوباره در پیشگاه خداوند دست به دامان، بست؛ در دل سیاهی شب به دعا نشستهاند.
امشب بندهای زندان هم مانند همه شهر حال و هوای دیگری دارد؛ هیچ فرقی میان زندانیان با مردم دیگر نیست فقط آنها گرفتارتر هستند و در بند و محبوس. آنها فارغ از اینکه به چه جرمی محکوم شدهاند و چه مدت باید در زندان بمانند در کنار هم جمع شدند تا با نوای «الغوث الغوث» و اشک و ناله به خدا پناه برند و طلب استغفار و توبه کنند.
امشب در زندان خبری از خاموشی نیست؛ زندانیان بنا به اعلام برنامه قبلی کم کم به «حسینیه بیت العباس» میآیند؛ چهره عدهای هم آشناست و پیر و جوان، تک تک و گروهی آمدهاند. تعدادی در گوشه عزلت تسبیح در دست میچرخانند. برخی هم خیره هستند و منتظر؛ نگاهشان پر از انتظار و دلتنگی است، اما انتظار چه؛ نمیدانم. گویی در پس نگاه برخی از آنها میتوان روسیاهی را خواند، اما چه فرقی دارد امشب رو سیاه و رو سفید امید کرم الهی دارند.