تمایل بشر به امر مقدس ازدواج ریشهای عمیق در فطرت او دارد. بیشک هیچ چارهای برای خاموشی و سرکوب این فطرت بشری وجود ندارد. در واقع اگر بخواهیم با توجه به مسائلی که در حاشیه ازدواجهای امروزی وجود دارد این امر را مشکل دانسته و بنا به هر دلیلی آن را به تعویق بیندازیم، در حقیقت دست به اقدامی علیه فطرت بشر زدهایم که ناسازگار با روح و جسم انسان بوده و جایی در سبک زندگی ایرانی - اسلامی ندارد. اما نکته مهم جریانی است که این روزها به مشغله ذهنی بسیاری از والدین، خانوادهها و حتی جوانان تبدیل شده و این جریان همان تأخیر در ازدواج و مشکلات و موانع مربوط به آن است. مراسم زیبایی که از دیرباز تاکنون مقدس شمرده شده، اما علاوه بر این تقدس و زیبایی، امروزه اسباب دغدغه و دلمشغولی را برای بسیاری از افراد فراهم آورده است. در رابطه با چنین مسئله حائز اهمیتی میتوان گفت: از طرفی خانوادهها و نظریات متفاوت آنها، حتی به قول جوانان، نظریات سنتی و متناسب با رده سنی زمان خودشان و از طرف دیگر مدرن بودن و روشنفکری برخی جوانان امروزی، از جمله عواملی است که روند ازدواج جوانان جامعه را به تعویق انداخته و سن ازدواج را بالا برده است.
ضرورت بازسازی روند ازدواج
با وجود تمامی موانع و مشکلات امروزی باید برای درونی شدن امر ازدواج به عنوان یکی از اساسیترین نیازهای بشر فکری کرد و با تبیین برخی ساختارها برای تداوم آن تدبیری اندیشید. باید دوباره برخی اندیشههایمان را مرور و در برخی موارد نیز بازسازی کنیم و همگام با فطرت بشر سازیم تا بتوانیم در جاده فطرت بشری قدم برداریم. متأسفانه امروزه شاهد کاهش آمار ازدواج و افزایش طلاق هستیم. آمار هولناکی که کشور را با افزایش جمعیت سالمند و کاهش قشر جوان و نیروی کار مواجه میسازد.
بیشک برای اینکه بتوان جامعهای سالم، رو به پیشرفت و عاری از فساد اخلاقی داشت باید به نوعی برای یادگیری و شناخت روند ازدواج از لحاظ روحی و فکری برنامهریزی و افراد علاقهمند به قرارگیری در روابط زیر نظر و تحت چارچوب خانواده را حمایت کنیم. اگر این برنامهریزیها و آموزشها در سنینی که جوانان برای شناخت خود و ایجاد یک رابطه سالم، درست و کارآمد نیاز دارند، فراهم نشود، ممکن است افراد جامعه قدم در راه نادرست گذاشته و حتی با این رفتارها زندگی و آینده خود را تحت تأثیر قرار دهند. واقعیت این است که جاده ناهموار ازدواج امروز بیش از هر زمان دیگری به بازسازی نیاز دارد.
شناخت خود برای ورود به مسیر ازدواج
جوانانی که قصد ازدواج دارند اول باید خود را بشناسند و بعد به فکر انتخاب شریک زندگی باشند. بیشک بهترین فردی که میتواند شما را قضاوت کند خودتان هستید، پس تواناییها، مهارتها، کمبودها و کاستیهای خود را بشناسید تا بتوانید برای پتانسیلهای درونی و وجودی خود بهتر برنامهریزی کنید.
پیدا کردن افراد مشابه به خود، فردی که واقعاً با شما همفکر بوده و از هر لحاظ شبیه خود شما باشد قطعاً در زندگی مشترک میتواند هم عقیدهتان بوده و همراه با شما به راحتی به سمت آیندهای روشن پیش برود. علاوه بر آن نکته حائز اهمیت دیگری که جوانان نباید آن را فراموش کنند، پرهیز از رفتارهای تجملگرایانه و مدگرایانه افراطی است. دقیقاً به این معنی که حتماً نباید اصرار داشته باشیم جشن عروسیمان در فلان تالار یا در یک مکان خاص و آنچنانی برگزار شود. ما که حتماً نباید مهریه بالا و جهیزیه آنچنانی داشته باشیم.
ارتباط کارآمد و ناکارآمد در روابط
فردی که درگیر ارتباطی میشود باید ابتدا با خود یک گفتوگوی درونی داشته باشد. یک جور خلوت درونی! خودش را محک زده و نسبت به خود بینش به دست بیاورد. معیارهایش را مشخص کند و مهمتر از همه اینکه ببیند از یک رابطه سالم در زندگی مشترک چه میخواهد؟
در واقع بهتر است فرد ابتدا با معیار عقلانیت خویش خود را مرور کند و در ارتباطاتش برای خود احترام قائل شود و حریم و مرزی مشخص کند تا با همه این اعمال و رفتارها به نوعی بتواند جلوی وابستگی عاطفی نادرست یا عجولانه و خام خود را بگیرد و به یک انتخاب آگاهانه دست بزند. پس در حقیقت ایجاد یک رابطه سالم و کارآمد پس از شناخت دو نفر از یکدیگر یک نیاز ضروری است. در یک رابطه کارآمد زوجین باید یک رابطه مطابق با تمام ابعاد شخصیتی و رفتاری خود ایجاد کنند. اگر بخواهیم ویژگی یک رابطه سالم را بسنجیم باید ببینیم چقدر منجر به افزایش شناخت فرد از خود و دیگران و همچنین رشد و بالندگی فکری و روحی وی شده است. اما ارتباط ناکارآمد ارتباطی است که فرد در آن به مثابه شیء یا وسیلهای برای خوشگذرانی، تفریح و پر کردن اوقات فراغت دیده میشود. شک نکنید افرادی که پا به این نوع از روابط میگذارند، بیشتر از روی احساسهای زودگذر و موقتی این رابطه را شروع کردهاند. بدون اینکه تعهد، تعقل یا عشق و صمیمیتی واقعی در کار باشد. افرادی که گرفتار چنین روابطی میشوند هیچ گونه تنظیم رفتاری بین آنها اتفاق نیفتاده و هیچ خبری از یک ارتباط همدلانه در زندگیشان نیست.
نگرش درست و بهرهگیری از آموزههای دین
اگر قرار باشد بین دو نفر رابطهای شکل بگیرد افراد نیازمند این هستند که خودشان بنا به افکار، سلیقه، میل، خواست و ارادهشان یک رابطه درست و سالم را در قالب خانوادههای خود تنظیم کنند تا این مقدمات بتواند ملزومات رشد، کمال و شکوفایی استعدادها و تواناییهای فرد را فراهم کند و در پی آن افراد نیز بتوانند با قرار گرفتن در یک رابطه درست و تنظیم شده به احساس ارزشمندی، شکوفایی و اعتماد به نفس هر چه بیشتر دست پیدا کنند.
بهترین کاری که در رابطه با این مهم میتوان انجام داد این است که برای تسهیل در امر ازدواج و برنامهریزی برای افزایش آن، نگرشی درست و عقلانی را انتخاب و سعی کنیم با بهرهگیری از آموزههای دین و فرهنگ خود به ایجاد این پیوند استوار و محکم کمک کنیم.
*روانشناس