سرویس سیاسی جوان آنلاین: اقتدار جمهوری اسلامی ایران در عرصه منطقهای و بینالمللی به ترازی رسیده است که بسیاری از مقامات امریکا نیز جبراً به آن اعتراف کردهاند و حتی در شرایطی که هدفشان در سخنرانیها تهدید و ترساندن جامعه ایران میباشد نیز نمیتوانند نسبت به قدرت روزافزون جمهوری اسلامی ایران چشمپوشی کنند. دونالد ترامپ رئیسجمهور امریکا که تاکنون چندبار به صورت تلویح و تصریح به قدرت فزاینده جمهوری اسلامی ایران اعتراف کرده است، پنجشنبه گذشته ضمن ابراز تمایل جهت مذاکره با طرف ایرانی (جهت تحریک احساسات جامعه ایرانی با هدف ایجاد دوقطبی مردم- حاکمیت) در جمع اعضای کابینه گفت: «زمانی که رئیسجمهور شدم هر منطقه از خاورمیانه به خاطر ایران تحت حمله بود. سوریه، یمن و هر جای دیگر و عربستان تحت محاصره ایران قرار داشت. در واقع همه جا تحت محاصره بود. ایران یک قدرت در خاورمیانه بود که میخواست همه آن را بگیرد.»
اعتراف بعد از لفاظی!
ترامپ در خلال لفاظیهای خود علیه ایران و اتهامزنیای که علیه کشورمان طرح میکند، نمیتواند از قدرت روزافزون گفتمانی جمهوری اسلامی ایران چشمپوشی کند و به رغم میل باطنی خود اقتدار کشورمان در منطقه را مورد ستایش قرار میدهد. اینکه دونالد ترامپ صراحتاً بیان میکند: «ایران هر کاری بخواهد در سوریه انجام میدهد» نمایانگر این مسئله است که امریکاییها به رغم دشمنیهای گسترده خود با ایران نمیتوانند نسبت به اقتدار جمهوری اسلامی ایران و گستره نفوذ گفتمانی کشورمان بیتفاوت باشند.
رئیسجمهور امریکا که تا چند هفته قبل از سقوط قریبالوقوع نظام اسلامی سخن میگفت و از فروپاشی اجتماعی- سیاسی کشورمان حرف به میان میآورد و با تفاخر و خودشیفتگی از کوتاه شدن دست کشورمان در حوزه نفوذ منطقهای سخنرانی میکرد، امروز همانند بسیاری از رؤسای جمهور پیش از خود نسبت به قدرت کشورمان اقرار میکند. امروز برخلاف رهبران جریان غربزده داخلی که معتقدند، کشورمان به دلیل ضعف جایگاه و فقدان قدرتمندی در عرصه داخلی و بینالمللی باید برگهای اقتدار خود نظیر موشکی را با امریکاییها معامله کند! ترامپ میگوید: «من نمیخواهم امریکا تا ابد در سوریه بماند، سوریه فقط خاک است و مرگ. ایران دارد واقعاً افرادش را از سوریه بیرون میکشد، اما صادقانه بگویم هر کاری که میخواهند میتوانند در سوریه انجام دهند.»
اعتراف تنها محدود به رئیسجمهور امریکا نیست
در طول سالهای اخیر به ویژه طی ماههای منتهی به خروج دونالد ترامپ از برجام، امریکاییها بارها نسبت به اقتدار جمهوری اسلامی ایران اعتراف کردهاند که از جمله آن اظهارات چندماه پیش مایک پمپئو است. پمپئو که تجربه ریاست بر سازمان جاسوسی سیا را دارد، بیان میکند: فشار تحریمها، فرصتی برای مخالفان رژیم فراهم میکند تا تغییراتی را که خواستار آنند در رژیم به وجود آورند؛ همان خطی که جریان غربزده داخلی از سال ۸۸ تاکنون به صورت ویژه مورد توجه قرار داده است. این طیف سال ۸۸ با بسترسازی اجتماعی- سیاسی (آشوب و غائله آفرینی) زمینه تحریم و دخالت غربیها در امور داخلی کشور را بهوجود آورد و امروز به واسطه تصمیم گیریهای خاص در حوزه اقتصادی سعی دارد تا کشور وادار به تغییر رفتار در برابر امریکاییها شود.
