سرويس ايران جوان آنلاين: اگر بخواهیم از بیبرنامگیها و مدیریت ضعیف در بخش آب کشور صحبت کنیم، کافی است به بارشهای بهاری و پر شدن اکثر سدها در استانهای مختلف اشاره کنیم که بهجز آن مابقی آبها هدر رفت. متأسفانه در حال حاضر اکثر دشتهای آبی دچار مشکل شدهاند و بر اساس آمارهای موجود از مجموع ۶۱۰ دشت آبی کشور بیش از ۳۵۰ دشت در شرایط بحرانی قرار داشته و امکان برداشت آب از آنها وجود ندارد. با توجه به اینکه در این دشتها، آب در فضایی مشخص و در سطوح زیرین زمین ذخیره میشود، در صورت تخلیه بیش از اندازه آن آسیبهای بسیار زیادی به ساختار زمین و آینده کشور وارد میکند و یکی از مضرات آن خالی شدن آبهای زیر سطحی و در نتیجه فرونشست زمین است.
نتایج مطالعات اخیر محققان مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی نشان میدهد، از ۳۱ استان، ۱۸ استان کشور در زون با خطر بالای فرونشست زمین قرار دارند و استانهای تهران، خراسان رضوی، اصفهان، البرز، کرمان و قم هرکدام با جمعیتی بالای یک میلیون نفر در ردیف استانهای با ریسک جمعیتی بالا در معرض خطر فرونشست زمین رتبه بندی شدند.
حالا بسیاری از آبهای موجود در سفرههای زیر زمینی کشور از بین رفته است و اگر هرچه زودتر فکری به حال این موضوع نشود ایران در ۱۰ سال آینده با بحرانهای شدید زیستمحیطی که مبتنی بر کمبود آب است، مواجه خواهد شد. متأسفانه وزارت نیرو در سالهای گذشته مجوزهای غیر اصولی و خطرناکی را صادر کرد که باعث کاهش محسوس آبهای زیرزمینی شد، برای مدیریت حوزه آبی باید ابتدا با استفاده از دادهها و اطلاعات دقیق ظرفیت آبی کشور را شناسایی و براساس ظرفیت، پتانسیل و ذخیره آبی هر منطقه، کارها و پروژههای عمرانی و فعالیتهای اقتصادی تعریف میشد.
مدیریت آب آن قدرها هم سخت نیست. سواد میخواهد و تخصص و در راحتترین حالت هم استفاده از تجربیات دیگر کشورها. در حال حاضر در دنیا و بهخصوص در کشورهای توسعه یافته کانونهای جمعیتی را به سمتی هدایت میکنند که ظرفیت آبی بیشتری دارد نه اینکه آب را به محلهای پر جمعیت منتقل کنند. این در حالی است که در ایران، شهرها و استانهای پر جمعیتی مانند اصفهان، کرمان، یزد و چند استان دیگر در مناطق کم آب و خشک قرار دارند. به همین دلیل، طی سالهای اخیر مرتب آب را از مناطق و حوزههای آبریز دیگر به این مناطق منتقل کردهاند که این امر هم نه تنها باعث افزایش مجدد جمعیت در این استانها شده بلکه آبهای زیر زمینی مناطق دیگر را هم کاهش داده است.
امروز اگر به تکتک استانها و به خصوص استانهایی مثل اصفهان، قزوین، همدان و خوزستان نگاه کنیم به راحتی میتوان متوجه شد که یکی از مهمترین علل کمبود آب در این نقاط به خاطر سیاستهای غلط اجرایی است. به عنوان مثال صنعت فولاد به آب زیادی احتیاج دارد و بهتر بود به جای خوزستان در استان هرمزگان و نزدیک به ساحل خلیجفارس ساخته میشد. همچنین بسیاری از فعالیتهای کشاورزی غلطی که در این مناطق توسعه پیدا کرده است، میتوانست با مدیریت و نگاه کارشناسی تغییر کند که نکرده.
استان همدان، تهران، دشت ورامین و استانهایی که فشار آبی بیش از حد به سفرههای زیرزمینی وارد کردند، با مشکلات زیادی دست به گریبان هستند. استان اصفهان که ۴۰ هزار هکتار زمین برای کشاورزی داشت، حالا در بیش از ۲۸۰ هزار هکتار زراعت میکند، این میزان رشد کشاورزی فشاری غیرمنطقی بر طبیعت، وارد کرده و قطعاً بدون پاسخ نمیماند.
همان طور که همدان در کشت چغندر قند توسعه پیدا کرد و این توسعه باعث تخلیه شدید آبهای زیرزمینی شد. به هر حال خشکسالیهای ممتد چندین ساله اخیر در کشور از یک سو و استحصال بیرویه آبهای زیرزمینی از سوی دیگر دست به دست هم داده و موجب افت شدید سطح آبهای زیرزمینی در آبخوانهای کشور شده به گونهای که در دشتهایی مانند «فامنین» همدان، «معین آباد» ورامین، «کرمان»، «فارس» و «اصفهان» میزان افت سطح آب گاه به بیش از ۱۰۰ متر ظرف مدت ۲۰ تا ۳۰ ساله اخیر رسیده است. حالا باید پرسید آیا وقت آن نرسیده تا با ورود مدیران کارآمد به عرصه کار جلوی گسترش این بحران گرفته شود!