کد خبر: 916678
تاریخ انتشار: ۱۸ تير ۱۳۹۷ - ۲۲:۲۳
زن جوان که متهم است هفت‌سال قبل شوهر معتادش را به قتل رسانده قبل از اجرای حکم موفق به گرفتن مهلت از اولیای‌دم شد. متهم در صورتی که نتواند در مهلت تعیین شده رضایت اولیای‌دم را جلب کند قصاص خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ما، زن جوان که بانو نام دارد، عصر روز یک‌شنبه ۲۳ خرداد‌سال ۹۰ شوهر‌۳۶‌ساله‌اش به نام فرید را در گاوداری در روستای کلاته ورامین به قتل رساند و جسد او را در میان انبوهی از علوفه مخفی کرد. بانو ساعتی بعد از حادثه وقتی صاحب گاوداری وارد شد عذاب وجدان گرفت و راز ناپدید شدن شوهرش را بر ملا کرد. بدین ترتیب با تماس صاحب گاوداری تیمی از مأموران پلیس ورامین همراه بازپرس ویژه قتل در محل به تحقیق پرداختند.
مأموران در محل حادثه با جسد فرید که طنابی دور گردنش گره زده شده بود روبه‌رو شدند که حکایت از این داشت وی بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن به قتل رسیده است.
صاحب گاوداری گفت: مقتول نگهبان گاوداری بود و همراه همسر و دختر خردسالش در اتاق نگهبانی زندگی می‌کرد. ساعتی قبل وقتی وارد گاوداری شدم سراغ فرید را از همسرش گرفتم. او در حالی که چهره‌اش بر افروخته بود مدعی شد که همسرش برای انجام کاری به شهر رفته است، اما ساعتی بعد هنگام جابه‌جا کردن علوفه‌ها با جسد او روبه‌رو شدم که همسرش شروع به گریه کرد و گفت: فرید را به قتل رسانده است.
متهم پس از بازداشت با اظهار پشیمانی به قتل شوهرش اعتراف کرد.
وی گفت: هشت‌سال قبل با فرید ازدواج کردم. او مرد خوبی بود و زندگی شیرینی را با هم آغاز کردیم و یک‌سال بعد هم تنها دخترمان به دنیا آمد. روز به روز زندگی ما بهتر می‌شد تا اینکه پای دوستان خلافکارش به زندگی ما باز شد. هر چقدر تلاش کردم ارتباطش را با آن‌ها قطع کند فایده‌ای نداشت و در نهایت او معتاد به مواد مخدر شد. شوهرم هر چه داشتیم و نداشتیم را دود کرد و زندگی ما رو به سیاهی رفت تا اینکه در این گاوداری مشغول به کار شدیم. فرید آنقدر عصبانی بود که به هر بهانه‌ای با ما درگیر می‌شد و من و دختر خردسالم را کتک می‌زد. او مرا مجبور می‌کرد کار‌های گاوداری را انجام بدهم و حتی دخترم را برای خرید سیگار به مغازه می‌فرستاد. چند روز قبل دخترم که برای خرید سیگار به مغازه‌ای رفته بود دست خالی برگشت و گفت: سیگار گران شده و نتوانسته برای او سیگار بخرد. فرید با شنیدن این حرف با کابل به جان دخترم افتاد و بدن او را کبود کرد. وقتی مانع او شدم مرا هم به شدت کتک زد. پس از این حادثه به دادگاه رفتم و تقاضای طلاق دادم. شوهرم وقتی متوجه شد، گفت: اگر طلاق بگیرم به من اجازه نمی‌دهد دخترم را ببینم و باید برای همیشه او را فراموش کنم. زندگی برای من جهنم شده بود و راه فراری هم نداشتم تا اینکه روز حادثه یکی از دوستانم به دیدنم آمد. او قرص آرامبخش می‌خورد که تعدادی از قرص‌های او را گرفتم و در لیوانی قهوه حل کردم و به شوهرم خوراندم. لحظاتی بعد در میان گاوداری از هوش رفت و من هم با طناب بسته‌بندی یونجه او را خفه و جسدش را در میان علوفه‌ها مخفی کردم.
وی در حالی که گریه می‌کرد، ادامه داد: پس از حادثه به شدت پشیمان شدم و ساعتی گریه کردم و بعد هم موضوع را به خانواده‌ام اطلاع دادم تا اینکه صاحب گاوداری آمد و حادثه را برای او هم توضیح دادم.
متهم پس از تحقیقات تکمیلی در شعبه ۱۱۳‌دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و با تقاضای اولیای‌دم به قصاص محکوم شد. حکم قصاص متهم پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد تا اینکه در نهایت متهم چند روز قبل در زندان پای چوبه دار حاضر شد. در حالی که طناب دار به گردن قاتل آویخته شده بود اولیای‌دم با گذاشتن شرایطی و به خاطر تنها دختر مقتول به متهم مهلت دادند. بدین ترتیب متهم از پای چوبه دار به سلولش بازگشت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار