سرویس تاریخ جوان آنلاین: جناب عادل عون (ابویاسر) تا چند سال پیش، نماینده جنبش امل در ایران بود و در تهران استقرار داشت. آنچه پیش روی شماست، گفت: وشنودی است که با وی در باره خاطرات وی از شهید دکتر مصطفی چمران انجام گرفته است. امید آنکه علاقمندان را مفید و مقبول افتد.
در ابتدای گفتگو بهطور مختصر خود را معرفی کنید و بفرمایید از کی و چگونه با شهید چمران آشنا شدید؟
بنده عادل عون معروف به ابو یاسر، مسئول نظامی جنبش امل بودم که از ابتدای شکلگیری آن عضو بودم و مسئولیت تجهیز و تسلیح جنبش امل و آموزش را به عهده داشتم و هنگامی که اسرائیل جنوب لبنان را اشغال کرد یکی از مسئولین اتاق عملیات علیه دشمن صهیونیستی در جنوب لبنان بودم. در آن زمان جنبش امل در واقع رکن اصلی مقاومت بود.
قبل از فعالیت در جنبش امل چه مسئولیتهایی داشتید؟
پیش از آن در فاصله سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۲ در نیروهای العاصفه وابسته به الفتح با درجه ستوانی خدمت میکردم. پس از رفتن حاج مصطفی دیرانی از جنبش فرماندهی اتاق عملیات به عهده من قرار گرفت و تا سال ۲۰۰۰ عضو دفتر سیاسی جنبش بودم. بعد هم که مسئول دفتر جنبش امل در ایران شدم.
بنده اولین بار در مصر با شهید چمران آشنا شدم. ایشان در سال ۱۹۷۰ همراه با عدهای از مبارزان ایرانی برای طی دورههای آموزشهای نظامی و چریکی به مصر آمده بود. پس از آن به لبنان آمد و مسئولیت اداره هنرستان جبل عامل در شمال شهر صور را پذیرفت. من ناظم هنرستان بودم.
چگونه با امام موسی صدر آشنا شدید و جنبش امل چگونه شکل گرفت؟
بنده و شهید چمران هر دو معتقد به انقلاب فلسطینی بودیم و همواره مترصد این بودیم که شیوه درستی برای مبارزه با دشمن صهیونیستی پیدا کنیم. در این زمان بود که امام موسی صدر برای دفاع از مردم محروم جنوب لبنان و در مجموع برای دفاع از لبنان در برابر دشمن صهیونیستی و کمک به مقاومت فلسطین به فکر تأسیس جنبش محرومین جنوب لبنان افتاد و من و شهید چمران جزو نخستین کسانی بودیم که به ایشان پیوستیم.
مسئولیت شما و شهید چمران در جنبش امل چه بود؟
من مسئول نظامی و ایشان مسئول سازمان مرکزی بود. خوشبختانه بنده بسیار مورد اعتماد ایشان بودم و همواره در کنار هم بودیم و این همکاری و دوستی تا هنگام پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت. در این سال ایشان به همراه هیئتی از مجلس اعلای لبنان و جنبش امل برای عرض تبریک و دیدار با امام راهی ایران شدند. در ایران امام خمینی به ایشان گفتند بمانید، چون اگر ایران از شرّ بیگانگان رها شود، لبنان و دیگر کشورها نیز آزاد خواهند شد و لذا ایشان در ایران ماند.
نقش و تأثیر شهید چمران در جنبش امل را چگونه ارزیابی میکنید؟
ایشان بیشترین تلاش و حرکت را در جنبش داشت و به صورت شبانهروزی فعالیت میکرد. عاشق کارش بود و آن را عبادت تلقی میکرد. از نگاه او شکست واژه بیمعنایی بود و برای هر مشکلی راه حلی پیدا میکرد. او یک مرد استثنایی و کمنظیر بود.
