سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: در متن تقریظ آمده است: «شهید عزیز آقای ذوالفقارنسب و هر فداکاری مانند آن عزیز، مایه سربلندی کشور و سرباز حقیقی اسلام و قرآنند. ارتش جمهوری اسلامی ایران و همه ما باید به کسانی، چون شهید ذوالفقارنسب افتخار کنیم.» این کتاب ۱۲۴صفحهای از سوی انتشارات سوره سبز تهران در ۲هزار نسخه منتشر شده است. سرهنگ مجتبی ذوالفقارنسب متولد جهرم در ۲۱ فروردین ۹۵ در دفاع از حرم اهل بیت (ع) در سوریه به شهادت رسید. با مهدی فصاحت متولد سال ۶۱ که خود نیز اهل جهرم است گفتگو کردهایم.
«شیر زیتان» چندمین کار شما در حوزه مقاومت است؟
سال ۸۲ در دوران دانشجویی، اولین کتابم را که زندگینامه یاران امام حسین (ع) بود از عربی به فارسی ترجمه کردم. این کتاب سال ۸۳ به همت انتشارات امید آزادگان (پیام آزادگان فعلی) به چاپ رسید.
سال ۹۵ وارد عرصه ادبیات دفاع مقدس شدم و اولین کتابم در این حوزه را درباره خاطرات سرداران دفاع مقدس جهرم به رشته تحریر درآوردم.
چطور شد وارد این عرصه شدید؟
یکی از دوستان مجموع خاطرات سرداران دفاع مقدس جهرم را جمعآوری کرده بود و برای ویراستاری به من سپرد. وقتی آنها را مطالعه کردم، دیدم که این خاطرات خام هستند و فراتر از ویراستاری، نیاز به نگارش مجدد دارند. آنها را به طور کامل بازنویسی کردم. همین کار باعث شد تا به این حوزه علاقهمند شوم. در مجموع ۱۸ کتاب از من به چاپ رسیده است که آخرین اثرم به نام «شیر زیتان» مربوط به زندگی شهید مدافع حرم سرهنگ مجتبی ذوالفقارنسب است.
کتاب شما چطور به دست مقام معظم رهبری رسید؟
مدتی قبل خانواده شهدای ارتش با مقام معظم رهبری دیداری خصوصی داشتند. دو پسر شهید ذوالفقارنسب هم در این دیدار حضور داشتند و کتاب را به رهبری اهدا کردند. بعد از آن دیدار مطلع شدم که ایشان کتاب را مطالعه و تقریظی برآن نوشتهاند.
متن تقریظ ایشان را همراه با یک چفیه و انگشتری متبرک هم برای من فرستادند. اقدام رهبری شور و هیجانی در من به وجود آورد و انرژی مضاعفی گرفتم.
از قبل شهید ذوالفقارنسب را میشناختید؟
بلی، همسر شهید با همسرم نسبت فامیلی دارند. بعد از شهادتش با شناختی که از شهید داشتم، دست به کار شدم تا کتابی درباره ایشان بنویسم.
کار نگارش کتاب از مصاحبه و ثبت خاطرات همسر، خانواده، دوستان و همرزمان شهید در ایران و سوریه آغاز شد و اسنادی نظیر دستنوشتههای ایشان، فیلمهایی از شهید (که در اختیار ارتش و خانواده قرار داشت)، دفترچه یادداشت سوریه و عکسها و مستنداتی از شهید در اختیار من قرار گرفت و تا آنجا که امکانش بود در کار کتاب مورد استناد و استفاده قرار گرفت که حاصل آنها این کتاب شد.
سبک نگارش کتاب چگونه است؟
کتاب «شیر زیتان» رمان بلندی است که از قبل تولد شهید آغاز و تا شهادت ایشان به صورت داستانی به رشته تحریر درآمده است. محتوای این کتاب صددرصد برگرفته از واقعیتهاست. همه ماجراهای کتاب واقعی است و فقط به دست نویسنده پردازش شده است، البته این را هم بگویم که به نظر من از میان همه فصلهای کتاب فصل مربوط به حضور شهید در جبهه مقاومت از همه فصلها جالبتر است.
چرا نام «شیر زیتان» را برای کتاب انتخاب کردید؟
سرهنگ مجتبی ذوالفقارنسب فرمانده گردان ادوات شهر «زیتان» بود. در میان فیلمهایی که از ایشان دیدم، رزمندگان لشکر فاطمیون در مصاحبههای خود از شهید به عنوان شیر یاد میکردند و با توجه به محل خدمت ایشان نام «شیر زیتان» را برای کتاب انتخاب کردم.
مهمترین نکات زندگی شهید ذوالفقارنسب که برای شما به عنوان نویسنده جالب بود و سعی کردید آنهـا را در کتاب برجستـه کنیـد، چه بود؟
مهمترین پیام این کتاب مقاومت و ایستادگی است، میخواهد بگوید برای حفظ آرمانهای انقلاب که همان آرمانهای اسلام است، باید ایستادگی کنیم. شهید ذوالفقارنسب کسی بود که برای اعتقاداتش مبارزه کرد و با همه سختیهایی که برای رسیدن به جبهه مقاومت پیش رو داشت، خود را به سوریه رساند. شخصیت دینی و انقلابی شهید، بیشترین نقش را در زندگیاش داشت. ایشان از دوران کودکی با دو نفر از دوستانش که بزرگتر از وی بودند، رفاقت داشت که اتفاقاً آن دو نفر در دفاع مقدس ما به شهادت رسیدند. شهید ارتباط خوبی با مسجد و بسیج داشت و به گفته خود هر چه داشت از نماز اول وقت بود. من تلاش کردم در این کتاب ویژگیهای اخلاقی شهید ذوالفقارنسب را به گونهای بیان کنم که جوانان دریابند آنچه باعث میشود شهدا به عاقبت بخیری برسند، دوری از ریا، خلوص نیت و برای خدا بودن آنهاست.
به عنوان یک نویسنده جوان فکر میکنید در عرصه ادبیات پایداری و مقاومت چه مربوط به دفاع مقدس دیروز یا مدافعان حرم امروز چه مسائل و مشکلاتی وجود دارد؟
مسائل و مشکلات فراوان است. نهادهای متولی فرهنگ از نشر کتابهای دفاع مقدسی نه استقبال میکنند و نه حمایت. ما به عنوان مؤلف نیاز به حمایت داریم، اما در این میان مسئولان فرهنگی کار چندانی انجام نمیدهند. نهادهای فرهنگی که باید سالها پیش از این سراغ خانواده شهدا میرفتند در این عرصه کمکاری کردهاند. یکی از مشکلات مادر زمینه ثبت خاطرات و گفتگوهای خانواده شهدا و ایثارگران، سن و سال بالای خانوادههای شهدا و فراموشی خاطرات است.
کاری که باید در ۳۰ سال پیش اجرایی میشد، در این اوضاع و احوال به خاطر فراموشی به سختی انجام میشود و در این سالها ما بسیاری از این راویان را از دست دادهایم؛ کسانی که هیچ جایگزینی ندارند.