جوان آنلاین: مرد اتباعی که به خاطر اختلافات طایفه‌ای چهار سال قبل یکی از هم‌ولایتی‌هایش را به قتل رسانده از سوی اولیای دم بدون هیچ قید و شرطی بخشیده شد. پدر مقتول اعلام کرد با این بخشش می‌خواهد اختلافات طایفه‌ای را برای همیشه تمام کند.
روز چهارشنبه ۱۱ فروردین‌ماه ۱۴۰۰، رهگذران در یکی از خیابان‌های تهرانسر در غرب تهران درگیری چند مرد جوان را مشاهده کردند و به پلیس خبر دادند. با اعلام این خبر، تیمی از مأموران کلانتری تهرانسر به محل حادثه اعزام و پشت فروشگاه بزرگ رفاه با جسد خونین مرد جوانی روبه‌رو شدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود. بدین ترتیب قاضی محمدجواد شفیعی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند.
تیم جنایی در همان ابتدای تحقیقات فهمیدند مقتول به نام بصیر اهل افغانستان است و ساعتی قبل در درگیری با سه نفر به قتل رسیده است.
گفته‌های شاهدان عینی حکایت از آن داشت لحظه حادثه، سه مرد جوان از خودروی سواری پیاده می‌شوند و راه مقتول را سد و او را با ضربات متعدد چاقو زخمی و سپس از محل فرار می‌کنند.
شناسایی عاملان قتل
مأموران در ادامه با بررسی فیلم دوربین‌های مداربسته محل حادثه، چهره عاملان قتل را به دست آوردند که خانواده مقتول آنها را شناسایی کردند و معلوم شد عاملان قتل همگی از هم‌ولایتی‌های مقتول هستند و از قبل با هم آشنایی داشته‌اند. همچنین مشخص شد عاملان اصلی درگیری دو برادر ناتنی به نام‌های نظیر و بشیر هستند که همراه یکی از دوستانشان به نام شکرالله دست به قتل زده‌اند.
در نخستین گام شکرالله بازداشت شد و وی پس از دستگیری به درگیری اعتراف کرد و گفت ضربات چاقو را بشیر به مقتول زده است. بنابراین دو برادر تحت تعقیب قرار گرفتند و مأموران مدتی بعد نظیر را بازداشت کردند، اما دریافتند قاتل اصلی به افغانستان فرار کرده است.
۲ سال بعد
تحقیقات برای دستگیری قاتل فراری در دستور کار مأموران اینترپل قرار داشت تا اینکه دو سال بعد به مأموران پلیس تهران خبر رسید قاتل به صورت غیرقانونی از افغانستان به ایران بازگشته و در یکی از شهر‌های اطراف تهران در یک مغازه مرغ‌فروشی مشغول به کار است و زندگی مخفیانه‌ای دارد. با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران راهی مخفیگاه بشیر شدند و وی را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. متهم پس از انتقال به اداره پلیس با اظهار پشیمانی به قتل اعتراف کرد و گفت فریب برادرش را خورده و قصد قتل نداشته است.
اختلاف قبیله‌ای
متهم در توضیح ماجرای قتل گفت: «من ۱۳ سال قبل همراه مادر و خانواده‌ام به ایران آمدم و در یک مغازه مرغ‌فروشی مشغول به کار شدم. خانواده بصیر از قدیم در افغانستان همسایه ما بودند، اما ما با هم اختلاف داشتیم و بار‌ها با هم درگیر شده بودیم. در این درگیری‌ها، دامادمان از سوی بستگان نزدیک بصیر که او هم در آن درگیری حضور داشت به قتل رسید و همین موضوع باعث شد کینه ما بیشتر شود. پس از آن حادثه خونین، بصیر و خانواده‌اش به ایران فرار کردند تا افراد طایفه ما از آنها انتقام نگیرند، اما من و برادر ناتنی‌ام تلاش می‌کردیم محل زندگی آنها را پیدا کنیم و انتقام‌مان را بگیریم. مدتی قبل به مراسم عروسی در سرآسیاب کرج دعوت بودیم که در آن مراسم برادر ناتنی‌ام با بصیر درگیر شد و او برادر و پسربرادرم را کتک زد و فرار کرده بود. از طرفی هم به ما خبر دادند او در درگیری یکی از بزرگان قبیله ما را کتک زده است و همه این موارد باعث شد کینه ما از او بیشتر شود. روز حادثه به ما خبر دادند بصیر در تهرانسر در مغازه‌ای مشغول به کار است و ما هم سه نفری به نزدیکی محل کارش رفتیم و با او درگیر شدیم. در درگیری، برادرم مرا تشویق کرد او را با چاقو بزنم و گفت من مواظب زن و بچه‌ات هستم و من هم فریب خوردم و او را به قتل رساندم. پس از حادثه به افغانستان فرار کردم، اما مادرم همیشه اصرار داشت به تهران برگردم و خودم را معرفی کنم. مادرم می‌گفت زن و بچه‌ام در ایران تنها هستند و به من نیاز دارند. به ایران برگشتم، اما ترسیدم خودم را به پلیس معرفی کنم و در نهایت هم دستگیر شدم.»
حکم قصاص
متهم پس از اعتراف به قتل در دادگاه کیفری استان محاکمه و با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. حکم قصاص متهم پس از تأیید در شعبه ۲۰ دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به دادسرای امور جنایی فرستاده شد و روی میز قاضی سیدمحمد رضوی، دادیار شعبه دوم اجرای احکام قرار گرفت. در حالی که متهم در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی با گذاشتن جلسات صلح و سازش تلاش زیادی برای جلب رضایت اولیای دم کردند.
بخشش
نام متهم در لیست افراد محکوم به قصاص قرار گرفته و نفس‌های او به شماره افتاده بود، اما جلسات صلح و سازش همچنان ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل پدر مقتول به دادسرا رفت و بدون هیچ قید و شرطی قاتل فرزندش را بخشید. وی گفت: «من، همسرم و فرزندان مقتول تصمیم داشتیم قاتل را قصاص کنیم، اما ریش سفیدان طایفه از من خواستند قاتل را ببخشم و با این بخشش می‌خواهیم درگیری و اختلافات دو طایفه برای همیشه تمام شود. من از متهم درخواست دارم پس از آزادی به افغانستان برنگردد، چون احتمال دارد بعضی افراد قبیله دوباره تصمیم به انتقام بگیرند.»
با اقدام خداپسندانه اولیای دم، قاتل به زندگی دوباره برگشت و به زودی از جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه می‌شود.
