سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، رسیدگی به پرونده از ۲۸مهرسال۹۷، با خودکشی دختر جوان در یک پارکینگ طبقاتی در پاسداران آغاز شد و در دستور کار پلیس قرار گرفت. مأموران بعد از حضور در محل با جسد دختر ۲۸ساله به نام فریبا روبهرو شدند که از طبقه ششم پارکینگ به حیاط سقوط کرده و جان سپرده بود. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، سرایدار پارکینگ طبقاتی مورد تحقیق قرار گرفت و به مأموران گفت: «ساعتی قبل دختر جوان در حالی که سوار یک دستگاه پژو ۲۰۶ بود همراه یک مرد جوان وارد پارکینگ شد. مرد جوان پارکینگ را ترک کرد و بعد از آن متوجه شدم دختر جوان حالش خوب نیست. او از من آب خواست و من برایش آب معدنی خریدم. او گفت: قرص خورده و میخواهد خودکشی کند که با او صحبت کردم، اما وقتی از پارکینگ بیرون رفتم، متوجه شدم خودش را بهپایین پرتاب کرده است.» در ادامه تحقیقها خواهر فریبا نیز به مأموران گفت: «خواهرم دانشجوی دکترای زبان فرانسه بود. او با مرد جوانی به نام محمود ارتباط داشت. محمود بارها به خواهرم ابراز علاقه کرده بود، اما خواهرم به او علاقهای نداشت. به همین خاطر او خواهرم را تهدید به مرگ کرده بود و بارها خواهرم را اذیت و آزار روحی داده بود. او از خواهرم عکس تهیه کرده و بارها دست به اخاذی هم زده بود. به او مشکوک هستم و احتمال میدهم او خواهرم را از بالای ساختمان به پایین پرتاب کرده است.»
بعد از اظهارات خانواده فریبا، محمود شناسایی و بازداشت شد. او ابتدا ابراز بیاطلاعی کرد، اما وقتی با فیلمهای ضبط شده در دوربین مدار بسته پارکینگ روبهرو شد لب به اعتراف گشود و گفت: «قبول دارم همراه فریبا وارد پارکینگ شدم، اما او حال خوبی نداشت و میگفت: قصد خودکشی دارد. من بعد از دقایقی پارکینگ را ترک کردم و نمیدانم چه اتفاقی افتاد.» او درخصوص رابطهاش با فریبا گفت: «من متأهل بودم و فریبا هم این موضوع را میدانست، اما او به من علاقه داشت و با هم رابطه دوستی داشتیم حتی مادرش هم در جریان این رابطه بود. ما چند بار با هم به رستوران رفته بودیم. یکبار هم بلیت کنسرت خریده و زیر برف پاککن ماشینم گذاشته بود تا اینکه با هم به کنسرت رفتیم.»
بعد از اظهارات مرد جوان در ادامه تحقیقات در آخرین پیامک ارسال شده از سوی فریبا به محمود نوشته شده بود: «جای کبودی دستهایت روی مچ دستم باقی مانده است. به پزشکی قانونی میروم و از تو شکایت میکنم و به همه میگویم قصد اخاذی از من را داشتی!» با افشای این پیامک محمود بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: «آخرین بار که با فریبا درگیر شدم او را کتک زدم. به همین خاطر میخواست شکایت کند. او از من پول میخواست تا از شکایتش صرف نظر کند، اما چون گفته بودم به او پولی نمیدهم با من درگیر شد.»
با توجه به مدارک موجود محمود به اتهام تسبیب در مرگ دخترجوان و سرایدار پارکینگ به اتهام خودداری از کمک به مصدوم و اخفای ادله روانه زندان شدند و پرونده بعد از صدور کیفرخواست به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در اولین جلسه رسیدگی به پرونده، اولیایدم برای محمود درخواست قصاص کردند. سپس مرد جوان در آخرین دفاعش گفت: «باور کنید، نمیدانستم فریبا قصد خودکشی دارد. او خودش دچار مشکلات روحی بود. به همین خاطر خودکشی کرد.» سرایدار نیز در آخرین دفاعش گفت: «بعد از آنکه برای دختر جوان آب خریدم با او صحبت کردم. به غیر از آن کمکی از دستم برنمیآمد و فکر نمیکردم خودش را از بالای ساختمان به پایین پرت کند.»
در پایان هیئت قضایی بعد از شور محمود و سرایدار را از هرگونه اتهامی تبرئه کردند. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و در شعبه۱۳ دیوان نیز تأیید شد.