جوان آنلاین: تلاش اوکراین به عضویت در ائتلاف نظامی ناتو از دلایل آغاز جنگ با روسیه بود، اما پس از ۳ سال جنگ و با وجود حمایتهای تسلیحاتی اروپا از کییف، تنها اوکراینیها هستند که جانشان را در جبهههای جنگ در خطر میبینند.
به گزارش فارس، تحلیلگر تلگراف روز جمعه در یادداشتی تأکید میکند که «اروپا فقط حرف میزند، نه عمل» و هیچ نیروی نظامی برای نجات اوکراین نخواهد آمد.
به گفته روزنامه انگلیسی، قول رئیسجمهور فرانسه امانوئل ماکرون برای حضور نیروهای نظامی، «نمایشی توخالی از همبستگی است که پوتین هرگز اجازه آن را نخواهد داد.»
نشست دیروز ائتلاف مشهور به «کشورهای داوطلب» پر از سخنان جسورانه بود، از جمله توافق درباره آنچه امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، «نیروهای اطمینانبخش در اوکراین» نامید.
اما مشکل اصلی طرح ماکرون، شخصی به نام ولادیمیر پوتین است. رهبران اروپا از زمان آغاز جنگ اوکراین و روسیه، با کرملین گفتوگو نکردهاند. شاید به همین دلیل است که به نظر میرسد پیامهای مکرر پوتین مبنی بر مخالفت قاطعانه با حضور نظامی ناتو در اوکراین را نشنیدهاند. در واقع، کاملاً روشن است که یکی از اصلیترین دلایل پوتین برای حمله به اوکراین، جلوگیری از گسترش ناتو به سمت شرق اروپا و ممانعت از خطر امنیتی ناشی از آن برای روسیه بوده است.
این باعث میشود طرح ماکرون برای اعزام نیروهای اروپایی به اوکراین، بخشی از مشکل باشد، نه راهحل. پوتین هرگز به حضور نیروهای حافظ صلح ناتو رضایت نخواهد داد، پس چرا اروپاییها حتی درباره آن صحبت میکنند؟ تنها پاسخ، نمایشی دیگر از «همبستگی توخالی» با رئیسجمهور اوکراین ولودیمیر زلنسکی است که در این نشست بسیار با دوستان اروپایی خود خوشوبش کرد و آنها را در آغوش گرفت.
اما در حقیقت، زلنسکی و همه اوکراینیها دلایل خوبی برای خشمگین بودن از متحدانشان در اتحادیه اروپا دارند. اگرچه کمکهای نظامی اروپا و آمریکا به اوکراین کمک کرده تا ارتش بسیار بزرگتر روسیه را متوقف کند، اما سه سال و نیم جنگ، داستان تأخیرهای مداوم در ارسال تسلیحات و کمبود آن را روایت میکند.
به گفته تحلیلگر، در حالی که جاستین ترودو، نخستوزیر وقت کانادا، در سال ۲۰۲۲ قول داد که هر آنچه اوکراین نیاز دارد و تا هر زمانی که لازم باشد، تأمین شود، اما «غرب همیشه یک روز دیر کرده و یک دلار کمتر فرستاده است.»
این عدم تطابق بین سخنان و اعمال غرب به زمان الحاق کریمه توسط پوتین در سال ۲۰۱۴ بازمیگردد. آنگلا مرکل، صدراعظم وقت آلمان، در آن زمان قول داد که «مرزهای اروپا غیر قابل تغییر هستند و خواهند ماند» و گفت که حمله به این منطقه تحمل نخواهد شد. اما کمی بیش از یک سال پس از آن سخنان پرشور، آلمان با خوشحالی قراردادی ۹.۵ میلیارد یورویی برای ساخت خط لوله گاز نورد استریم دوم زیر دریای بالتیک را امضا کرد که وابستگی اروپا به کرملین را افزایش داد و منافع مالی بیشتری به روسیه رساند.
تعجبی ندارد که در آستانه حمله روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، کرملین به تهدیدات غرب درباره عواقب سنگین توجهی نکرد. به گفته تلگراف، پوتین از روی تجربه میدانست که سخنان اروپاییها «مانند نوشتهای روی آب» یا همان وعده سرخرمن است.
اگرچه در ابتدا سرعت تجمیع کمکهای نظامی اروپاییها برای اوکراین قابل توجه بود، اما ماههای بعدی پر از بحث و جدل درباره این بود که آیا آلمان تانکهای لئوپارد-۲ را تأمین خواهد کرد، یا آیا آمریکا جنگندههای اف-۱۶، سامانههای موشکی هیمارس و موشکهای کروز میانبرد ATACMs را ارسال خواهد کرد یا نه. این بخشی از یک الگوی آشنا بود: غرب میخواست به اوکراین کمک کند تا با روسیه بجنگد، بدون اینکه مستقیماً درگیر شود.
ژنرال مارک میلی، رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا، نیز در سپتامبر ۲۰۲۱ به جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، گفت: «اجتناب از جنگ مستقیم با روسیه... اولویت مطلق است».
همین منطق در مورد طرح غیرمنطقی نیروهای حافظ صلح اروپایی نیز صدق میکند. با وجود حمایت ماکرون از «نیروی اطمینانبخش اوکراین»، ۶۸ درصد از پاسخدهندگان فرانسوی به نظرسنجیها گفتهاند که مخالف قرار گرفتن سربازانشان در معرض خطر در صورت ادامه درگیریها هستند.
در حالی که ۲۶ از ۳۵ کشور غربیِ حاضر در نشست دیروز ائتلاف کشورهای داوطلب به طور اسمی موافقت کردهاند که «نیروهایی اعزام کنند یا منابعی برای حمایت از نیروهای حافظ صلح در هوا یا دریا فراهم کنند»، توجه داشته باشید که کلمه «یا» چه نقش کلیدیای دارد.
بسیاری از رهبران به نظر میرسد حاضرند از نیروهای حافظ صلح حمایت کنند، اما اینکه چند نفر از آنها حاضرند رأیدهندگان خود را به اوکراین بفرستند، هنوز مشخص نیست.