سرويس سياسی جوان آنلاين: از مهمترین محورهای سیاست خارجی ایران از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، ضرورت تعامل سازنده با کشورهای منطقه بر اساس اصل «نه شرقی نه غربی» بوده است؛ هدفی که تاکنون بنا بر برخی دلایل رنگ تحقق به خود نگرفته است که از جمله این دلایل سیاستهای غیرانسانی کشورهایی نظیر عربستان بر پایه تفکر وهابیت و ایرانهراسی دروغین بوده است. دخالت ایالات متحده امریکا در امور داخلی کشورهای منطقه و روابط میان آنها نیز یکی دیگر از دلایل مهم عدم دستیابی به هدف مورد اشاره است که مانع از آن شده که برخی از ۱۵ کشور همسایه ایران روابط اقتصادی، سیاسی و تجاری مناسبی را با تهران برقرار کنند. ایجاد و تمرکز امریکا و برخی از کشورهای منطقه بر تئوری «ایرانهراسی» مبنای بسیاری از فعالیتهای ضدایرانی در طول سالهای گذشته نیز بوده است که خروجی آن را میتوان در بیانیههای دورهای اتحادیه عرب یا برخی از نشستهای سازمان همکاری کشورهای اسلامی مشاهده کرد. در برخی از انتخاباتهای گذشته ریاست جمهوری کشور، برخی از نامزدهای انتخاباتی به ویژه در انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۶، وعده عادیسازی روابط با برخی کشورهای منطقه را داده و از افق روشن همکاریهای دو جانبه و چندجانبه سخن به میان آوردند.
با این حال با گذشت شش سال از روی کارآمدن دولت موسوم به اعتدال نه تنها روابط تجاری، سیاسی و اقتصادی کشورمان با برخی از کشورهای منطقه به سطح مناسبی نرسیده است بلکه نتوانستهایم از ظرفیتهای ممکن دیپلماسی منطقهای برای دور زدن تحریمها و حداقل کم اثر کردن فشارهای بینالمللی از این طریق چارهاندیشی کنیم. به بیان بهتر اگرچه نباید «تشدید رفتارهای ضدایرانی کشورهای منطقه با محوریت ایالات متحده» را نادیده بگیریم، اما با این حال آنطور که باید نتوانستهایم تمهیدات مناسبی را برای دور زدن تحریمها از مسیر «توسعه روابط با کشورهای منطقهای» ایجاد کنیم.
ناگهان خیلی زود دیر میشود
اگر چه تضاد منافع بین کشورهای منطقه و همسایه بسیار بیشتر و فراتر از قبل از سال ۹۲ و توافق هستهای میان ایران و ۱+۵ است، اما میتوان در شرایط فعلی نیز حتی با توسعه روابط با کشور عراق بسیاری از مشکلات کنونی را مرتفع کرد، کمااینکه بعد از سفر اسفندماه سال گذشته دولتمردان به عراق امریکاییها به شدت نسبت به این مسئله واکنش نشان دادند و فشارهای فراوانی را به عراقیها برای کاهش روابط با تهران صورت دادند. سفر رئیسجمهور و وزیر امورخارجه و رئیس بانک مرکزی به عراق که میتوانست بسیار زودتر از اواخر سال گذشته صورت گیرد در حالی انجام شد که عمده اولویتهای دولت و به ویژه دستگاه سیاست خارجه معطوف به غرب بوده و از ظرفیتهای گسترده همسایگان و کشورهایی، چون روسیه، چین و هند غفلت شده است.
رویکرد مورد اشاره منجر به آن شد که در حوزه نفتی به جای همکاری با کشورهایی که در زمان تحریم با کشورمان همکاری کردهاند، همکاری با شرکتهای اروپایی، چون توتال در اولویت قرار بگیرد و این اولویتسازی نامناسب باعث شد که با خروج امریکا از برجام و همچنین تعلل اروپا از اجرای تعهدات برجامی، بسیاری از اهداف نفتی و غیر نفتی دولت با شکست مواجه شود. معرفی سفیر با تأخیر بحث برانگیز و چندین ماهه در کشورهای مهمی، چون هند و چین را نیز میتوان یکی از موارد تعلل از ظرفیت کشورهای غیرغربی برای دور زدن تحریمها و بهبود اوضاع اقتصادی کشور یاد کرد.