از رابطه شهید چمران و امام موسی صدر برایمان بگویید؟
شهید چمران مورد اعتمادترین و نزدیکترین فرد به امام موسی صدر بود و همیشه سریعترین دریافتها را از اندیشههای امام موسی صدر داشت. آشنایی آنها به حدی صمیمانه و نزدیک بود که حتی بعضی از دوستان امام موسی صدر به این رابطه حسادت میکردند.
از چه زمانی با هم آشنا بودند؟
پس از سفر شهید چمران به لبنان این آشنایی شکل گرفت و پیش از آن سابقهای نداشت. شهید چمران بهشدت به امام موسی صدر علاقه داشت و در کنار ایشان تمام قامت علیه رژیم صهیونیستی میجنگید و برای موفقیت برنامههای ایشان فعالیت میکرد. امام موسی صدر نام شهید چمران را «سرباز گمنام» گذاشته بود.
چه شد که در جنبش امل انشقاق به وجود آمد؟
پس از پیروزی انقلاب و زمانی که شهید چمران به عنوان یکی از مهمترین کادرها و مسئولان امل به ایران آمد و مسئولیتهای جدیدی در زمینه جنگ ایران و عراق به عهدهاش قرار گرفت، جنبش امل هم با مفقود شدن امام موسی صدر و عدم حضور شهید چمران عملاً دیگر نتوانست به شیوه سابق به مبارزه ادامه بدهد.
میزان تأثیر ایشان در جلوگیری از این انشقاق را چقدر میدانید؟
قطعاً اگر تقدیر اینگونه رقم میخورد که ایشان در لبنان و در کنار ما میماند انشقاق و اختلافی پیش نمیآمد. علتش هم شناخت ایشان از امور بود. ایشان میتوانست به عنوان پل ارتباطی بین امل و انقلاب ایران عمل کند.
به نظر شما چرا جنبش امل به مرور زمان کمرنگ شد؟
واقعیت این است که کسانی که علناً و پشت پرده برای از بین بردن جنبش امل و خط امام موسی صدر فعالیت میکردند، همان کسانی بودند که کینه شهید چمران را به دل داشتند و به دلیل رابطه خاص و منحصر به فرد او و امام موسی صدر به او حسادت میکردند. حضور شهید در جمع ما میتوانست رابطه امام موسی صدر و انقلاب ایران را گسترش بدهد و از بروز مسائل سوء بین ما بکاهد.
اینک که حزبالله نقش مهمی در حیات سیاسی لبنان بازی میکند، حضور آن را چگونه ارزیابی میکنید و تأثیر آن را در آینده لبنان چگونه میبینید؟
حزبالله یکی از عناصر بسیار بزرگ در معادلات سیاسی لبنان و حذف آن بسیار دشوار است؛ لذا به یکی از مهمترین عناصر در حل و فصل مسائل منطقه تبدیل شده است. محبوبیت حزبالله در میان ملتهای عربی و اسلامی روزافزون و حضور آن اسباب سرفرازی مسلمانان منطقه و موجب امیدواری هر چه بیشتر نسبت به آینده است، بهخصوص پس از پیروزی حزبالله در جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ و شکست پروژه شکستناپذیری ارتش رژیم صهیونیستی که چیزی شبیه معجزه بود و باعث شد اسرائیل و همپیمانانش در منطقه بهشدت به وحشت بیفتند. اینک حزبالله به الگویی انقلابی برای نه تنها مسلمانان بلکه تمام آزادیخواهان دنیا در آمده است. نقش سیاسی حزبالله هم بر اساس ملی ـ عربی ـ اسلامی استوار است که بیش از پیش موجب حفظ وحدت در لبنان شده است.
نقش جمهوری اسلامی در تقویت این وحدت چیست؟
جمهوری اسلامی با کمکهای مادی و معنوی خود به عنوان حامی بزرگ مقاومت در لبنان و فلسطین نقش تعیینکنندهای را ایفا میکند.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.