این روزها بحث رقم قرارداد کارلوس کرش، سرمربی تیم ملی فوتبال و میزان دریافتی او یکی از اصلیترین سوژههای خبری است. طی چند روز گذشته میزان دریافتی کرش به صورت سالانه، ماهانه، هفتگی، روزانه و حتی ساعتی مورد توجه قرار گرفته است. البته منتقدان سرمربی تیم ملی هم آن را دستاویزی برای حمله به سرمربی تیم ملی قرار دادهاند.
در اینکه کرش یکی از گرانترین مربیان تاریخ فوتبال ایران و حتی دنیاست، هیچ شکی نیست، اما آیا در این خصوص باید او را مورد هجوم و تاخت و تاز قرار داد؟
به طور یقین کارلوس کرش به لحاظ فنی و دانش تکنیکی و تاکتیکی یکی از کمنظیرترین مربیان خارجی بوده و هست که فوتبال ایران تاکنون به خود دیده، اما اینکه زیادهخواه و جاهطلب است و تحمل انتقاد را ندارد تنها به رفتارهای او مربوط نمیشود.
فدراسیون فوتبال، شخص رئیس فدراسیون و تمام مسئولانی که با تیم ملی فوتبال در ارتباط هستند باید از روز اول حیطه کاری و مسئولیت کرش را مشخص میکردند. آنچه طی تمام این سالها رخ داد، این بوده که کرش از تمام اهالی فوتبال ایران؛ چه رئیس فدراسیون، چه مربیان و چه بازیکنان بزرگتر بود. به همین دلیل تمام مسئولان فوتبال از همان ابتدا مقابل او عقبنشینی کردند و به تمام خواستههای بحق یا ناحق کرش عمل کردند تا کار به جایی برسد که او حقوقی میلیاردی دریافت کند و فوتبال ایران را زیر سایه خود قرار دهد.
به عنوان نویسنده این مطلب به یاد دارم که از زبان یکی از پیشکسوتان فوتبال کشورمان شنیدم که از رئیس فدراسیون فوتبال پرتغال شنیده بود، کرش شما را عاصی خواهد کرد و کاری میکند که پشیمان شوید. همین چند روز قبل هم رئیس فدراسیون فوتبال امارات عنوان کرده بود که ما حتی حاضر نشدیم دو ماه با او کار کنیم.
البته همانطور که عنوان کردیم کرش به لحاظ فنی، موفقیت و کسب پیروزی تأثیر بسزایی بر فوتبال ایران داشته، اما نباید از این مسئله نیز غافل شد که این فوتبال ایران بود که او را دوباره به فوتبال دنیا برگرداند. در حقیقت فوتبال ایران و کرش لازم و ملزوم هم هستند و همانطور که او به فوتبال ایران وجههای بینالمللی بخشید، فوتبال ایران هم این فرصت را در اختیار کرش قرار داد تا دوباره مطرح شود.
اینکه کرش این روزها هرگونه که میخواهد، میتازاند و پیش میرود، حاصل سهلانگاریها و عقبنشینیهای مسئولان قبلی و فعلی فدراسیون فوتبال در برابر خواستههای او است. کرش باید از روز اول کنترل میشد. از روز اول متوجه میشد که قرار نیست در ایران حقوق نجومی بگیرد و امکاناتی در حد لالیگا داشته باشد. کرش در این مسئله توجیه نشد و امروز هم کسی حاضر نیست به او بفهماند که شرایط چگونه است. بنابراین بسیار راحت کار خودش را انجام میدهد و حرف خودش را میزند. جالب اینکه خیالش هم از بابت به کرسی نشستن خواستههایش راحت است. پس کرش را نباید کوبید، باید مسئولانی را مورد نقد قرار داد که از ابتدا مقابل او کوتاه آمدند.