روزنامه لسآنجلستایمز مهرماه سال ۱۳۸۸ از قول یک مقام امریکایی به نام جانها نوشت: «مطمئناً پیامی که از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون- که بین آنها افراد نزدیک به سران جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم این بود که تحریم باید هرچه شدیدتر اعمال شود؛ تحریم ضعیف یا تدریجی، فقط به رژیم امکان میدهد که خود را با وضعیت جدید تطبیق دهد.»
مایک پمپئو در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه ایران در عراق بسیار قدرتمند است، واکنش امریکا به تاثیر ایران بر نفوذ متحدان واشنگتن چیست؟ گفت: «بر همین اساس است که میگوییم برجام مانع فعالیتهای ایران نشده و به همین خاطر است که روی فعالیتهای مالی ایران متمرکز میشویم. ایران فشار زیادی را در عراق وارد کرده و برجام نتوانست جلوی نفوذ ایران را در منطقه بگیرد.» البته این نکته که امریکاییها بارها اذعان کردهاند هدف آنها از برجام تحدید قدرت و نفوذ منطقهای ایران بوده و چنین هدفی هیچ گاه به مرز واقعیت نرسیده است نیز در جای خود قابل توجه بوده و نباید از اهداف جریان غربزده داخلی در این باره غافل شد.
پایگاه مشهور امریکن کانسروتو نیز با انتشار گزارشی با عبارت «زمانی که کشورهای جعلی به جنگ میروند»، با اشاره به اینکه عربستان و متحدانش را نمیتوان کشور نامید، شکست ایران را بهدلیل عدم اصلاح سیستمهای حکومتی کشورهای عرب منطقه غیرممکن میداند و میگوید: «کشورهای حاشیه خلیج [فارس]برای آنکه دوام بیاورند باید فراتر از مشکلاتی مانند نیروی کار و مسائل مالی را در نظر بگیرند. آنها باید اصلاحات سیاسی را بپذیرند؛ اصلاحاتی که به مردمانشان نقش و سهم برجستهای در جامعه میدهد. در نهایت، بهترین راه برای شکست ایران، ارائه یک فلسفه حکومتی متقاعدکنندهتر و یک احساس واقعی اجتماعی است که اکنون کشورهای پادشاهی حاشیه خلیج [فارس]- که متحدان نزدیک امریکا در منطقهاند- فاقد آن هستند.»
اعتراف غربیها، کوچکبینی داخلیها
این پایگاه تحیلی در حالی شکست ایران را غیرممکن میداند که همانطور که اشاره شد مقامات غربی در تریبونهای عمومی قبح این مسئله را برای امریکاییها ریختهاند که ایران قدرت بلامنازع منطقهای است که میتواند در بسیاری از تحولات مهم جهانی نقشآفرینی کند، کمااینکه بارها اذعان کردهاند کاهش اقتدار ایران و تغییر رژیم به واسطه طرحهایی مانند «جنگ نرم» معنا پیدا میکند. وبسایت امریکایی هیل (Thehill) وابسته به کنگره امریکا نیز در گزارشی با اعتراف به شکستناپذیری ایران، تمرکز بر طرحهایی نظیر تغییر حاکمیت در ایران را مهم ارزیابی میکند. آنچه در این میان مهم مینماید این مسئله است که آمریکاییها بر خلاف گذشته نمیتوانند نسبت به قدرت روز افزون جمهوری اسلامی ایران در عرصههای مختلف بیتفاوت باشند و در مقاطع مختلف نسبت به آن اعتراف میکنند، اما در مقابل جریان غربزده داخلی، یکی از اهداف مشخص خود را تضعیف روحیه اعتمادبه نفس ملی قرار داده تا بستر لازم برای استانداردسازی رفتار ایران را فراهم کند.