حال با تشدید فعالیتهای ضدایرانی امریکا و اروپا طی حداقل یک سال گذشته همین که دولت تصمیم گرفته است روابط خود با کشورهای همسایه و به اصطلاح شرقی را بهبود ببخشد، امیدوارکننده است آن هم در جایی که به عنوان مثال کشور عراق نقش بسیار تعیین کنندهای در کم اثر کردن تحریمهای ضدایرانی داشته است، به طوری که طبق گزارشهای رسمی، حجم مناسبات غیرنفتی ایران با این کشور به اندازه ۲۸ کشور عضو اتحادیه اروپا بوده است؛ مسئلهای که باعث شده امریکا و اروپا تلاش فراوانی را طی ماههای اخیر برای مخدوش کردن روابط دو کشور با یکدیگر صورت دهند و از بهبود روابط ایران با کشورهایی نظیر عراق جلوگیری کنند که از جمله این تلاشها میتوان به حمله خرابکارانه و مشکوک به کنسولگری ایران در بصره و همچنین برخی فضاسازیهای معمول و مرسوم رسانههای جریان غربزده در داخل کشور علیه زائران عراقی در ایران یاد کرد. آمار مورد اشاره نشان میدهد به رغم برخی اختلافات طبیعی میان ایران با برخی کشورهای همسایه میتوان با بهرهگیری از منابع مشترک و حوزههای نفوذ بین کشورهای همسایه مسیر را برای بهبود شرایط اقتصادی فراهم کرد.
بر اساس آنچه اشاره شد، دو مؤلفه مهم «اقتصاد» و «سیاست» ارتباط تنگاتنگی با هم دارند؛ کمااینکه اقتصاد قوی قدرت چانهزنی دستگاه سیاسی را به شکل قابل توجهی ارتقا داده و دیپلماسی توانمند، قدرت اقتصادی را افزایش داده و بر همین اساس باید بهبود روابط میان کشورهای غیرغربی همچنان در اولویت دستگاه سیاست خارجه و دولت قرار بگیرد.
اینکه رهبر انقلاب اسلامی، گسترش ارتباطات چندجانبه به ویژه دوجانبه و توجه خاص به تشکلهای منطقهای را در دیدار سال گذشته خود با سفیران، کارداران و مسئولان وزارت امور خارجه ضروری خواندند و افزودند: «سفرا و نمایندگان ایران در خارج باید به ظرفیتها و تواناییهای ملت و کشور کاملاً واقف باشند» بر همین اساس است.
اتفاقات تلخ دستگاه سیاست خارجه در دوران پسابرجام و رفتارهای ضدایرانی امریکا- اروپا نسبت به ایران و افزایش خواستههای آنها از جمهوری اسلامی ایران، دولت دوازدهم را باید در بازگشت به بازارهای بینالمللی نفت، افزایش قدرت انتخاب در مبادلات تجاری، پیگیری موازنه مثبت و اقتصاد محور کردن دستگاه دیپلماسی در مقابل غرب محور کردن این وزارتخانه متمرکز کند، آن هم در حالی که سیاست ایرانهراسی استراتژی ثابت و مستمر کاخ سفید است که در هر بازه زمانی توسط یکی از دولتمردان امریکا دنبال میشود و این در حالی است که اقدامات صلح آمیز و باثبات کننده ایران در منطقه و مبارزه سخت و جدی با تروریستهای داعش موجب شده افکار عمومی کشورهای منطقه همراهی قابل توجهی با سیاستهای منطقهای و فرامنطقهای ایران از خود نشان دهند.