سرویس ایران جوان آنلاین: بیمه اجتماعی روستاییان، نوعی بیمه دولتی است که از اعضای خانوادهها در هنگام بروز اتفاقات گوناگون مانند بیماری، حوادث، پیری، فوت و بیکاری که منجر به قطع یا کاهش معیشت آنها میشود حمایت میکند. اما پراکندگی روستاها و فاصله زیاد با مراکز شهرستانها، عدم استقرار نیروهای بهداشت و نامشخص بودن درآمد روستانشینان باعث شده تا ایجاد بیمههای اجتماعی برای این قشر از جامعه هنوز به نتیجه نرسد. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کارافتادگی، بیسرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت پزشکی بهصورت بیمه و ... را حقی همگانی دانسته و دولت را مکلف مینماید طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمد حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای تکتک افراد کشور تأمین کند، اما هنوز روستاییان و عشایر که در صف مقدم تولید حیاتیترین نیازهای کشور قرار دارند و بار اصلی خودکفایی در محصولات کشاورزی و دامی را بهطور مستقیم بر دوش میکشند، از حق بیمههای اجتماعی که حق قانونی آنهاست و چه بسا به دلیل شرایط خاص زندگی محقتر از بقیهاند، برخوردار نیستند.
براساس قانون بیمهشدگان «کشاورزان، روستاییان و عشایر» میتوانند از مزایای بیمه اجتماعی شامل بازنشستگی از کارافتادگی کلی، مستمری بازماندگان و نقل و انتقال بیمهای برخوردار شوند، اما موضوع مهمی که به دغدغه اصلی کشاورزان و روستاییان تبدیل شده، «میزان پرداخت حق بیمه سالیانه و مستمری» است که در آینده قرار است دریافت کنند. چرا که این مقدار بسیار ناچیز بوده و با این وضعیت اقتصادی جوابگوی مایحتاج آینده آنها نخواهد بود. در حال حاضر بیش از ۳۲ میلیون نفر از جمعیت ایران در مناطق روستایی زندگی میکنند و بر همین اساس صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر ۱۴ سال قبل و به دنبال مصوبه دولت و در قالب برنامه چهارم توسعه تصویب شد و فعالیت آن در راستای عمل به ماده ۳ قانون اساسی شروع شد. در همان زمان، تقویت بیمه اجتماعی، بسط بیمههای خدماتی برای کشاورزان، ارائه برنامههای سرمایهگذاری، توسعه اقتصادی کشاورزان، افزایش کارایی نیروی انسانی، پیشگیری مهاجرت از روستا به شهر و بکارگیری متدهای جدید کشاورزی از فعالیتهای این صندوق تعریف شد. اما حالا و با گذشت نزدیک به ۱۵ سال معلوم میشود که این صندوق نتوانسته به تعهدات خود در قبال روستاییان و عشایر عمل کند و کمترین رضایت از آن، گواهی بر این ادعاست.
یکی از دلایل مهاجرت روستاییان به سمت شهرها این است که مهاجران انتظار دارند مانند شهروندانی که در سطح شهرها زندگی میکنند حمایت و از امنیت شغلی برخوردار باشند. حالا برای جلوگیری از مهاجرتها و ایجاد امنیت روانی برای روستاییان و عشایری که از امنیت شغلی مناسبی برخوردار نیستند، بیمه شدن آنهاست. یعنی یکی از الزامات توسعه رفاه اجتماعی، بیمهها هستند، که دولت با هدف حمایت از روستاییان، عشایر و کشاورزان کشور در سال ۱۳۸۴ صندوقی را به نام «بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر» تأسیس کرد تا این قشر از جامعه نیز زیر پوشش حمایتهای اجتماعی قرار بگیرند. نگاهی به وضعیت پرداختیها از طرف بیمه اجتماعی روستایی و کشاورزی نشان میدهد که بیمه شدگان حق دارند همیشه ناراضی و گلهمند باشند. با اینکه این بیمه اخیراً ۱۰ درصد افزایش داشته، اما در خصوص بازنشستگان تحت پوشش آن که ماهیانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزارتومان دریافت میکنند، نمیتوان حرفی زد. مبلغ ناچیزی که حتی قابل ابراز نیست، چه برسد به دفاع. متأسفانه بعد از گذشت سالها و با اینکه تعاریف خوبی از میزان حمایت و نحوه پرداختها به روستاییان و عشایر در قانون دیده شده بود، باز هم به علت درست اجرا نشدن قوانین، حالا به زعم اکثر کارشناسان بیخاصیتترین بیمه کشور بیمه روستایی است. زیرا بیمه روستاییان در هیچ جا اعتبار ندارد. با اینکه براساس قانون باید پرداخت پول از جیب مردم در حوزه درمان به زیر ۳۰ درصد کاهش یابد و ۷۰ درصد آن را دولت بپردازد، ولی اکثر مردم و بخصوص قشر ضعیف در این زمینه مشکلات عدیدهای دارند و بیمهها هم پاسخگو نیستند. به همین دلیل بخش زیادی از مردم به علت ناتوانی بیمهها حتی حاضر نیستند خود را بیمه خویشفرما کنند. به هرحال روستاییان یکی از اقشار زحمتکش و پر تلاش جامعه هستند، گرچه آنها شبانهروز در حال فعالیت و کسب منبع درآمدند، اما امنیت شغلی چندانی ندارند و همیشه نگران آینده خود هستند.