کد خبر: 1016866
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۵
یادداشتی از دکتر امیر ناظمی
سیاست‌های «کنکوری» برآمده از فرضی است که انسان‌ها قابل رتبه‌بندی هستند! و بهترین مبنای این رتبه‌بندی چیزی به نام هوش است! باورمندان به این ایده همان‌هایی هستند که وقتی کیارستمی فوت کرد، اظهار کردند مگر رتبه‌اش در کنکور چند بوده است! به همین وقاحت!
جوان آنلاین: دکتر امیرناظمی در صفحه خود در شبکه اجتماعی ویرگول نوشت: خبر هولناک بود، یک دانش‌آموز به دلیل نارضایتی‌اش از کنکور دست به خودکشی زد! او اکنون تنها نمادی از کشتاری است که سالانه به بهانه کنکور بر سر نسلی از جوانان هوار می‌شود! بسیاری دیگر در روز‌های پیش یا ناکامی‌های روز‌های بعد کنکور به همین سرنوشت دچار می‌شوند!

سیاست کنکوری

سیاست‌های «کنکوری» برآمده از فرضی است که انسان‌ها قابل رتبه‌بندی هستند! و بهترین مبنای این رتبه‌بندی چیزی به نام هوش است! باورمندان به این ایده همان‌هایی هستند که وقتی کیارستمی فوت کرد، اظهار کردند مگر رتبه‌اش در کنکور چند بوده است! به همین وقاحت! این سیاست رتبه‌بندی انسان‌ها بنیان هر سیاستی است که اجازه می‌دهد کسی زنده بماند و کسی بمیرد! پیش‌نیاز همان سیاستی که در جداسازی آموزشی برخی از سایرین بروز می‌یابد؛ همان جایی که جامعه تبدیل به تافته‌های جدابافته‌ای می‌شود که برخی برابرتر از دیگران می‌شوند!

رد علمی سیاست کنکوری

صرف‌نظر از همه استدلال‌های اخلاقی و اجتماعی که در رد رتبه‌بندی و جداسازی انسان‌ها وجود دارد، اما این برای باورمندان به رده‌بندی انسان‌ها کافی نیست؛ باید برای آنان استدلالی از جنس خودشان آورد! مطالعات علمی متفاوتی نشان می‌دهند که رتبه‌بندی‌های انسانی بر اساس هر آزمونی دارای اشکال است. برخی از مطالعات عبارتند از:

۱- چیزی به نام هوش عمومی وجود ندارد. تنوع هوش بالاست و به‌عنوان مثال کسی که هوش ریاضی بالایی دارد؛ الزاماً دارای هوش جغرافیایی یا هوش موسیقیایی بالایی نیست. به همین استدلال هیچ آزمونی که بتواند یک فرد را بر حسب توانمندی عمومی بسنجد وجود ندارد. در حقیقت هر هوشی آزمون تخصصی خود را دارد.

۲- هیچ ابزار قابل‌اتکایی برای سنجش هوش وجود ندارد. حتی برای سنجش یک هوش خاص هم نمی‌توان ابزاری داشت تا از آن طریق بتوان به‌طور مطمئنی رتبه‌بندی درستی داشت.

۳- هوش امری برساختی است. در بسیاری از مطالعات آنچه در یک فرهنگ مصداق هوش دانسته می‌شود، در فرهنگ دیگری می‌تواند برخلاف آن تعبیر شود. به این ترتیب حتی اگر موارد ۱و۲ نیز مورد قبول نباشد؛ باز هم آزمون‌های کلی‌نگر ناکارآمد است.

۴- هوش حل یک مسئله با سرعت بیشتر و خلاقیت حل همان مسئله از روش دیگری است. آزمون‌ها اگر حتی بتوانند سه مورد بالا را حل کنند؛ برای سنجش خلاقیت بسیار ناتوان‌تر هستند.

۵- انواع هوش به مرور زمان کشف می‌شوند. همه انواع هوش در زمان ما قابل شناسایی نیستند و آینده آبستن فهم جدید از هوش‌های دیگر است.

و، اما استدلال زیر از حوزه جامعه‌شناسی می‌آید و تکان‌دهنده‌تر از سایر استدلال‌ها:

۶- افرادی که آموزش مناسب‌تر می‌بینند، تست‌های هوش را بهتر می‌زنند! این یعنی آن‌که تست‌های هوش، واقعاً تست‌های سنجش هوش ذاتی (ژنتیک) نیستند؛ بلکه آنچه را می‌سنجد میزان یادگیری است و یادگیری بیش از هوش ژنتیکی، از برخورداری از آموزش، وضعیت خانوادگی، برخورداری‌های مالی و... تأثیر می‌پذیرد. به زبان ساده‌تر کنکور بیش از هوش تابع سرمایه خانوادگی افراد است! بیش از هر عاملی! این همان چیزی است که برخوردار‌ها را متوهم می‌کند!

کنکور نماد گیر افتادن در گذشته

کنکور در ایران همچنان برگزار می‌شود! این تلخ‌ترین واقعیت ایران است، تلخ‌تر از گران شدن ارز و تحریم! کنکور برگزار می‌شود تا ته‌مانده‌های خلاقیت را به رگبار ببندد، این کنکور «خدای کشتار» است. کنکور تلخ است، چون نماد چسبیدن ابلهانه ما به چیزی است که بلدیم! ما دچار «وابستگی مسیر» شده‌ایم؛ یعنی حاضر نیستیم مسیر گذشته را تغییر دهیم.

کنکور، اما یکی از بزرگ‌ترین کسب‌وکار‌های ایران است و ما آماده ورود به دوران جدید نیستیم؛ چراکه حاضر نیستیم در باورهایمان بازاندیشی کنیم. اگر بپذیریم که انسان هوش‌های متنوعی دارد و این هوش‌ها الزاماً با همدیگر همبستگی ندارد؛ یعنی پذیرفته‌ایم که هیچ ابزاری برای رتبه‌بندی نیست.

واقعیت آن است که «هیچ آزمونی آنقدر منصفانه نیست که انسان‌ها را رتبه‌بندی کند» و برای همین است که به قول اسکات پیج در کتاب «تفاوت» می‌شود، گفت: «پذیرش تنوع است که ما را به وضعیت بهتر می‌رساند.»

دیگر دوران هر سیاستی که برپایه رتبه‌بندی میان انسان‌ها و گروه‌ها باشد، گذشته است؛ سیاست‌ها باید برپایه احترام به تنوع‌ها و تفاوت‌ها باشد. می‌توانست همین کرونا بهانه ما برای گذار از این حماقت‌هایمان باشد؛ اما نشد! پذیرش دانشگاه‌ها در دنیای توسعه‌یافته چگونه است؟ آزمون SAT در امریکا چه تفاوت‌هایی دارد؟ آیا آزمون‌های استانداردی مانند المپیاد‌های دانش‌آموزی یا جوایز معتبری مانند جایزه خوارزمی نمی‌توانست ابزار‌هایی برای پذیرش بخشی از صندلی‌ها باشد؟ حتماً می‌توانست؛ اگر ما کمی عاقل‌تر بودیم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
خبرهای مرتبط
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار